eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
در این کوچه‌های بن بست نَفْس، پرواز ممکن نیست .. باید چگونه زیستن بیاموزیم از آنان که گمنــام رفتند .. ... 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... با غمِ "کرب وبلا" بر دلِ ما رنگ زدند تشنه لب بود که بر پیکرِ او چنگ زدند "شبِ جمعه" است، فقط روضه کمی باز شده پیشِ "زهرا" به سر و صورتِ او سنگ زدند 💚
بی کسان عالم بی قرار آن لحظه‌ای هستند که از راه می‌رسید و به خانه خدا تکیه می‌دهید و با مژده آمدنتان، جهان را غرق سرور خواهی کرد ... ✨بغض غم دوری‌ات گلوگیر شده✨ 🍃🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داغ رفتنت همچنان بر دل ما سنگینی میکند . چه جمعه نحسی بود ارواح طیبه شهدا صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم @Sameir
💠آیت الله رئیسی : 🍃🌸"گاهی حاج قاسم،آقای نصرالله و افراد دیگر به مشهد می‌آمدند،منتهی آمدنشان چندان آشکار نبود،من و چندنفردیگرمی‌دانستیم که ایشان آمده‌اند.گاهی آشکار می‌آمد که به خاطر ارادت مردم نمی‌توانست درحرم زیارت کند.برخی مواقع هم از قسمت مخصوص مشرف می‎شد که بتواند راحتتر زیارت کند. البته دوست داشت علنی و بین مردم به زیارت برود.به ما هم می‌گفت من میروم پایین زیارت کنم.وقتی می‌رفت مردم دورش جمع میشدند. یکبارکه ایشان به بارگاه حضرت رضا مشرف شد همزمان باغبارروبی بود.چون همیشه در منطقه بود جوری برنامه راتنظیم کردیم که ایشان بتواند درغبارروبی شرکت کند. غبارروبی مراسم بسیاربامعنویتی است. 🍃🌸قبل از تولیتِ بنده و درطول سال‎های بعد از انقلاب اسلامی همیشه اینطوربودکه می‌توانستند داخل ضریح مطهر بروند. روزی که ایشان آمده بود بعد ازاینکه مراسم غبارروبی تمام شد،حال پیداکرد و می‌ریخت. غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد ما وآقایانی که ازعلماهستند و افراد دیگرهمگی خادمان امام رضاهستیم وبه زائرین حضرت و دستگاه و بارگاه امام خدمت می‌کنیم،اما آقایی که اینجا ایستاده و برای امام رضا اشک می‌ریزدبه حرم اهل‌بیت خدمت کرده، نه فقط درمشهد بلکه در منطقه.ایشان به حرم حضرت زینب واعتاب مقدسه خدمت کرده. ایشان خادم واقعی حضرت رضاست. آنجا به ذهنم رسیدبرای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح می‌آیند باحجت و فلسفه نقض کنم. گفتم داخل_ضریح مطهربیاید،حال معنوی عجیبی داشت.از جاهایی که ایشان ازحضرت رضاطلب و کرد همانجا بود.
✍️ بر خواندن تاڪید داشـتند و میفــرمودند: زیاد به حضــرت ولی عصـــر عـج شـــوید تا ایشان تـمام مشڪلات دنــیا و آخـرت و سیر و سلوڪ شــما را حـل ڪنند چـــون اختــیارات ما با اوســـت.
چرا قبر علی بن ابیطالب در شهر مزار شریف دست آویزی شده برای وهابیت انگلیسی! تا بدین وسیله ایجاد شبهاتی نمایند. تقدیم به پیشگاه مقدسه حضرت فاطمه زهرا (س) شهر مزار شریف در ولایت بلخ افغانستان قرار دارد. در این شهر بارگاه با عظمت و باشکوهی قرار دارد که مورد توجه شیعیان افغانستان است. گرفتاران بسیاری از این بارگاه حاجت گرفته اند. مزاری در این بارگاه قرار دارد که روی سنگ قبرش نوشته شده: "هذا مزار شریف علی بن ابیطالب" "اینجا مزار شریف علی ابن ابیطالب است". باوری غلط ساخته‌اند که پیکر مطهر امام علی(ع) اینجاست! این در حالی است که بی هیچ شک و شبهه ای مرقد مطهر آن حضرت در نجف اشرف است. قضیه واقعی مزار شریف که متاسفانه به گوش کمتر شیعه ای در ایران رسیده به این شرح است؛ سالیان پیش حاکم بلخ که سنی مذهب بود دچار زخمی در ناحیه پا گردید. مداواهای فراوان نمود،لیکن پایش بهبود نیافت. شبی حضرت علی(ع) را در خواب میبیند. حضرت به او امر میکند که روغن "دو لا" برای خوب شدن پایش استفاده کند. حاکم تمام علما، وزرا و اطبای شهر را جمع کرده و میگوید برای من روغن "دو لا" بیاورید. اطبا و علما جواب میدهند ما در تمام عمر خود نام این روغن را نشنیده ایم و بعید است چنین روغنی وجود داشته باشد. حاکم جواب داد چون حضرت علی(ع) امر کرده پس این روغن باید در جایی از جهان وجود داشته باشد. دستور داد که هرکس روغن "دو لا" را بیاورد پاداش بزرگی دریافت میکند. خبر شهر به شهر روستا به روستا چرخید. لیکن هیچ کس نتوانست روغن "دو لا" را یافته و نزد حاکم بیاورد. در ولایت بلخ، عالمی شیعه که غریب و گمنام بود به نزد حاکم آمد و گفت حاکم باید روغن زیتون استفاده کند. حاکم چنین کرد و به سرعت زخم کهنه پایش بهبود یافت. پرسید از کجا فهمیدی منظور حضرت علی(ع) از روغن "دو لا" روغن زیتون است؟. آن عالم شیعه گفت: از آنجایی که خدا در "آیه ۳۵ سوره نور" فرموده است: شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غربیه درخت مبارک زیتون که نه شرقی است و نه غربی چون دو تا لا دارد (لا شرقیه و لاغربیه) پس منظور روغن زیتون بوده است. حاکم از این جواب شگفت زده شد و گفت: لیاقت تو بالاتر از پاداش نقدی است تو از امروز ندیم خاص ما هستی! عالم غریب شیعه شد ندیم خاص و همه کاره دربار حاکم شهر! مدتی گذشت... علمای سنی و وزیران به این مقام و جایگاه یک مرد شیعه حسادت کردند. به حاکم گفتند: ما فهمیده ایم که این مرد شیعه "زیارت عاشورا" میخواند و به ... لعن میفرستد. حاکم در حضور علما و وزرا از عالم شیعه پرسید آیا این موضوع صحت دارد؟ عالم شیعه نیامد برای حفظ مقام و ثروت خود دروغ بگوید، لذا با شهامت پاسخ داد: بله! جماعت از این پاسخ شگفت زده شدند علمای سنی گفتند:حکم این مرد اعدام است! حاکم گفت: این مرد فاضل و حکیم است، حتما دلیلی دارد که به این راحتی پشت پا به این مقام و ثروت زده و خریدار مرگ خود شده است. از عالم شیعه پرسید: چرا لعن میکنی؟ عالم شیعه جوابی داد که آن مجلس تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شد و همه حاضرین گریه نمودند! آن عالم شیعه جواب داد: حاتم طایی مردی کافر بود ولی در نهایت سخاوت و بخشندگی قبل از مرگ مردم را جمع کرد و گفت: آی کسانی که گرسنه بودید و حاتم طایی لقمه نانی در دهان شما گذاشت، آی کسانی که برهنه بودید و حاتم طایی لباسی به شما پوشانید، آی کسانی که لقمه نانی سر سفره حاتم طایی خوردید، الان وقت مرگ من شده و من از شما توقع هیچ پاداشی را ندارم، فقط دختری از من به یادگار مانده، جان شما و جان این دختر! اگر میخواهید محبت های مرا جبران کنید به این دختر محبت کنید. خلاصه، حاتم طایی مردم را به خوش رفتاری با دخترش سفارش ها نمود. آنگاه عالم شیعه گفت: روزی این دختر به نزد پیامبر(ص) آمد. پیامبر(ص) به احترام پدرش که سفارش کرده بود، و مرد باسخاوت و بخشنده ای بود آن دختر را اطعام و اکرام کرد و هدایایی نیز به او بخشید. حالا مردم من حرفم این است: پیامبر(ص) که برای دین اسلام زحمات زیادی کشید و خون دلها خورد. روز آخر فرمودند: من از شما توقع هیچ پاداش و قدردانی ندارم. اگر میخواهید به من محبت کنید: به دخترم فاطمه محبت کنید. جان شما و جان فاطمه! هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده خاطر کرده است. خلاصه پیامبر(ص) در مورد خوش رفتاری با حضرت زهرا(س) سفارش ها نمود، لیکن! چند روز از رحلت پیامبر(ص) نگذشته بود که!! برخلاف سفارشات پیامبر(ص) نه تنها هیچ گونه خوش رفتاری و محبتی نسبت به دختر رسول خدا نداشتند بلکه: خانه اش را آتش زدند! به صورتش سیلی زدند!! پهلویش را شکستند!!! هدیه که ندادند هیچ، باغ فدک را نیز از تنها یادگار پیامبر(ص) به ناحق گرفتند!! حالا شما قضاوت کنید صدای گریه و ناله حاضرین بالا رفت و جلسه ی محاکمه این عالم شیعه تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شد. مقام و منزلت این عالم شیعه... ادامه را درخواست فرمائید👇👇
ادامه داستان واقعی قبر علی بن ابیطالب 👇👇 مقام و منزلت این عالم شیعه هر روز بیشتر می شد. چندسالی گذشت... عالم شیعه دعوت الهی را لبیک گفت و دار فانی را وداع کرد. حاکم عزای عمومی اعلام کرد. تشییع جنازه باشکوهی بعمل آورده و او را با احترام به خاک سپردند. خواستند روی مزار نام او را بنویسند. متوجه شدند که او را فقط "عالم شیعه" خطاب میکردند!! به سراغ صندوقچه شخصی اش رفتند. مدارکی را دیدند که نشان میداد، نام واقعی او "علی" است و نام پدرش "ابیطالب" !! لذا روی مزار او نوشتند: "هذا مزار شریف علی ابن ابیطالب" !! این بود داستان واقعی عارف و عالم گمنام شیعه "حضرت آیه الله آقا علی بن ابیطالب (رحمه الله علیه)" که تربت پاکش در شهر مزار شریف قرار دارد.