_خوبی دختر عمو؟
اولین بار بود که دختر عمو صدایم میکرد. اولین بار هم بود که میخواستیم درباره ازدواج حرف بزنیم تنها شده بودیم. در جوار مزار شهدای گمنام قرار بود اول عباس صحبت کند. دو برگه کاغذ یادداشت دستش بود. معلوم بود درباره چیزهایی که میخواست بگوید کلی فکر کرده از اهمیت انتخاب گفت و اینکه ازدواج مثل لباسی که بخواهیم مدام عوضش کنیم نیست. میگفت در هر ازدواج باید شناخت و علاقه اولیهای وجود داشته باشد. پرسید: از طرف شما علاقه اولیهای وجود داره؟» گفتم: «اگه نبود الان اینجا نبودم!»
این را که گفتم رفت سراغ زندگی مشترک و گفت: «اگه بخواهیم زندگی موفقی داشته باشیم باید سبک زندگی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س) رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم باید به زندگی ساده و دور از تجملات داشته باشیم. عشق باید اساس زندگی مون باشه. میگفت: «زن و شوهر باید یار و همدم هم باشند تا به کمال برسند... به ادامه تحصیل تأکید میکرد و میگفت: میشود در کنار زندگی تحصیل را هم ادامه داد.»
خودش را برایم اینگونه معرفی کرد «انسانی تلاشگر، آرمانگرا، دست و دل باز، اهل محبت، پرکار و متعهد به پاسداری از انقلاب اسلامی... صدایش را خوب به خاطر دارم وقتی که میگفت: من دوست ندارم توی زندگی چشم و هم چشمی باشه ما باید ساده زیستی رو مینای زندگی مون قرار بدیم. حقوق من کفاف به زندگی ساده رو میده؛ ضمن اینکه خریدامون هم باید از جنس ایرانی باشه. این دومین بار بود که در جوار مزار شهدای گمنام با هم ملاقات میکردیم تا درباره زندگی آینده مان صحبت کنیم.
از عشق حرف میزد. میگفت این عشقه» که به زندگی حرارت میده نه بخاری این علاقه س که خواب آدما رو راحت میکنه به تشک پر قو! این عشقه که زندگی رو راحت میکنه نه امکانات.
میخواست آزاد باشد و آزاده زندگی کند. میگفت: «همه ما نقصهایی داریم؛ اما باید تلاش کنیم واسه کامل شدن من توی برخورد با شما خشک و متعصب نیستم؛ اما منطقی و اسلامی عمل میکنم. ما باید اصولمون یکی باشه، اختلاف نظر تو زندگی طبیعیه!
وقتی به او گفتم که برای خواستگاری باید کت و شلوار بخری گفت: همین بلوز و شلوار که تنمه خوبه!» گفتم: «اگه پولش رو نداری، با من گفت: نباید اول زندگی سخت گرفت مادرش با او صحبت کرد تا بالاخره راضی شد به خرید کت و شلوار وقتی رفتیم برای خرید، اول به فروشنده گفت جنس ایرانی میخواهم وقتی مطمئن شد که جنسها ایرانی است، بعد کت و شلوار خرید.
وقتی به خانه فامیل و دوستان میرفت و میدید که جنس خارجی خریده اند، میگفت: «حضرت آقا تأکید کرده که باید جنس ایرانی بخریم. حرفش این بود که خرید جنس ایرانی باعث توسعه و پیشرفت کشور و ایجاد اشتغال برای جوانها میشود.
***
به بازار رفته بودیم دفترچه ثبت عقد را قیمت کرد. فروشنده با خنده پرسید: «واسه خودت میخوای؟ عباس با همان متانت و صلابتش گفت «بله». فروشنده پرسید: «مگه چند سالته که میخوای ازدواج کنی؟ جوونای این دوره و زمونه دنبال ماشین و خونهاند. عباس گفت: «با توکل به خدا اگه زندگی رو ساده بگیری میشه ازدواج کرد! فروشنده، این جمله را که شنید گفت: «درود بر همت بلند تو!»
بهنقلازهمسرشهید🥀
شهیدمدافعحرم#عباسدانشگر🌱
#مرگبرآمریکا
#امامحسین
#وعده_صادق
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯