اینهم دست های پرانرژی و با سلیقه ی دخترهای آتش به اختیار گروه ما ، که دارن با همه ی احساسشون گیره روسری ها را درست میکنند 😍
#نذر_ظهور
استراحت بماند بعد از شهادت🍃🍂
@shahdaaat
#گزارش_کار
سلام و رحمه الله🙋♀
طاعات قبول
عیدتون پساپس مبارک😉
حدود یک هفته است که اولین جمله برای حک شدن روی هدیه ها انتخاب شده اما فرصت نکردم ازش رونمایی کنم
😍 خیییلی دخترونه و نازه.من که خیلی دوستش داشتم 🥰
نظر شما چیه ؟؟ ☺️
الحمدلله هدیه هامون تا کنار #ساحل هم رفت 😍😍
ان شاءالله خاطره ی خیلی زیبا و نابِ این بانوی آتش به اختیار گروهمون رو خیلی زود منتشر میکنیم ☺️
تمام شما در ثواب لحظه لحظه ی احیای این معروفِ بزرگ سهیم هستید 😊
🍃🍂استراحت بماند بعد از شهادت
@shahdaaat
استراحتبماندبعدازشهادت🇵🇸✌
#گزارش_کار سلااام و رحمه الله🙋♀ طاعاتتون قبول باشه با دست پر اومدیم الحمدلله☺️ بعد از تولد امام ح
سلااام🖐
صبح قشنگتون بخیر
#الوعده_وفا 😊
هدیه ی نازی که قرار بود اهدا بشه بالاخره آماده شد !
این هدیه تعلق میگیره به سرکار خانم 💓سعادت نژاد💓عزیز
ایشون هم از فعالان امر بمعروف گروهمون هستند
و هم یه شعر خیلی زیبا برای بسته ها ، به گروه پیشنهاد دادن ☺️
ازشون ممنونیم 🌸
ان شاءالله فعالیت هاشون مورد قبول آقا امام زمان عجل الله فرجه واقع بشه🌷
🌱استراحت بماند بعد از شهادت
استراحتبماندبعدازشهادت🇵🇸✌
الحمدلله هدیه هامون تا کنار #ساحل هم رفت 😍😍 ان شاءالله خاطره ی خیلی زیبا و نابِ این بانوی آتش به اخت
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
تواین سفرچن روزه ی شمال گیره روسریا شده بودن یکی از اجزای پایه ثابته کیفم
کناردریا نشسته بودم وداشتم لذت تلاقی صدای بادوموج وخنده های بچه های پابه آب زده رو روانه ی وجودم میکردم که ...
ماشین شاسی بلندی از کنارم رد شد و با فاصله ی نسبتا زیادی اونطرف تر ایستاد
چن دقیقه نگذشته بود که دوتا خانوم جوان وخوشتیپ بایه آقایی از ماشین اومدن بیرون ومشغول چایی خوردن وعکس گرفتن واینا شدن.
یکم که گذشت دیدم بعللللله
مادمازل قصه ی ما💃 خوشی هاش زیادی کرده بود وفقط دیگه مونده بود این سنگینی شال چند گرمی روی سرش😒
که خب برای کامل شدن خوشی ها وباکلاس تر شدن عکس های لب دریاش از خِیر این یه قلم هم گذشت
دیدم نه دیگه این تو بمیری ها از از اون توبمیری هاش نیست😄
اولش خیلی سعی کردم خودمو قانع کنم که:
آخه دختر جون مگه میتونی جلوی چن تااز این کشف حجاب هارو بگیری؟😒خب ایناهم یکی مثل بقیه و..
ولی خب واقعااز بی تفاوت بودن وبی تفاوت موندن توی اون شرایط حس بدی پیدا میکردم.
تصمیمم به رفتن و تذکر دادن شد اما کو یار واقعی ؟😄
یکی میگفت بچه توبغلمه
- خب بده دست یکی دیگه
- نه آخه طفلک گناه داره😳
اون یکی:من بیام یه چی میگم دعوامیشه😐
برو از اینجا هواتو داریم😆.
گفتم باشه میرم اما همه ثوابشم مال خودم اون دنیا هی نیایید بگید یکم نور بده ها😎
(آیه مبارکه سوره ی حدید: نقتبس من نورکم قیل ارجعوا ورائکم فلتمسو نورا .
سوره حدید)(به مومنان میگویند به ما نگاه کنید تا ماهم از نور شما استفاده کنیم)
گیره ها رو دستم گرفتم وراه افتادم توی دلم چن لحظه ای توسل کردم به شهدا وسعی کردم نیتم رو فقط رنگ ولعاب خدایی بدم از حاج قاسم هم خواستم کمکم کنن
شروعش برام دلهره آور بود ولی واقعا باورتون نمیشه بعد از همین توسل چن ثانیه ای کاملا استرسم تبدیل به آرامش شده بود
یه آرامش عمیق😌
جلو رفتم و بایه لحن صمیمی گفتم سلام
-سلام
خسته نباشید
- مرسی مچکرم
این یه هدیه س به نیابت از سردار سلیمانی برای شما
عزیزجان اینجا یه مکان عمومیه
امیدوارم گره ی روسریتون جلوی نامحرما باز نشه وموهای خوشگلتونو نامحرم نبینه بفرمایید☺️☺️
یکیشون زودتر گرفت و باحالت خوشحالی مدام تشکرمیکرد😃
اون یکی هم گرفت و گفت خیلی ممنون ازتون ولی من اینو میزارم سر سجادم موقع نماز ازش استفاده میکنم
منم کاملا خودمو زدم به اون راه و روی جنبه ی مثبت مانور دادم:
عه به به چه خوب که نماز هم میخونید!
- مرسی☺️ببین من همینجوری اوکیه اوکیم
حالم خیلی خوبه نیازی به حجاب ندارم😉
گفتم:یه وقتایی آدم یه کاری رو که اصلا دوست نداره یا حتی اعتقاد نداره بخاطر خداانجام میده بعد میبینه حالش چقدر اوکی تر میشه!
(اون وسط یه کلمه ی جدید هم اختراع کردم،اوکی تر😁)
گفت به هرحال خیییییلی ممنونم ازت
گفتم منم خیلی ممنونم بخاطر برخورد خوبت خدافظ😇
✌️دوتااتفاق اون روز خوب خودش را نشون داد، اولی خون حاج قاسم ، که چطور هم دل من رو قرص کرد وهم اونها رونرم و مهربان ...
و اینکه به روشنی حس میشد این کلام الهی : انَّ الله یُدافِعُ عنِ الذینَ آمنوا
خدا بدجوری پشت و پناهه ... پس دل به دریا بزن !☺️
#تجربههایشیرین
@shahdaaat
🌱استراحت بماند بعد از شهادت