من شربتی با پایانی این همه شیرین و ته مزه ای اینهمه گوارا ندیده ام ...🥤🍹
#به_پسرم
#از_جان_برآمده
@shahadaaat
پیام دفتر پیشخوانی که باهاش کار میکنیم 👆👆
ظاهرا چاره ای نیست ....📦
سیستم پست به سمت پیشتاز داره تغییر میکنه که خب قاعدتا کمی هزینه ها بالامیره.💶
ضمنا
تا قبل از عید نوروز یک بار ، نهایت دوبار پست داشته باشیم !
چهارشنبه موجودی هدایا و چندمدل هدیه مناسب عید نوروز بارگزاری میشه و قبول سفارش برای شهرستانها فقط تا جمعه هست .❌
و بعد از اون در دونوبت همه هدایا ارسال میشه و دیگه میره تا سال دیگه...
به شرط حیات و خواست خدا ...
@shahadaaat
#تجربههایشیرین ۳۴
#قسمت_اول
🚘رفته بودیم مسافرت اصفهان وقراربود به یکی از عزیزانم در بیمارستان... سربزنم🏨
🏘 روبه روی بیمارستان ماشین رو پارک کردیم وازماشین پیاده شدم که برم به سمت بیمارستان.
👱♀ دیدم یه دختر خانم ۱۴ -۱۵ ساله بدون هیچ شال وروسری ایستاده وداره باتلفنش صحبت میکنه🤳
🤔باخودم فکر کردم که روا نیست بدون هیچ واکنشی به کارم برسم... اول یک واکنش درستی به ایشون نشون بدم بعد برم سراغ بیمارخودم😷
🚙 رفتم داخل ماشین .
یه گلدون خیلی کوچولو داشتم که توی داشبرد گذاشته بودم برای هدیه🎍
برش داشتم و یه محتوای حجاب بهش وصل کردم ورفتم سمتش..🎁
👥 به دوقدمیش که میخواستم برسم متوسل شدم به حضرت زهرا (سلام الله علیها)وگفتم بانوجان خودتون کمک کنید🤲
👈 اینو بگم که من تا حالا بامورد کشف حجابی رودر رو نشده بودم. اونم توشرایط اخیر و ذهنم منسجم نبود نسبت به این که چه برخوردی باید داشته باشم🙄
رفتم سمتش وگفتم عزیزم میشه یک لحظه تلفنت رو قطع کنی😊 گفت بله 😶وقتی گوشی رو از روی گوشش برداشت متوجه شدم که حرف زدنش هم کاملا نمایشی بوده وکسی پشت خط نبوده😁😁 سلام واحوال پرسی کردم باهاش وگفتم ماشاالله انقدر زیبایی ،خانمی حیفه این موی قشنگتو صورت زیبات رواین همه نامحرم ببینن🙁 این هدیه خدمت شما ☺️🎁من این رو میخواستم به کس دیگه ای بدم ولی شاید بهونه ای شد تا با هم حرف بزنیم واین رو تقدیم شما کنم😉 بفرمایید🎁 وگلدون روبردم سمتش🎍
💫 چند ثانیه سکوت بینمون حکم فرما شد. دختر خانم توچشمام نگاه کرد وگفت گلدونت باشه برای خودت😐🤨
دستمو پس زد ورفت سمت یکی از مغازه های حاشیه ی پیاده رو🚶♀
خوب دلم لرزیده بود وناراحت بودم اماوسایل رو گذاشتم داخل ماشین ورفتم سمت بیمارستان💘
🚦 همینطور که داشتم از خیابون رد میشدم دیدم یه اقایی خیلی قوی هیکل اومد سمت ماشین ما 👞خیلی نگران شدم اما چون دیربود دیگه نایستادم ورد شدم رفتم داخل بیمارستان🏨
این اقا اولین جمله به همسر من گفته بود شما از دختر من فیلم گرفتی🤨
#ادامه_دارد
@shahadaaat