🍃🎈
#سخݩ_بزرڱاڹ
🎤آیت الله مجتهدے تهرانے
||ڪسانے ڪه به هر درے مے زنندولے ڪارشان #درست نمے شود,براے این است ڪه #نمازاول وقت نمے خوانند.||
@shahadat_arezoomee
🍃✨👌
وقتے چشم هایتــــ را بر حرام مے بندے ...😌
وقتے با آهنگـــ نجــابـتـــ و وقـار ...
از جادہ تلخ گناه پیروزمـندانهہ میگذرے ...☺️
وقتے پـاڪـے وجودتــــ را ...
از نگاه هاے چرڪین مے پوشانے!
آنگاه ; پیشڪش توستــ بلنداے آسمـان هــا
ڪـہ حیایتــ , فریاد" لـبیڪــ یـا مهدے" سر مے دهــد....😍😍😍😍
و تو مے مانے و ♥حس زیباےِ بَندگــے♥️
#حجاب_زهرایی
#چادر
#لبیک_یا_مهدی_عج
@shahadat_arezoomee
#زیباترین_شهادت
ابراهیم مےگفت:
اگه جایے بمانی ڪہ
دست احدے بهت نرسہ
کسے تو رو نشناسہ
خودت باشے و آقا
مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره،
این خوشگلترین شهـادتہ...
#شهید_ابراهیم_هادی
💐💐
@shahadat_arezoomee
✨صـلــواتـــ و دعا شـــبـــ جـمـعـہ✨
✳️علامه مجلسی فرمودند:
شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم:
☜ اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه☞
👌بعد یک هفته مجدد خواستم، آنرا بخوانم، که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم، از ملائکه که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم...
🌹🌹جـهــتــ تــعـجــیـل در فــرجــ حـضـرتـــ ولـــے عــصـــر (عـجـل الـلـه تـعـالـے فـرجـہ الشـریــفـــ) صـــلــواتــــ🌹🌹
صلوت شب جمعه
یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ.
مستحب است این دعا در شب جمعه ده مرتبه خوانده شود.
التماس دعا
#ادعیه
@shahadat_arezoome
💫✨💫✨💫💫
❤️ #دو_مدافع ❤
️ قسمت ۶۴ (آخر)
گوشے و سریع جواب دادم!!!
الو؟
الو سلام بفرمایید
سلام خوبے اسماء ؟؟
اردلانم. سلام داداش ممنونم شما خوبید؟؟
چرا صداتوݧ گرفتہ؟
هیچے یکم سرماخوردم زنگ زدم بگم مـݧ با
علے یکے دو ساعت دیگہ پرواز داریم بہ سمت تهراݧ إ شما هم میاید؟
الاݧ کجایید؟؟
آره ایندفعہ زودتر برمیگردم الاݧ دمشقیم علے خودش کجاست چرا زنگ نزد؟علے نمیتونہ حرف بزنہ فعلا مــݧ باید برم خدافظ مواظب خودتوݧ باشید خدافظ پوووفے کردم و گوشے و انداختم رو تخت بہ انگشتر عقیقے کہ اردلاݧ براموݧ از سوریہ آورده بود نگاه کردم خیلے دوسش داشتم چوݧ علے خیلے دوسش داشت ساعت۶بود یک ساعتے خوابیدم وقتے بیدار شدم صبحونمو خوردم و لباس هاے جدیدے رو کہ دیشب آماده کرده بودم و پوشیدم یکم بہ خودم رسیدم و روسریمو بہ سبک لبنانے بستم یکمے از عطر علے و زدم و حلقم و تو دستم چرخوندم و از انگشتم در آوردمپشتش و رو کہ اسم خودم و علے وتاریخ عقدموݧ تو حرم و نوشتہ بودیم نگاه کردملبخندے زدم و بوسیدمش و دوباره دستم کردم تصویرے رو کہ کشیده بودم و لولہ کرده بودم و با پاپیوݧ بستمش.اردلاݧ دوباره زنگ زدو گفت کہ بریم خونہ ے علی اینا میاݧ اونجا گل هاے یاسو از تو گلدون برداشتم چادرم رو سر کردم و تو آینہ نگاه کردمالاݧ علے منو میدید دستش و میذاشت رو قلبش و میگفت :اسماء واے قلبم خندیدم و از اتاق خارج شدم
ماماݧ و بابا یک گوشہ نشستہ بودݧ و با اخم بہ تلوزیوݧ نگاه میکردن
ماماݧ شما آماده نیستیـݧ؟
الاݧ اونا میرسـن
ماماݧ کہ حرفے نزدبابا برگشت سمتم لبخند تلخے زدو گفت :تو برو دخترم ما هم میایم
تعجب کردم:چیزے شده بابا؟ دخترم یکم با مادرت بحثموݧ شده
باشہ مـݧ رفتم پس شما هم زود بیاید ماماݧ جاݧ حالا دامادت هیچے پسرتم هستاااباسرعت پلہ هارو رفتم پاییــݧ سوار ماشیـݧ شدم و حرکت کردم با سرعت خیلے زیاد رانندگے میکردم کہ سریع برسم خونہ ے علی اینا بعد از یک ربع رسیدم ماشیـݧ و پارک کردم و دوییدم در خونہ باز بودپس اومده بودݧ یہ عالمہ کفش جلوے در بودزیر لب غر میزدم و وارد خونہ شدم:اینا دیگہ کیـݧ؟؟حتما دوستاشـݧ دیگہ ؟؟اه دیر رسیدم الاݧ علے ناراحت میشه وارد خونہ شدم همہ ے دوستاے علے بودݧ با دیدݧ مـݧ همہ سکوت کردن اردلاݧ اومد جلو ریشهاش بلند شده بود چهرش خیلے خستہ بود دوییدم سمتشو بغلش کردم سرمو دور خونہ چرخوندم ݧ علے بود ݧ ماماݧ باباش داداش پس بقیہ کوشـݧ؟؟علے کو؟؟چیزے نگفت وبا دست بہ سمت بالا اشاره کرد اتاقشہ؟
آره
بدو بدو پلہ هارو رفتم بالا بہ ایـݧ فکر میکردم کہ چقدر تغییر کرده ؟حتما ریشهاش بلند شده و صورتش مث اردلاݧ سوختہ رسیدم بہ دم اتاقش گل و زیر چادرم قایم کردم و در زدم
جواب نداد یہ صداهایے شنیدم درو باز کردم پدر مادر علے و فاطمہ خودشوݧ انداختہ بودݧ رو یہ جعبہ و گریہ میکردن فاطمہ با دیدݧ مـݧ اومد جلو بغلم کرد حالم دست خودم نبود معنے ایـݧ رفتاراشوݧ نمیفهمیدم سرمو دور اتاق چرخوندم اما علے و ندیدم.فاطمہ رو از خودم جدا کردم و پرسیدم :
علے کو؟؟
علی؟؟؟
گریہ ے همہ شدت گرفت رفتم جلو تر بابا رضا از رو جعبہ بلند شد و نگاهم کرد یک قسمت از جعبہ معلوم بود یہ نفر خوابیده بود توش کم کم داشتم میفهمیدم چے شده خندیدم و چند قدم رفتم جلو گل از دستم افتاد بابا رضا فاطمہ و ماماݧ معصومہ رو با زور برد بیرون ماماݧ معصومہ کہ بلند شد علیمو دیدم آروم خوابیده بود و اطرافش پراز گل یاس بود کنارش نشستم و تکونش دادم:
علے؟؟
پاشو الاݧ وقت خوابہ مگہ؟؟میدونم خستہ اے عزیزم اما پاشو یہ بار نگاهم کـݧ دوباره بخواب قول میدم تا خودت بیدار نشدے بیدارت نکنم قول میدم إ علے پاشو دیگہ قهر میکنما چرا تو دهنت پنبہ گذاشتے؟؟لبات چرا کبوده؟؟مواظب خودت نبودے؟؟تو مگہ بہ مـݧ قول ندادے مواظب خودت باشي؟دستے بہ ریشهاش کشیدم نگاه کـݧ چقد لاغر شدے؟؟ریشاتم بلند شده تو کہ هیچ وقت دوست نداشتے ریشات انقد بلند بشہ عیبے نداره خودم برات کوتاهشوݧ میکنم تو فقط پاشوبیا مـݧ دستاتو میگرم کمکت میکنم علے دستهات کو؟؟جاشوݧ گذاشتے؟؟ عیبے نداره پاشوپیشونیشو بوسیدم و گفتم:نگاه کـݧ همیشہ تو پیشونے منو میبوسیدے حالا مـݧ بوسیدمش
علے چرا جوابمو نمیدے؟؟؟
قهرے باهام بخدا وقتے نبودے کم گریہ کردم پاشو بریم خونہ ے ما ببیـݧ عکستو کشیدما وسایل خونمونو هم خریدم باید لباس عروسو باهم بگیریم پاشو همسر جاݧ الاݧ اشکام جارے میشہ ها تو کہ دوست ندارے اشکامو ببینےعلے دارے نگرانم میکنیا پاشو دیگہ تو کہ انقد خوابت سنگیـݧ نبودکم کم بہ خودم اومدچشمهام میسوخت و اشکام یواش یواش داشت جارے شد علے نکنہ ...نکنہ زدے زیر قولت رفتے پیش مصطفے؟؟
حالا دیگہ داد میزدم و اشک میریختم
علے؟؟؟؟
پاشوقرارموݧ ایـݧ نبود بے معرفت؟؟؟
تو بہ مـݧ قول دادےمحکم چند بار زدم تو صورتم من دارم خواب میبینم هنوز از خواب بیدار نشد
م.
❤️ #دو_مدافع ❤️
@shahadat_arezoomee
🍃❤️❤️🍃❤️❤️🍃
شبهاے جمعہ یادتاڹ نڪنم میمیرم ارباب😔
🌹السلام عليڪَ یااباعبدالله🌹
#شبتون_حسینے🌙
@shahadat_arezoomee
🍃✨
🍃👌
وقتی چادر سرمیڪنی?
یه چادرے واقعے باش😌
دل بڪن ازهمه مادیات
دل بده به مولاوظهورش😞
عاشق خداباش وخدایے
اسیر نشو در فرعیاٺـ💔
علم فاطمے بدست باش
چادرخاڪیت رامحڪم بچسبـ🌹
@shahadat_arezoomee
🍃❤️
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
فرازےاز وصیت نامه شهید:
|•√هیچ چیز بالاتر از حسن ڪلام و حسن عمل نیست•|
#شهیدحمید_سیاهڪالے_مرادے🌷
🍃🌸 @shahadat_arezoomee
☘
#سخنان_بزرگان
💢دهـان باباللّہ است، صـادرات و وارداتـش را ڪنترل ڪنید، سعے ڪنید
🎈••|چانـهتان را عقل بچرخانـد.|••
🎤علامه حسن زاده آملے
@shahadat_arezoomee
↗️