eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.5هزار ویدیو
117 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_شصت_هشتم مرد بعد از نماز مغرب و
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 شب آخر سفر فوق العاده ما تازه از دوکوهه شروع شد...صبح،بعد از روشن شدن هوا حرکت کردیم... شلمچه،چزابه،طلائیه،کوشک و...هر قدمش و هر منطقه با جای قبل فرق داشت...فقط توفیق فکه نصیب مون نشد...هرچی آقا مهدی اصرار کرد،اجازه ندادن بریم جلو...جاده بسته بود و به خاطر شرایط خاص پیش آمده...اجازه نداشتیم جلوتر بریم... شب آخر...پادگان حمید... خوابم نمی برد،بلند شدم اومدم بیرون...سکوت شب و صدای جیر جیرک ها...دلم برای دو کوهه تنگ شده بود...خاک دوکوهه از من دل برده بود...توی حال و هوای خودم بودم...غرق دلتنگی کردن برای خدا...که اقا مهدی کنارم نشست... _تو خوابت نمی بره؟بقیه تخت خوابیدن.... با دل شکسته و خسته به اطراف نگاه کردم... _این خاک،دل آدم رو نمک گیر می کنه...مگه میشه ازش دل کند؟هنوز نرفته،دلم برای دو کوهه تنگ شده... با محبت عمیقی بهم نگاه کرد... _پدربزرگت هم عاشق دوکوهه بود...در عوض،منم عاشق این حال و هوای تو ام... خندید...و سکوت عمیقی بین ما حاکم شد... _آقا مهدی...راسته که شما جنازه پدربزرگم رو برگردوندید؟ چشم هاش گر گرفت و سرش چرخید...به زحمت نیم رخش رو می دیدم... _دلم می خواست محل شهادت پدربزرگم رو ببینم...سفر فوق العاده ای بود و دارم دست پر می گردم...اما دله دیگه چشم انتظار دیدن اون خاک بود...حالا هم که... فکرِ برگشت...دیگه زبونم به ادامه دادن نچرخید... ★🖤★ 🌻 . ↓ . 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•📿√ 🇮🇷✌️ 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃