eitaa logo
「 شھـادت + دهــ‌‌⁸⁰ـه 」
663 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1هزار ویدیو
38 فایل
بـه‌نـام‌خـداونـدمـھـربان🌱 ‌ مـا‌دهـه‌هشـتادیـا،تـا‌ظـھـورمنـجی جـھانـیان‌ازپـای‌نخـواهیم‌نـشسـت‌ تـا‌شـھـادت‌دررکـاب‌مـولا✌️🏻😎 ‌ 📞📻 ¦ ارتـبـاط‌بـا‌مـا : @a22111375 📞📻 ¦ نـاشـنـاسـمـون: https://harfeto.timefriend.net/16090015668784
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ بــــــــــہ رســـــم هر روز 💚 دعایے براے مولایـــــمان 🌺 حضرت ولیعـــــصـر 🌺 #اللهم_عجل_لویڪ_الفرج💕 @shahadat_dahe_hashtad 💞شهادت + دهه هشتاد💞
قرار روزانمـــــون یادݓـوݧ نره دوسٺــــــــــان 🌷👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریم شروع کنیــــــــــم☺️ الهــــــــــے به امید خودت
یـــــــــــــــــــه دعـــــاے قشنگ 🌺
#یہ‌نمـہ_حـــــال‌خوݔـ 🤞 طـڔز خݩـدیدݩ‌ٺۅ، خآنہ‌خڔابم ڪرده😍❤️ #فدایـےسیدعلے #لبخندبزن‌رزمنده🙂 #ناحـــــلہ @shahadat_dahe_hashtad 💞شهادت + دهه هشتاد💞
#یہ‌نمـہ_حـــــال‌خوݔـ😌 پروردگارا ....!!!🌺 همانگونه که زمین را 🍃 با زیبایی بارانت پاک می کنی.. بر هر مریضی شفایی نازل کن !! و بر هر مرده ای رحمتی...!! و بر هر اندوهگینی فرجی...!! نیکوترین سرنوشت ها حلال ترین روزی ها صالح ترین عمل ها مقبول ترین عبادت ها را برای من و دوستانم مقدر بفرما. آمیـــــــــن یا رب العالمین روزتون به شادی و سلامتی🌹🍃 #ناحـــــلہ @shahadat_dahe_hashtad 💞شهادت + دهه هشتاد💞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「 شھـادت + دهــ‌‌⁸⁰ـه 」
~•°•~•💓•~•°•~ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه #نویسنده_فائزه_وحی #قسمت_پن
~•°•~•💓•~•°•~ ⃣ این صدای آشنا کیه😳 این صدا... این صدای... این صدای علی😭 به سمت صدا بر میگردم با دیدن علی خودمو تو بغلش پرت میکنم و میزنم زیر گریه😭 _علی😭 علی: جان علی😢 _علی دلم برات تنگ شده بود... خیلی زیاد... علی: الهی فدای دلت بشم گریه نکن عزیزدلم تو گریه کنی منم گریم میگیره ها😢 _چشم گریه نمیکنم😢 از بغل علی بیرون اومدم توی چشمای عسلی جواد یه غم به بزرگی دریا دیده میشد...😭 نگاهشو ازم گرفت..😢 علی: فائزه جان نمیخوای معرفی کنی ؟ _علی جان این آقا امروز خیلی به من کمک کردن😊 از صبح من و فاطمه از کاروان جا موندیم آقا سیدمحمدجواد زحمت کشیدن از صبح دارن مارو میبرن این ور و اون ور😊 علی: آقامحمدجواد خیلی ممنون واقعا شرمنده کردی داداش😃 سید: خواهش میکنم وظیفه بود جای خواهر بنده هستن😔 به خداقسم یه جوری با غم داشت حرف میزد😳 جوادی که دیدم این قدر با غرور حرف میزد صداش غم داشت حالا😳😔 علی: واقعا لطف کردی داداش هرچی بگم کم گفتم😘 علی رو به کرد و گفت : فائزه جان فاطمه کوش پس😳 _رفته داخل مسجد😊 علی: فائزه جان تا من با آقامحمدجواد آشنا میشم بیشتر توهم برو دنبال فاطمه بیاین باهم بریم😜 _چشم😊 با اجازه... وارد مسجد جمکران شدم... زبون آدم از وصف اونجا عاجزه... بوی یاس میومد... بوی نرگس...🌼🌸 بی اراده زانو زدم و سجده کردم... از سجده که بلند شدم چشام خیس بود... بلند شدم و دو رکعت نماز شکر برای اینکه تونستم جایی که پاهای مولام روش قدم گذاشته رو لمس کنم خوندم... نمازم که تموم شد به طرف محراب رفتم بعد تبرک پلاکم دنبال فاطمه گشتم... توی اون شلوغی تونستم تشخیصش بدم... نشسته بود یه گوشه و داشت دعا میخوند... _فاطمه😍 فاطی: فائزه کاروانا رفتن...😭 بدبخت شدیم...😭 _فاطمه...😊 فاطی: چیه😭 _علی اینجاست☺️ فاطی😳 _بخدا راس میگم پاشو بریم 😊 فاطی: وای خدا😍اخ جووون علی😍 _هوی دختر حیا کن ناسلامتی من اینجا نشستم ها😡 فاطی: برو بابا😜 بدو بریم پیشش از مسجد اومدیم بیرون و به سمت در ورودی رفتیم سید و علی کنار هم بودن و داشتن صحبت میکردن😁 چقدرم باهم صمیمی شدن ها صدای خنده شون تا اینجا میاد😳 از پشت بهشون نزدیک شدیم فاطمه نزدیک علی شد. فاطی: سلام علی آقا😊 علی: سلام فاطمه خانم😍 خوبی عزیزم؟ فاطی: ممنون شما چطوری😊 فاطی: ای وای ببخشید اقاجواد سلام سید: سلام فاطمه خانوم این چرا یهو صمیمی شد😳فاطمه خانوم😡 بعد به من میگه خانوم😢 علی: سادات... کجایی ؟؟ تو فکری😉 _همینجام علی جان...😔 ... sapp.ir/taranom_ehsas @shahadat_dahe_hashtad 💞شهادت + دهه هشتاد💞