#خاطره
#بیتالمال
روایت_مادر❤️
صادق دوست داشت شبیه پدرش باشد
نه خشک مذهب بود و نه بی قید؛ همه چیز در زندگی صادق جای خودش را داشت👌
نمی خواست مدیون بیت المال باشد
کنار مزار شهدای مدافع حرم برای راحتی #والدین_شهدا با استفاده از آهن های اسقاطی انبار سپاه صندلی درست کرده بود، تا در هنگام حضور در مزار فرزندانشان اذیت نشوند.🌺
شهید مدافع حرم
صادق عدالت اڪبری🍃
#شهیدان_زنده_اند_الله_اکبر
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#بیــت_المـــال
♦️یڪ جفت پوتین پاره ڪہ بندش هم از سیم تلفن بود مےپوشید.
گفتم: آقا جواد! این چہ پوتینے است؟ اذیت مےشوے. تو ڪہ وضع مالےات خوب است، یڪ جفت پوتین بگیر بابا!
گفت: این پوتینها مال #بیـتالمـال است. من وظیفہ دارم تا جایے ڪہ مےشود از آن استفاده ڪنم.⭐️
#سردار_شهید_محمدجواد_فخاری
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
🔻 #بیـــــتالمـــــال 🔻
◽️بهش گفتم: توی راه که بر میگردی، یه خورده کاهو و سبزی بخر
◾️گفت: من سرم خیلی شلوغه، میترسم یادم بره، روی یه تیکه کاغذ هر چی میخوای بنویس بهم بده، همون موقع داشت جیبش را خالی میکرد؛ یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در آورد گذاشت زمین؛
◽️منم برداشتمشون تا چیزهایی که میخواستم، براش بنویسم.
◾️یک دفعه بهم گفت: «ننویسی ها!»
جاخوردم، نگاهش که کردم، به نظرم عصبانی شده بود!
◽️گفتم: «مگه چی شده؟!»
◾️گفت: اون خودکاری که دستته، مال بیت الماله.
◽️گفتم: من که نمیخواهم کتاب باهاش بنویسم! دو-سه تا کلمه که بیشتر نیست
◾️گفت: نه!!.
راوی 👈 همسر شهید
°•{ســـــردار والامقام
#شهید_مهــــدی_باکــــری🍃🌹}•°
●فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞