💔شب عاشورا مرتضى آمد.
در پس صورت استخوانی و ظاهر سروساده اش ابهت و شجاعت موج
میزد به احترامش همه ایستادند
پتوهای گردان آخر سوله روی هم انباشته شده بود عمو مرتضی روی
همانها رفت و شروع کرد مقتل خواندن
بسم الله الرحمن الرحيم
امشب شب عاشوراست بعد از تاریک شدن هوا عملیات را شروع میکنیم بچه های غواص زودتر از ما حرکت میکنند و بعد از آنها ما راه می افتیم و به آنها ملحق می شویم
همین که شما تا این لحظه در کنارمان ماندید و برنگشتید بزرگترین خدمت بوده و همه مأجورید؛ ولی هوا که تاریک شد آنها که احساس میکنند زن و بچه ای دارند که غیر او کسی پناهشان نیست مادر و پدر تنهایی منتظر برگشت او هستند اگر کسی ترس دلش را لرزانده یا یقینش را
مبهم کرده هیچ خرده ای بر او نیست میتواند برگردد
صدایهایهای گریه از گوشه و کنار سوله بلند شد.
مرتضى محكم و با صلابت ادامه داد امشب شب عاشوراست این عملیاتی است که یا به شهادت و یا به زیارت ختم می.شود هر کس نمیتواند و یا آمادگی روحی ندارد میتواند برگردد
📚کتاب عروسی عمومرتضی
#شهیدجاویدی
#ادامه_دارد
❣@shahadatdostan