eitaa logo
راه و رسم شهدا
286 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
55 فایل
🌺 ⃟بـسـݥـ‌‌‌ رب‌اݪشہدآءِوصدیقیݩ🦋 شھادٺ ♥دآسٺآݩ‌مآندگآرکسآنیسٺ، ڪہ فہمیدݩد دنـ🌍ـیآجـآۍ مآݩدں نیسٺ! شمآ☜دعوٺ شدھ‌ایدازطࢪف【شُھدآء🙃】 ∆زندھ‌نگھ‌داشتن‌یآدشھدا کمترازشھادت‌نیست مدیر طلبه مُبلِّغ امیرعلی (غلامعلی) رجب زاده @Ragabzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
•✨• آره‌رفیق‌..' گفتم‌بازم‌میگم..؛ هر‌که‌برا‌خدا‌بود..' خداهم‌برای‌اوست‌..!!🌸 -تو‌خوب‌باش..؛ -تو‌ایمان‌بیار‌به‌وجود‌مقدسِ‌خدآ..💛 -بدون‌دنیا‌جآی‌ما‌نیست‌و‌ به‌زودی‌بایدبریم..🍃 -مهربون‌باش..!!💕 اگه‌این‌ویژگی‌ها‌رو‌داشته‌باشی؛ باعث‌رضایت‌خدا‌میشی..!!✨ چقدرخوبه‌که‌مخلوق‌براخالقش‌باشه..' نه..؟!🙃🍃 ..🕊️ اونا‌که‌توزندگیشون‌براخدا‌بودن..؛ غصه‌و‌نگرانی‌و‌ناراحتی‌ براشون‌معنا‌نداره..!!🖐🏻 مهربون‌ترین‌مهربونا‌هواشونو‌‌‌داره..!!💕 ..؛🎈 بهترین‌اتفاق‌برا‌یه‌آدم‌باشه..' ..!!🦋 _وقسم‌‌به‌دلشوره‌هایی‌که‌ یهویی‌میفته‌وسطِ‌قَلبِت..!!♥️ اینجور‌وقتایاد‌گرفتم‌ آروم‌دست‌بزارم‌روقلب‌بے‌قرارم‌و آروم‌بگم‌آخه‌چته‌تو..؟! -چرا‌آروم‌وقرار‌نداری..؟! نمی‌دونم‌ولی‌درهمین‌حد‌می‌دونم‌که‌ قلب‌خونه‌ی‌خدآست..!!🕋🌧️ ..'🍃 آخ‌خدآ‌میدونم‌داری‌نگام‌می‌کنی..!!🥀 ۶۲سوره‍‌بقره..✨
⚘سردار دلها⚘ برای دین و قرآن یار بودی شهیدان را تو پرچمدار بودی علی صولت علی هیبت علی خوی " اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار " بودی برای مَردُمت سردار دلها و خار چشم استکبار بودی تو فرمودی شهادت شرط دارد خودت مصداق این گفتار بودی نوشتی در کلام آخر خود چو موسی بی قرار یار بودی نماز حضرت خورشید میگفت برایش مالک و مختار بودی میان سیل اشک و بغض هایش گواهی داد نیکوکار بودی تن صد چاک تو فریاد می زد عجین با روضه ی مسمار بودی چه نذری کرده بودی فاطمیه؟ که سوزان گوشه ی دیوار بودی طواف آخرت در محضر عشق نگین حلقه زَوّار بودی عمیقاً ذوب بودی در ولایت "اَطیعُوا الله" را معیار بودی وصیت نامه ات شمشیر فرقان تو حجت بر "اُولِیِ الاَبصار" بودی شرف ،غیرت ،شجاعت وامدارت بسان حیدر کرّار بودی شنیدم مادری با ناله میگفت : تو بر مستضعفین غمخوار بودی نگُنجد وصف تو در قالب شعر کتابِ مخزن الاسرار بودی صفایی میکند گفتار کوتاه پُر از ناگفته ی بسیار بودی
سه دقیقه در قیامت .pdf
حجم: 2.15M
{کتاب سه دقیقه در قیامت} این کتابی که بهتون معرفی میکنم خاطرهٔ یکی از مدافعان حرم هست که مرگ رو تجربه کرده و برگشته به دنیا همهٔ وقایعی رو که دیدن رو بازگو میکنند. این کتاب زندگی خیلیا رو از این رو به اون رو کرده است. امیدوارم مطالعه کنید.🌹 این کتاب با توجه به سخن مؤلف که داخل کتاب هم نوشته شده چون نسخه الکترونیک هست رایگان میباشد.
🌷 ✍ فرمود :👇👇 ([ بعد از پایان نماز وقتے سر بہ سجده میگذارید ، مرورے بر اعمال صبح تا شب خود بیاندازید ، که آیاکارهامان براے رضای خدا بود.])🕋 🇮🇷
🌹 پند های لقمه ای 🌹 از خیاطی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : دوختن پارگی های روح با نخ توبه
•✨• جدی‌جدی‌به‌خدا‌توکل‌نکنیم به‌کی‌توکل‌کنیم..؟!🍃 توسختیاکیو‌داریم..؛ که‌به‌دادمون‌برسه..!!🥀 کی‌قدرتمند‌تراز خالق‌مون‌وجودداره..؛ که‌بهش‌تکیه‌کنیم..!! هیشکی..!!🙃✋🏻 خدایا‌خودت‌هوامونوداشته‌باش ما‌جز‌تو‌کسی‌رونداریم‌دورت‌بگردم..!!
•✨• وَخدا‌..' چی‌بگم‌ازش‌که‌بتونه‌ خوبیاش‌و‌وصف‌کنه..؟! - باچه‌زبونی..؟! -با‌چه‌کلمه‌ای..؟! -خُدایا‌دیگِه‌خِیلی‌بَد‌شُدیم..!!🥀 ببخش..!!🖐🏻 هی‌می‌بخشی..'🍃 هی‌ما‌ادامه‌میدیم..!!💔 رفقآ..' راستش‌اگه‌خـدآ‌رو‌ اونطوری‌که‌بایدمی‌شناختیم..؛ هیچ‌وقت‌ِ‌هیچ‌وقت‌ ..!!✋🏻 ..!!💔 باگناه‌فقط‌و‌فقط‌‌داریم‌ از‌مهربونیِ‌خدا..' از‌وقتی‌‌که‌بهمون‌میده..' از‌تموم‌بخشیدن‌هایی‌که‌در‌حقمون‌‌کرد..'💚 ..!!🥀 خدایا‌می‌دونم‌دوستم‌داری..' می‌دونم‌هوامو‌داری..' می‌دونم‌حواست‌بهم‌هست..' ولی‌من‌یادم‌میره..!!🥀 خدایا‌من‌هرچی‌از‌تو‌بگم‌بازم‌کمه..!! اینقدر‌بزرگی‌که‌‌دیگه‌من‌کم‌آوردم..🍃 《چقدر‌بی‌معرفتیم..!! دیگه‌براخالقمون‌هم‌ارزش‌قائل‌نمیشیم..!!💔》 ..' هنوز‌هوامونو‌داره..!! میگه‌من‌هنوزهمون‌خدام..؛ تو‌برنمیگردی..؟!🎈 ۸۰سوره‍‌بقره..✨
شلمچه بودیم! آتش دشمن☄ سنگین بود و همه جا تاریک تاریک🌚 بچه ها همه کُپ کرده بودند😳 به سینه خاکریز. دور شیخ اکبر نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم😄 که یکدفعه دو نفر اسلحه بدست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند:🗣 الایرانی! الایرانی!🇮🇷 و بعد هر چی تیر داشتند ریختند تو آسمون💥 نگاشون می کردیم که اومدند نزدیک تر داد زدند:😱 القم! القم، بپر بالا صالح گفت: ایرانیند!🧐 بازی درآوردند!🤔 عراقی با قنداق تفنگ زد به شانه اش و گفت: الخفه شو! الید بالا!😰 نفس تو گلوهامون گیر کرد🤢 شیخ اکبر گفت: نه مثل اینکه راستی راستی عراقی اند😱 خلیلیان گفت: صداشون ایرانیه یه نفرشون چندتا تیر شلیک کرد و گفت: رُوح! رُوح!👻 دیگری گفت: اقتلوا کلهم جمیعا🤭 خلیلیان گفت: بچه ها میخوان شهیدمون کنن🥀 و بعد شهادتین رو خوند🕊 دستامون بالا بود🙌 که شروع کردند با قنداق تفنگ ما رو زدن و هلمان دادن که ببرندمون طرف عراقیا🚶‍♂ همه گیج و منگ بودیم😇 و نمیدونستیم چیکار کنیم که یهو صدای حاجی اومد که داد زد: آقای شهسواری! حجتی! کدوم گوری رفتین؟!🤨 هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیا کلاشو🧢 برداشت رو به حاجی کرد و داد زد: بله حاجی! بله! ما اینجاییم😧 حاجی گفت: اونجا چیکار میکنین؟😑 گفت:چندتا عراقی مزدور دستگیر کردیم زدن زیر خنده و پا به فرار گذاشتن! 😂😜😂😜 😅 ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت... 👇🏻 ┄┅═══✼🌹🌿🌹✼═══┅┄ @shahadatdostan ┄┅═══✼🌹🌿🌹✼═══┅┄