🔰به احترام مردم شهداد🔰
📌با خدمات شهرداری شهداد همراه باشید:
◀️ ادامه روند عملیات عمرانی جدول گذاری خیابان طالقانی
🔻روابط عمومی شهرداری شهداد 🇮🇷
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷
🔰به احترام مردم شهداد🔰
📌با خدمات شهرداری شهداد همراه باشید:
◀️ نخاله برداری و تمیز کردن کانالهای آب و گاز بین کوچه های طالقانی 2 و 4 برای آماده سازی آسفالت توسط نیروهای خدوم شهرداری
🔻روابط عمومی شهرداری شهداد 🇮🇷
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷
خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد🇮🇷
🔰به احترام مردم شهداد🔰
📌با خدمات شهرداری شهداد همراه باشید:
◀️ اضافه شدن یک دستگاه ده چرخ بنز مایلر به واحد نقلیه شهرداری شهداد.
با تشکر از شهردار محترم و شورای اسلامی شهر شهداد
🔻روابط عمومی شهرداری شهداد 🇮🇷
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷
📘داستان_کوتاه
سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود میگوید:
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شبها برمیخاستم و نماز میگزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، میخواندم. در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیدهاند.
پدر را گفتم : از اینان کسی سر بر نمیدارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفتهاند، بلکه مردهاند.
پدر گفت : تو نیز اگر میخفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
📕گلستان سعدی
#واحد_مشاوره_حوزه_علمیه_خواهران_شهداد
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷
💢 #هر_شب_یک_حکایت
روزی مرد تاجری که بسیار ثروتمند بود، به دادگاه شکایت برد که یکی از خدمتکارانش مقدار زیادی طلا از او دزدیده است. قاضی که مردی بسیار دانا و عادل بود، دستور داد که همه خدمتکاران نزد او حاضر شوند.
قاضی به آنها گفت: "من چوبهایی به شما میدهم که قدرت سحرآمیزی دارند. هر کسی که دزدی کرده باشد، چوب او تا فردا صبح به اندازه یک وجب بلندتر خواهد شد."
خدمتکاران چوبها را گرفتند و شب هنگام، یکی از آنها که ترسیده بود، تصمیم گرفت که برای فریب دادن قاضی، چوب خود را یک وجب کوتاهتر کند تا صبح معلوم نشود که چوبش بلند شده است.
صبح روز بعد، همه خدمتکاران نزد قاضی آمدند. قاضی با دقت چوبها را بررسی کرد و متوجه شد که چوب یکی از آنها کوتاهتر از بقیه است. با لبخند گفت: "دزد واقعی خودش را لو داد!"
خدمتکار متهم شد و در نهایت اعتراف کرد که طلاها را دزدیده است.
💠نتیجه: دروغ و خیانت همیشه آشکار میشود، حتی اگر کسی تلاش کند آن را پنهان کند.
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷