eitaa logo
🌷شهد شیرین شهادت🌷
851 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
11.5هزار ویدیو
16 فایل
﷽ ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌹 شهد شیرین شهادت🌹 ⬇️ 🆔 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱 ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و مطلب @sms121labaykayazeinab غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند
مشاهده در ایتا
دانلود
👌اقدام خوب یک مغازه دار مومن... ♦️روزی دست خداست، به حرمت خون این فرد عزیز و مؤمن پاسخگوی خواهران بی حجاب نیست ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
.. زمین گِلی و خیلی لیز بود. هر چند قدم دو یا چند نفر نشسته بودند و ما را به سمت جلو راهنمایی میکردند: «بروید جلو، ماشاالله، عراقی ها فرار کردند.» 🔸 چند قدم که رفتیم، از روی بدنی رد شدم که در حال جان دادن بود؛ جانم فشرده شد. اولین بار بود که چنین لحظه ای را مشاهده می کردم چه حالی به من دست داد. ۲-۳ متر آن طرف تر نوجوان کم سن و سالی آه و ناله می کرد و کمی آن طرف تر؛ دو نفر، یکی را که ترکش خمپاره خورده بود می بستند ولی هیچ کدام را در تاریکی نمی شناختم. 🔸 ناگهان به خود آمدم؛ خدایا چه می بینم؟ خدایا چه دردناک و چه مظلومانه، بچه ها درون خاک و گِل و خون می غلتند. دلم خدا را صدا کرد و قلبم فشرده می شد. خدایا این بچه ها، به چه جرمی مظلومانه و چطور در این جزیره ی دور افتاده جان میدهند ؟ کجایند مادرانشان ؟ اشک میخواست فوران کند که با خود گفتم؛ آیا الآن وقت گریه و زاری است؟ آیا باید سست شد؟ یا حسینِ مظلوم ع، الآن دیگر وقت رزم است و الان باید مقاوم بود؛ گریه به جای خودش .. 📚 خاطرات شهید اسدالله قاضی برگرفته از کتاب «عملیات فریب» ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
️🌹فـرمـانده گفت: «شما دو نفر، مراقب باشید تا دشمن نتواند از این قسمت به داخل کـانال نفوذ کند.» 🔻 من و آن بسیجی نوجوان با هم تقسیم کار کردیم. تا نماز صبح، دو ساعت پست می دادم و دو ساعت استراحت میکردم ولی او دو ساعت پست میداد و بجای استراحت دو ساعت نماز میخواند و عاشقانه راز و نیاز میکرد. خمپاره های دشمن هم پشت سر هم داخل و اطراف کانال منفجر می شدند. پست آخر من وقت نماز صبح تمام شد. در حال سجده بود که صدایش کردم و گفتم: «نوبت توست تا پست بدهی!» 🔹 نیم ساعت گذشت و او هنوز در حال سجده بود. دوباره صدایش کردم باز هم سجده و سجده؛ رفتم کنارش همزمان با صدا کردن تکانی هم به بدن او دادم؛ یکباره از پهـلو به زمین افتـاد. نفس نمی کشید؛ دیدم یک ترکش ریز به قـلب او اصابت کرده و در همان حال سجـده و راز ونیاز به دیدار معبـودش شتافته است. 🌹 چـه عاقـبت خـیری! اولین اعـزام، اولین عملیات، چند روز گرسنگی و تشنگی، عبـادت، نمـاز شب، شهادت حین رزم در حال سجـده و رو به قبـله.خوش به سعادت اش. ای کاش اسم این شهید بزرگـوار یادم بود. پیـکر مطهرش نیز در همان کانال ( کانال معروف کمیل ) باقی ماند و نتوانستیم او را به عقب منتقل کنیم. 📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
37.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 محمد و احمد یوسفی...محمد سال ۱۳۶۱ تو خرمشهر بشهادت رسید ؛ احمد هم سال ۱۳۶۵ تو گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و شونزده سالگی تو شلمچه بشهادت رسید. . 🕊محمد کبوتر داشت ،به احمد سفارش کرد داداش مراقب کبوترام باش ، من از جبهه برات فشنگ میارم...محمد که شهید شد کبوتراش اومدن بالا سر تابوتش.مادر میگفت : هر سال سالگردشون که می‌شد کبوترها می اومدن... . 🎥 با احمد و محمد یوسفی برنتی_،روستای . . ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
30.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 جواد جان؛ خان طومان دیگه کجوئه !!! . 🎥 دیدار و مصاحبه مادر که یک فرزندش را در دوران دفاع مقدس و فرزند دیگرش را بعنوان شهید مدافع حرم تقدیم کرد. ( ▪️مادر سید خیراله و سید جواد اسدی_ساری ؛ روستای امره _اردیبهشت ۱۴۰۲) . . . 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱