eitaa logo
شهد وصال
209 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
91 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 📝شرح فعالیت گروه 1⃣مهدویت در نهج البلاغه 2⃣مسیر یاری 3⃣زیبایی‌های حکومت امام زمان(عج) 4⃣فرازی از زیارت جامعه کبیره 5⃣چگونه به خدا و امام زمان مقرب شویم؟ 6⃣سرچشمه زلال معارف 7⃣مهدویت در کلام امام رضا(ع) @safiresolh313
مشاهده در ایتا
دانلود
شهد وصال
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @shahdevesaal ❣️﷽❣️ 🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴 #قسمت2️⃣ 6 ـ تاكيد به ولايت: روز 25 ماه
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @shahdevesaal ❣️﷽❣️ 🌴🌹 🌹🌴 ️⃣ روز دوشنبه، 28 صفر سال 11 هجرى قمرى 10 ـ وعده ديدار پيامبر، دخترش را نزد خود فرا مى خواند و با او سخن مى گويد. نمى دانم چه مى شود كه ناگهان لبخند بر صورت فاطمه(س) نقش مى بندد، نگاه كن، او چقدر خوشحال شده است! به راستى پيامبر چه سخنى به دخترش گفت كه او اين قدر خوشحال شد ؟ از فاطمه(س) مى پرسند كه پيامبر به شما چه گفت؟ او پاسخ مى دهد كه پيامبر به من چنين گفت: "دخترم، تو اوّلين كسى هستى كه به من ملحق مى شوى".18 11 ـ اجازه ورود صدايى از بيرون خانه به گوش مى رسد: "السلامُ علَيكُم يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَةِ: سلام بر شما اى خاندان رسالت، آيا اجازه هست داخل شوم؟". فاطمه(س) برمى خيزد و به بيرون اتاق مى رود، مرد عربى را مى بيند كه با نهايت احترام، كنار درِ خانه ايستاده است. فاطمه(س) به او مى گويد: "خدا به تو خير دهد، تو به ديدار پيامبر آمده اى امّا حال پيامبر خوب نيست". فاطمه در را میبندد و به داخل اتاق مى رود.19 براى بار دوم و سوم صداى آن مرد عرب به گوش مى رسد، پيامبر رو به دخترش مى كند و مى گويد: "دخترم، آيا مى دانى او كيست؟ او عزرائيل است، او تا به حال براى ورود به هيچ خانه اى غير از اين خانه، اجازه نگرفته است". آنگاه پيامبر با صداى بلند مى گويد: "داخل شو".20 12 ـ شهادت پيامبر (صلى الله عليه وآله) بيمارى پيامبر بر اثر سمى بود كه دشمنان به او داده بودند، براى همين بايد در اينجا از واژه "شهادت پيامبر" استفاده كنم. لحظه غروب روز دوشنبه فرا مى رسد، ديگر روح پيامبر آماده پرواز است. جبرئيل به پيامبر خطاب مى كند: "خداوند مشتاق ديدار توست". آخرين كلام پيامبر اين است: "على جان! سر مرا در آغوش بگير كه امرِ خدا آمد".21 آرى، پيامبر در حالى كه سرش در آغوش على(ع) است روحش پر مى كشد و به سوى آسمان ها مى رود. آرى، ديگر روزگارِ عزّت خاندان پيامبر تمام شد. صداى گريه فاطمه(س) بلند مى شود...22 13 ـ نقشه و نقش عُمَر وقتى مردم فهميدند كه پيامبر از دنيا رفته است، همگى جمع شدند، شرايط براى بيعت مجدّد با على(ع) فراهم بود، امّا ناگهان عُمَر فرياد برآورد: "به خدا قسم پيامبر نمرده است، او حتماً برمى گردد... اين منافقان هستند كه خيال مى كنند پيامبر از دنيا رفته است". مردم با شنيدن اين سخن دچار حيرت و سرگردانى سختى شدند! آرى، عُمَر به دنبال كسب فرصت براى پياده كردن نقشه هاى خود بود، در آن شرايط، ابوبكر در خارج از مدينه بود، عُمَر مى خواست زمان را به دست آورد و با اين نقشه به خواسته خود رسيد. وقتى ابوبكر از راه رسيد به عُمَر گفت: "پيامبر از دنيا رفته است". عُمَر سخن او را قبول كرد.23 14 ـ جلسه بزرگان مهاجران عمر و ابوبكر جلسه اى تشكيل مى دهند، آنان بزرگان مهاجران را جمع مى كنند و تصميم مى گيرند تا حقّ على(ع)را غصب كنند، (آنها از مدت ها قبل به فكر حكومت بوده اند). خبر جلسه مهاجران به گوشِ انصار (مردم مدينه) مى رسد. انصار هم به فكر مى افتند تا از مهاجران عقب نيفتند و حكومت را از آنِ خود كنند.24 15 ـ غسل و كفن پيامبر (صلى الله عليه وآله) صداى گريه فاطمه(س)، دختر پيامبر به گوش مى رسد. پيامبر دنيا را وداع گفته است، اكنون على(ع) بدن مطهّر آن حضرت را غسل مى دهد. پيامبر خودش وصيّت كرده است كه فقط على(ع) بدن او را غسل دهد، فرشتگان آسمانى او را يارى مى كنند.25 16 ـ نماز بر پيكر پيامبر (صلى الله عليه وآله) مردم ده نفر، ده نفر، وارد خانه پيامبر مى شوند و بر پيكر پيامبر، نماز مى خوانند. على(ع) تصميم دارد وقتى نماز مسلمانان تمام شود، بدن پيامبر را در خانه خودش دفن كند. البتّه عدّه اى مى گويند پيامبر را در قبرستان بقيع دفن كنيم، عدّه اى هم مى گويند بدن پيامبر را در كنار منبر، در داخل مسجد به خاك بسپاريم، امّا على(ع)مى گويد: پيامبر بايد در همان مكانى كه جان داده است، دفن شود.26 (لازم به ذكر است كه پيكر پيامبر روز اول ربيع الاول دفن شد). 17 ـ خلوت شدن شهر مدينه در شهر مدينه چه خبر است؟ چرا مسجد اين قدر خلوت است؟ پس مردم كجا هستند؟ آيا كسى از راز خلوتى مسجد خبر دارد؟27 📌..... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 http://eitaa.com/joinchat/4034986085C7a82d98680 🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
شهد وصال
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @shahdevesaal ❣️﷽❣️ 🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴 #قسمت2️⃣1️⃣ منظور ابوبكر از اين سخن ها
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴 @shahdevesaal ❣️﷽❣️ 🌴🌹 🌹🌴 ️⃣1️⃣ 74 ـ اُمّ اَيمن شهادت مى دهد فاطمه(س) به خانه اُمّ اَيمَن مى رود و جريان را براى او تعريف مى كند. اُم اَيمَن برمى خيزد و همراه با فاطمه(س) به مسجد مى آيد، على(ع)هم مى آيد. اُم اَيمَن رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: ــ اى ابوبكر، من از تو سؤالى دارم. ــ چه سؤالى؟ ــ بگو بدانم آيا شنيده اى كه پيامبر فرمود: "اُم اَيمَن، زنى از زنان بهشت است"؟124 ــ آرى، شنيده ام. ــ اگر قبول دارى كه من از اهل بهشتم، اكنون، شهادت مى دهم كه پيامبر فدك را به فاطمه(س) بخشيد.125 على(ع) هم شهادت مى دهد كه پيامبر فدك را به فاطمه(س) داده است. ابوبكر به فكر فرو مى رود، او ديگر در نزد مردم چاره اى ندارد و تصميم مى گيرد تا فدك را به فاطمه(س)برگرداند. فاطمه(س) از ابوبكر مى خواهد تا سندى به او دهد كه همه بدانند فدك از آنِ اوست. ابوبكر كاغذى را مى طلبد و در آن مى نويسد كه فدك از آن فاطمه(س)است.126 75 ـ عُمَر سند فدك را پاره مى كند عُمَر از ماجرا باخبر مى شود، سريع به ميان كوچه مى دود، او مى خواهد هر چه زودتر خود را به فاطمه(س) برساند. خداى من! او راه را بر فاطمه(س) مى بندد و مى گويد: "اين نوشته را به من بده". فاطمه(س)نامه را نمى دهد، عُمَر سيلى به صورت او مى زند و هر طور كه شده سند را مى گيرد و آن را پاره مى كند.127 اشك در چشمان فاطمه(س) حلقه مى زند، چرا هيچ كس به يارى دختر پيامبر نمى آيد؟ 76 ـ ترس از گريه فاطمه(عليها السلام) فاطمه(س) ديگر از اين مردم خسته شده است، اين مردم به سخنان او گوش نكردند و دشمن او را يارى كردند، آنها على(ع)را خانه نشين كردند، فرزند او، محسن(ع) را كشتند. فاطمه(س) ديگر از اين دنيا خسته است، بيمارى او شدّت يافته است، او شب و روز گريه مى كند. صداى گريه فاطمه(س)، فرياد مظلوميّت است. او با گريه حق را يارى مى كند. اكنون، فاطمه(س) به سوى قبر پدر مى رود. فاطمه(س) قبر پدر را در آغوش مى گيرد و مى گويد: "اى پدر، بعد از رفتن تو مردم ما را تنها گذاشتند، صبر من ديگر تمام شده است. بار خدايا! مرگ مرا سريع برسان كه زندگى دنيا براى من تيره و تار شده است".128 او در كنار قبر پدر بى هوش مى شود. زنان مدينه به سوى او مى دوند، آب مى آورند و بر صورتش مى ريزند تا به هوش آيد.129 همه از خود اين سؤال را دارند: "چرا بايد يگانه دختر پيامبر اين گونه گريه كند؟". 77 ـ اعتراض همسايه ها گريه فاطمه(س) دل هر كس را به درد مى آورد. حكومت به اين نتيجه مى رسد كه هر طور هست بايد صداى گريه فاطمه(س) را خاموش كند. آنان نقشه اى مى كشند، با بعضى از همسايه ها سخن مى گويند... چند نفر از همسايگان نزد على(ع) آمده اند و دارند با او سخن مى گويند. ــ فاطمه هم شب گريه مى كند هم روز، ما از تو مى خواهيم سلام ما را به او برسانى و به او بگويى كه يا شب گريه كند و روز آرام باشد تا ما بتوانيم استراحت كنيم، يا روز گريه كند و شب آرام باشد، ما نياز به آرامش داريم. ــ باشد، من به فاطمه مى گويم.130 على(ع) به خانه خود حركت مى كند، سخن همسايه ها را به فاطمه(س)مى گويد، فاطمه(س)در پاسخ مى گويد: "على جان! من به زودى به ديدار خدا مى روم".131 78 ـ گريه در بقيع فاطمه(س) را از گريه كردن منع كردند، او ديگر نبايد به كنار قبر پيامبر بيايد و گريه كند. او اوّلِ صبح، از خانه بيرون مى رود و به سوى قبرستان بقيع مى رود. حسن و حسين (عليهما السلام) نيز همراه او هستند. او در گوشه اى از قبرستان مى نشيند و شروع به گريه مى كند. آنجا درخت كوچكى هست، فاطمه(س) زير سايه درخت مى نشيند و به گريه خود ادامه مى دهد. چند نفر با تبر به سوى بقيع مى روند و آن درخت را قطع مى كنند. فردا صبح، فاطمه(س) با حسن و حسين (عليهما السلام) به سوى بقيع مى آيد. آفتاب بالا آمده است، امّا اينجا ديگر درختى نيست تا فاطمه(س) زير سايه اش بنشيند.132 79 ـ بناىِ بيت الأحزان على(ع) براى ديدن فاطمه(س)آمده است. او مى بيند كه فاطمه(س) در آفتاب نشسته است، على(ع) براى او بَيتُ الاَحزان (خانه غم ها) مى سازد. سايبانى كوچك براى گريه كردن فاطمه(س).133 📌..... 💛⃟📒¦ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ http://eitaa.com/joinchat/4034986085C7a82d98680 🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
شهد وصال
💚🌿¦↝ #آقــاۍ‌‌غـࢪیـب🕊 #ویژگی‌های‌خانواده‌مهدوی #قسمت‌‌2 ⚘اولویت انجام واجبات و ترک محرمات در خانوا
💚🌿¦↝ 🕊 🦋مسئولیت‌پذیری🦋 🥀🍃حس مسئولیت‌پذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر نشان از رشد فکری افراد در این زمینه دارد. دلیل چنین عنصری را باید در فرهنگ قرآن و مهدویت جستجو کرد، زیرا از یک‌سو قرآن با فرمان «یا ایها الذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم...»[4] وظایف خانوادگی را مشخص می‌کند، از سوی دیگر مهدویت یعنی احساس مسئولیت بین‌المللی و جهانی نسبت به انسان امروز و فردا و دغدغه اصلاح بشریت داشتن، رنج بشریت را چشیدن و از قالب «من» درآمدن و به «ما» اندیشیدن؛ بنابراین مهدویت یعنی طرحی جهانی برای شکوفایی انسانیت؛ بر این اساس ارتباط تنگاتنگی بین فرهنگ مهدوی و اصالت و رسالت خانواده مهدوی وجود دارد.[5] 🥀🍃خانواده مهدوی نسبت به نسل آینده و تربیت نسل مهدوی و بسترسازی و ایجاد کانون سرشار از عدالت و امنیت مسئولیت‌پذیر است. 📌...‌‌. -----------[JOIN]-----------↷ ↳🌿↝ @shahdevesaal