eitaa logo
♥️شـهیـد احـمـد مَــشـلَــب♥️
1.2هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
46 فایل
بسمه‌تعالی❣️ ‌ و‌قسم‌بہ‌‌نگاه‌زیبایت! ‌ ‌شروع‌خادمی1401/4/2 _‌کپے؟! +صلوات‌برای‌ظهور‌آقا🙂💙 + روزمرگی؟ نه ‌ ‌کانال حرف ناشناس مون: @Nashanas_ahmad لفت=15 صلوات بفرست😉 مدیر و مسئول کانال↙️ @GharibTus_312m {این‌کانال‌زیر‌نظر‌مهدی‌فاطمه‌ست‌مومن☺️🌱}
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🍃   🍃💠 ☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌺 ‏بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لا أَرْجُو إِلا فَضْلَهُ وَ لا أَخْشَى إِلا عَدْلَهُ وَ لا أَعْتَمِدُ إِلا قَوْلَهُ وَ لا أُمْسِكُ إِلا بِحَبْلِهِ بِكَ أَسْتَجِيرُ يَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوَانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مِنْ غِيَرِ الزَّمَانِ وَ تَوَاتُرِ الْأَحْزَانِ وَ طَوَارِقِ الْحَدَثَانِ وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ إِيَّاكَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِيهِ الصَّلاحُ وَ الْإِصْلاحُ وَ بِكَ أَسْتَعِينُ فِيمَا يَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الْإِنْجَاحُ وَ إِيَّاكَ أَرْغَبُ فِي لِبَاسِ الْعَافِيَةِ وَ تَمَامِهَا وَ شُمُولِ السَّلامَةِ وَ دَوَامِهَا 🌸 وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَ أَحْتَرِزُ بِسُلْطَانِكَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطِينِ ، فَتَقَبَّلْ مَا كَانَ مِنْ صَلاتِي وَ صَوْمِي وَ اجْعَلْ غَدِي وَ مَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِي وَ يَوْمِي وَ أَعِزَّنِي فِي عَشِيرَتِي وَ قَوْمِي وَ احْفَظْنِي فِي يَقَظَتِي وَ نَوْمِي فَأَنْتَ اللَّهُ خَيْرٌ حَافِظا وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ 🌺 اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ فِي يَوْمِي هَذَا وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْآحَادِ مِنَ الشِّرْكِ وَ الْإِلْحَادِ  وَ أُخْلِصُ لَكَ دُعَائِي تَعَرُّضا لِلْإِجَابَةِ وَ أُقِيمُ عَلَى طَاعَتِكَ رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ 🌸 فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ الدَّاعِي إِلَى حَقِّكَ وَ أَعِزَّنِي بِعِزِّكَ الَّذِي لا يُضَامُ وَ احْفَظْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لا تَنَامُ وَ اخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ إِلَيْكَ أَمْرِي وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ🌹 🌹کپی و نشر مطالب؛ به شرطِ صلوات برای ظهور و سلامتی امام زمان عج الله وسلامتیِ رهبری🌹 ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
🌸✨☘ در روز یکشنبه👇🏻 ✨بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِمِ✨ السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ ، وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ ، فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى ، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ ، بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ‌اللّٰهِ صَلَّى‌اللّٰهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها در روز یکشنبه 👇🏻👇🏻👇🏻 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً ، أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَىٰ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ وَوَصِيُّهُ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِما ، وَأَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلّا أَلْحَقْتِنِى بِتَصْدِيقِى لَهُمَا ، لِتُسَرَّ نَفْسِى ، فَاشْهَدِى أَنِّى ظاهِرٌ بِوَلَايَتِكِ وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ🌹 ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb 🌹کپی و نشر مطالب؛ به شرطِ صلوات برای ظهور و سلامتی امام زمان عج الله وسلامتیِ رهبری🌹
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ❤️ساعت 💚 🕊صلوات خاصه امام رضاجانم (علیه السلام)🕊 💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏.❤️ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
مداحی_آنلاین_دعای_ماه_رجب_موسوی_قهار.mp3
605.5K
🌙دعای هر روز 🤲یا من ارجوه لکل خیر ... 🎙سید_قاسم_موسوی_قهار ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)، خدا به شما صبر دهد؛زیرا او منتظر ماست، نه این که ما منتظر او باشیم. وقتی می شود منتظریم، که خود را اصلاح کنیم، ولی اگر خود را اصلاح نکنیم، هیچ گاه ظهور نخواهد کرد. ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
🕊 ❤️ حجاب دارند ولی با صورتِ آرایش کرده! حجاب دارند ولی با چادرِ زرق و برق دار! داریم به سوی بدعت ها می رویم ، احترامِ چادری را که به سر داری نگه دار :) ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
🕌 ♥️اللهُ اَکبَر ♥️اللهُ اَکبَر ♥️الله اَکبَر ♥️الله اَکبَر ♥️اَشهَدُاَن‌لا‌اِله‌َاِلَّا‌الله ♥️اَشهَدُاَن‌لا‌اِله‌َاِلَّا‌الله ♥️اَشهَدُاَن‌َّمُحَمَّداًرَسول‌ُالله ♥️اَشهَدُان‌مُحَمَّداًرَسول‌ُالله ♥️اَشهَدُاَن‌َّعَلِیَّاًوَلِی‌ُّالله ♥️اَشهَدُاَن‌َّعَلِیَّاًوَلِی‌ُّالله ♥️حَی‌َّعَلَی‌الصَّلاه ♥️حَی‌َّعَلَی‌الصَّلاه ♥️حَیَّ‌عَلَی‌الفَلاح ♥️حَیَّ‌عَلَی‌الفَلاح ♥️حَی‌َّعَلَی‌خَیر‌ِالعَمَل ♥️حَی‌َّعَلَی‌خَیرِالعَمَل ♥️الله‌ُاَکبَر ♥️الله‌ُاَکبَر ♥️لَااِله‌َاِلَّا‌الله ♥️لَااِلهَ‌اِلَّاالله عاشقان وقت است اذان میگوید 💚 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین 🤲 ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
💛بسم الله الرحمن الرحیم 📖 هرروز قرائت یک صفحه از 🔸صفحه 66 قرآن کریم هدیه به روح مطهرومقدس آقا و خانم سلام الله علیها🤲 و هدیه به روح ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
مداحی آنلاین - صفحه 66 قرآن کریم .mp3
1.41M
📖 هر روز قرائت یک صفحه از 🔸صفحه 66 قرآن کریم ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«شأن انسان در ایمان و هجرت و جهاد است و هجرت، مقدمه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله.  هجرت، هجرت از سنگینی‌هاست و جاذبه‌هایی كه تو را به خاك می‌چسباند...» صوت و‌ محتوای بسیار زیبای شهید آوینی در مستند «روایت فتح» به همراه تصاویری از حاج قاسم و جبهه مقاومت که روح شما سربازان جبهه حق را آرام می کند. ] ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیف لحظه شهادت فرمانده شهید سید حسین علم الهدی از زبان همراهان شهید ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره طنز سید رضا موسوی واعظ امام هادی امام چندمه😅😅 + سید رضا موسوی واعظ، محقق و پژوهشگر قرآن نبینی از دستت رفته 😂😂😂 ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
29.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اما این یکی ویدیو رو ببینید😅😅 🎙موسوی_واعظ ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
شماره آخرتلفنت‌چنده؟☺️ برای‌اون‌شهیدعزیز۵تاصلوات‌بفرست♥️ 🕊1 شهید حاج قاسم سلیمانی 🕊2 شهید محسن‌ حججی 🕊3 شهید سید ابراهیم رئیسی 🕊4 شهید عباس‌ دانشگر 🕊5 شهید ابراهیم‌ هادی 🕊6 شهید احمد محمد مشلب 🕊7 شهید بابک نوری 🕊8شهید امیر حاج امینی 🕊9شهید مصطفی صدر زاده 🕊10 شهید محمدرضا دهقان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 علی خندید و گفت: -حالا برنامه ت چیه؟ -اول باید یه وکیل خوب پیدا کنم.بعد پرونده های اشتباهات جناب دکتر رو جمع کنم. -همکارهات شهادت بدن کافی نیست؟ -اونا میترسن حقوق شون قطع بشه. یادشون رفته روزی رسان یکی دیگه ست نه بیمارستان...دنیا رو به آخرت ترجیح دادن...دکتر مستان سال ها قبل دکتر من بوده و اشتباهاتش فقط دیروز و امروز نیست.ولی تا حالا هیچکس بهش اعتراض نکرده. -پویان کمکت میکنه.معمولا پرونده ها میره بخش اداری دیگه. -آره ولی تا جایی که بتونم درگیرش نمیکنم. چون آتش اخراج دامن اونم میگیره. روز بعد به بیمارستان رفت.بعد تعویض لباس،خانم پناهی گفت: _دیروز بعد از شیفت ما،آقای رستمی بچه شو ترخیص کرد. فاطمه بی تفاوت گفت: -دکتر مستان چرا اجازه داد؟! -اون براش فرقی نداره.یه مریض کمتر، بهتر...تو به آقای رستمی گفتی بچه شو ببره،مگه نه؟! با خونسردی نگاهش کرد. -جناب دکتر براشون مهم نبود.شما چرا براتون مهمه!! -دکتر مستان خبر نداره اینجا یکی داره زیر آب شو میزنه.مطمئن باش اگه بفهمه راحتت نمیذاره. فاطمه پوزخند زد و گفت: _آقای دکتر حواس شونو جمع کنن تا بهانه دست کسی ندن. با تهدید گفت: _میدونی اگه بهش بگم کار تو بوده چی میشه؟ صاف تو چشم های خانم پناهی نگاه کرد و باآرامش گفت: _شما مدرکی دارید که میگید کار من بوده؟ خانم پناهی چیزی نگفت و فاطمه رفت. ولی از همون روز کارشو شروع کرد. طوری که کسی متوجه نشه پرونده های بیماران دکتر مستان رو بررسی میکرد. برای مراسم استقبال هر شبش آماده بود.روی مبل منتظر نشسته بود.علی به خونه برگشت.سر میز شام فاطمه گفت: _حاج آقا موسوی بهت سلام رسوندن. -رفته بودی مؤسسه؟ -بله.ازشون خواستم یه وکیل خوب و کاربلد و با وجدان و پرآوازه بهم معرفی کنن. -خوب و کاربلد و باوجدان قبول ولی پرآوازه دیگه چرا؟ -میخوام دکتر مستان با شناختن وکیلم حساب کار دستش بیاد. خندید و گفت: _از دست تو فاطمه. بعد از شام کیکی که خودش درست و تزیین کرده بود،روی میز جلوی علی گذاشت. -چه کیک خوشگلی! یه کم مکث کرد.به فاطمه نگاه کرد. -جواب آزمایش تو گرفتی؟!! -بله،بابای مهربان،مبارک باشه. علی هم لبخند زد ولی خیلی زود لبخندش تمام شد.به فکر فرو رفت و به دست هاش نگاه میکرد. -علی جانم؟ به فاطمه نگاه کرد که خوشحالیش از چشم هاش هم معلوم بود. -چیشد؟!! خوشحال نشدی؟!!! -تا حالا اینقدر برام جدی نبود.خوشحالم ولی نگرانیم بیشتره. -طبیعیه عزیزم.پدر خوب همیشه نگرانه. علی با شیطنت گفت: _حالا کی معلوم میشه که دختر باباست؟ -آخی عزیزم.چند سال باید منتظر دختر بمونی،چون سه ماه دیگه معلوم میشه که پسر مامانه. -خواهیم دید. یک ماه گذشت. فاطمه پرونده ای که علیه دکتر مستان جمع کرده بود به وکیل داد. -مدارک خوبیه ولی بازهم اگه چیزی پیدا کردید،بیارید. -حتما. -دادخواست رو تنظیم میکنم. یک ماه دیگه هم گذشت... دومین اثــر از؛ 🌸 🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 یک ماه دیگه هم گذشت. احضاریه به دست دکتر مستان رسید. فاطمه از اتاق بیمارش بیرون رفت.تو راهرو با دکتر رو به رو شد.دکتر با عصبانیت ولی جوری که کسی نشنوه گفت: _تو فکر کردی کی هستی بچه.. فاطمه با آرامش گفت: _وقتی منو بچه می بینی معلومه این طفل معصوم ها رو اصلا نمی بینی. -به نفعته این مسخره بازی ای که راه انداختی رو خودت تمومش کنی وگرنه... نایستاد حتی حرفشو تمام کنه.بی تفاوت از کنارش رد شد و رفت.دکتر مستان از عصبانیت دست هاشو مشت کرده بود و بلند نفس میکشید. بعد از شیفت لباس هاشو عوض کرد. چادر میپوشید که خانم پناهی وارد اتاق شد. -آخرش کار خودتو کردی؟! -هنوز مونده به آخرش برسه. -فکر میکنی دکتر مستان رو متهم کنی دیگه دنیا گلستان میشه؟ -من به اندازه خودم علف هرز این بخش رو میچینم.اگه هرکسی علف هرزهای اطراف شو بچینه،دنیا گلستان میشه. از اتاق بیرون رفت. روز بعد رئیس بیمارستان احضارش کرد. اولین باری بود که رئیس بیمارستان رو از نزدیک میدید.به نظر آدم معقولی بود. -خانم فاطمه نادری،درسته؟ -درسته. -از اونی که فکر میکردم،جوان تر هستین. چند وقته اینجا کار میکنین؟ -تقریبا دو ساله. -فکر میکنید میتونید دکتر مستان رو متهم کنید؟ -ایشون درحال حاضر متهم هستن.به زودی اتهام شون اثبات میشه. -ایشون و بعضی از اعضای هیئت رئیسه خواستار اخراج شما هستن.اما اگه از ادامه رسیدگی به پرونده انصراف بدید میتونم راضی شون کنم به همکاری ادامه بدید. -جناب ملایری،من تحت هیچ شرایطی... با تأکید گفت: _هیچ شرایطی..از ادامه دادخواهی انصراف نمیدم. ایستاد و گفت: _منتظر نامه اخراجم هستم...با اجازه. از اتاق بیرون رفت. چند روز گذشت.دیگه بیمارستان نمیرفت. -میگم علی جان،این ماجرا کنار همه تلخی ها و سختی ها،محاسنی هم داره ها. -چه محاسنی مثلا؟!! -همیشه دوست داشتم یه خانوم خانه دار باشم.از طرفی هم الان که نیاز به استراحت دارم،استراحت میکنم. خنده ای کرد و ادامه داد: _تو هم که ماشاءالله تو همین چند روز، چند کیلو اضافه کردی.حالا خوبه من همیشه غذا درست میکردم. علی هم خندید. -غذاهات همیشه خوشمزه بود ولی الان فهمیدم خوشمزه تر هم میتونه باشه. وضو گرفت و مشغول نماز شد. بعد از نماز روی سجاده نشسته بود و فکر میکرد.علی درو باز کرد و وارد خونه شد. اما خبری از مراسم استقبال نبود. نگران شد.... دومین اثــر از؛ 🌸 🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 نگران تر شد.به اتاق رفت.فاطمه رو دید.صداش کرد. -فاطمه!!! فاطمه هم متوجه علی شد.سریع بلند شد. -سلام علی جانم..چه زود اومدی؟!! -زود!!! فاطمه به ساعت نگاه کرد.تازه متوجه شد ساعت ها تو فکر بوده. -ببخشید علی جان،حواسم به ساعت نبود..غذا هم درست نکردم..الان سریع یه چیزی درست میکنم. از کنار علی رد شد که به آشپزخونه بره، علی دست شو گرفت و سمت مبل برد. -بشین،نمیخواد غذا درست کنی. فاطمه نشست و علی به آشپزخونه رفت.با یه لیوان شربت پیش فاطمه نشست. -بیا بخور.رنگت پریده. شربت رو گرفت و تشکر کرد.وقتی خورد، علی گفت: -بهتری؟ -خوبم. -چیشده؟!! چشم های فاطمه پر اشک شد.علی با نگرانی گفت: _فاطمه حرف بزن،چی شده؟ -امروز پویان و مریم اومدن اینجا.چند تا پرونده از دو سال پیش برای چند تا مریض دکتر مستان بهم داد. سکوت کرد. -خب؟؟ -دو تاشون بخاطر اشتباه پزشکی مردن. یه بچه سه ماهه و یه بچه هفت ساله. اشک هاش ریخت روی صورتش.علی متعجب گفت: _یعنی چی؟!!! دو تا بچه بخاطر اشتباه یه دکتر مردن،بعد هیچکس هیچ کاری نکرده!!! -پدرومادر اون بچه ها که اطلاعات پزشکی نداشتن.کادر بیمارستان هم به روی مبارک نیاوردن...اگه اولین باری که مستان اشتباه کرد،یه نفر تذکر میداد،اون اینقدر راحت برا خودش جولان نمیداد. مستان تاوان همه اشتباهات و خون اون بچه ها رو میده ولی همه ی اونایی که سکوت کردن هم مقصرن..فاصله مرگ اون دو تا بچه،یک ماهه.بعدش میره کانادا.یک سال و نیم بعد برمیگرده،وقتی آب ها از آسیاب افتاد.اما بازهم براش درس عبرت نشد..هفت ماهه دارم میگم دکتر مستان،اشتباه میکنه،ولی کسی توجه نکرد. -وقت دادگاه معلوم شده؟ -امروز اون پرونده ها رو دادم به وکیلم. گفت با اینا دیگه کارش تمامه.گفت هفته دیگه وقت دادگاهه. دو روز بعد فاطمه از مطب دکتر به خونه میرفت.از عرض خیابان رد میشد که با ماشینی تصادف کرد.😭😱علی به سرعت خودشو به بیمارستان رسوند.زهره خانوم پشت در اتاق عمل نشسته بود.نزدیک رفت. -حالش چطوره؟ از نگرانی صداش میلرزید و سلام کردن هم فراموش کرده بود. -خوبه،پاش شکسته..ولی... -ولی چی؟!! -بچه...سقط شد. -الان کجاست؟ -اتاق عمل. علی روی صندلی نشست و به زمین خیره بود.زهره خانوم کنارش نشست. -علی آقا یه لیوان آب سمتش گرفت و گفت: _بخور پسرم.رنگت پریده. -من تو این دنیا جز فاطمه.... دومین اثــر از؛ 🌸 🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
14.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنــ۵ــج سوره ای که باید بخونید🙂👆 ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام‌ پادشاه‌ عالم‌ عشق✨ همان‌ خالق‌ ڪربلا ے حسین..🌷🌴
❣ ✨خورشیـد با اجازه ی           رویت طلوع کرد              قلبم سلام گفت و                     تپیدن شروع کرد... ✨آقای مهـربانِ    غزل های من سلام              باید که در برابرِ                    اسمت رکوع کرد... ╭─✨🌸─↷ │    𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @shahed_moshaleb