#روایت_عشق
همسر گرامی شهید:
دلم که می گیرد سر مزار احسان می روم و برایش گل می برم. گل رز و مریم یا اگر باشد گل نرگس که خیلی دوست داشت.
قرار بود وقتی بچه ما به دنیا آمد برایم یک دسته گل بزرگ رز و مریم بیاورد. بی معرفتی کرد به جایش من هر هفته گل می برم.💕🥺
شهید
#سید_احسان_حاجی_حتم_لو
🌷@shahedan_aref
💌 #کــلامشهـــید
🌹 شهـــید سیدجلیل حسینی:
قدر اماممان را بدانید و مثل گذشته و پشتیبانیتان از ایشان دریغ نکنید و از روحانیت مبارزه پشتیبانی کنید و به دشمنان داخلی و نخاله و منافقین با مشت محکمی بر دهانشان بکوبید، اجازه یاوه گوئی ندهید و وحدت را که رمز پیروزی است، حفظ کنید که اسلام با وحدت مسلمین نیرومند میشود.
شهـــید #سید_جلیل_حسینی
🌷@shahedan_aref
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر #شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از #قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
شهید #کاظم_نجفی_رستگار
🌷@shahedan_aref
💠 لبخندی به رنگ شهادت 💠
“لبخندی به رنگ شهادت” کتابی است که “زندگی نامه و خاطرات جوان مومن انقلابی مدافع حرم، پاسدار شهید عباس دانشگر” را در بردارد. این اثر که به همت “مومن دانشگر” و “محسن حسن زاده” تالیف شده، در بیست و هفت فصل، حیات گهربار این شهید مومن و دلیر را روایت می کند و می تواند به عنوان اسوهای حسنه، برای تمام نوجوانان و جوانان انقلابی مورد استفاده قرار گیرد. فرازهای مختلف زندگی این شهید بزرگوار در کتاب #لبخندی_به_رنگ_شهادت” در اختیار خوانندگان قرار گرفته و در پایان کتاب نیز، تصاویری از برهه های مختلف زندگی وی، قرار داده شده است.
شهید #عباس_دانشگر
🌷@shahedan_aref
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت یازدهم
راوی : استاد محمد شاهی
من چهار سال از ایشان کوچک تر بودم، اما شخصیت ایشان بسیار در من تاثیر گذاشته بود.توجه او به نماز اول وقت و مناجات عاشقانه او در تمام نوجوان هایی که اطراف او بودند تاثیر گذاشته بود.البته اینها همه از تاثیرات استادی مانند حاج اقا حق شناس بودایشان برای ما داستان ها و روایت های بسیاری در فضیلت نماز اول وقت و با حضور قلب می گفت.
ما در مسجد دیده بودیم که بارها آیت الله حق شناس ایشان را صدا می زد و آهسته و به طور خصوصی او را نصیحت می کرد.
ندیده بودم که احمد آقا کسی را در جمع نصیحت کند.به جای این کار کاغذ های کوچکی بر می داشت و معایب اخلاقی ما را داخل آن می نوشت.بعد آن را به طور مخفیانه به شاگرد هایش تحویل می داد.
هر چه جلو تر می رفتیم نماز او معنوی تر می شد..
یک بار وقتی احمد اقا شروع به نماز خواندن کرد رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم، دقایقی بعد از این کار خودم پشیمان شدم!
احمد اقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد.بدنش میلرزید..گویی یک بندهی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته.
در روایات ما نماز را معراج مومن معرفی کرده اند.من به نماز های خودم نگاه می کنم اثری از عروج به درگاه خدا را نمی بینم.اما اعتقاد قلبی من و همه شاگردان احمد اقا این بود که تمام نمازهایش مخصوصا در سال های اخر نشان از معراج داشت! یعنی هرنماز احمدآقا یک پله او را به خدا نزدیک تر می کرد.
البته او خیلی کتوم بود، یعنی از حالات درونی خود حرفی نمیزد.
من یک بار از خود ایشان شنیدم که حدیث: « نماز معراج مومن است» را خواند.و بعد خیلی عادی گفت: بچه ها باید نماز شما معراج داشته باشد تا حقیقت بندگی را حس کنید.
من آن شب اصرار کردم که: احمد اقا آیا این معراج برای شما اتفاق افتاده؟
معمولا در این شرایط به نحوی زیرکانه بحث را عوض می کرد اما آن شب بعد از اصرار من سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید #احمد_علی_نیری
🌷@shahedan_aref
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید سید مصطفی حسینی:
براى زنده کردن ارزشها و شناخت حقیقت و یافتن روح معنوى بیشتر به قرآن مراجعه کنید و نهج البلاغه را از یاد نبرید و راه شهدا را گرامی بدارید و امام سازش ناپذیر که همه عمرش را صرف تداوم این ارزشها کرده تنهایش نگذارید و همچون همیشه سخنانش را تبدیل به عمل کنید و در جاده حقیقت راهتان را ادامه دهید.
شهـــید #سید_مصطفی_حسینی
🌷@shahedan_aref
... دوستی زنگ زد و گفت :ما عمل قلب باز داشتیم،
خیلی هم نگران مشکلات و عوارض عمل بودیم،
به شهید مجید متوسل شدیم و برای این شهید نذر #صلوات گرفتیم،
خدا را به حق این شهید دادیم باورکردنی نیست که مشکل مریض ما، بدون عمل جراحی حل شد...
📚 ابو طاها زندگینامه و خاطرات مدافع حرم شهید مجید صانعی موفق صفحه ٧
شهید #مجید_صانعی_موفق
🌷@shahedan_aref
💠 #مستند_جدید
🔰 مستند آن سوی آشوب؛ روایتی از شهدای امنیت ۱۴۰۲
🔷 روایت شهید #آرمان_علی_وردی
📍 شبکه سه سیما
✅ پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت، ساعت ۱۶
🌷@shahedan_aref
شهید مدافع حرم #فاطمیون که آرزوی زیارت کربلا را داشت و پیکرش بعد از شهادت زائر امام حسین(ع) شد!
به خانواده شهید گفتند برای شناسایی شهید معراج الشهدا بیایید، تابوت شهید را که آوردند روی تابوت نوشته بود شهید "سید شیرآقا حسینی"
تابوت را که باز کردند؛ دیدند پیکر شهید عراقی است.
وقتی بررسی کردند متوجه شدند پیکر شهید سید شیرآقا با پیکر یکی از شهدای #حیدریون عوض شده.
پیکر شهید به زیارت امام حسین(ع) رفته بود و بعد از دو هفته پیکرش برمیگردد و در بهشت معصومه(س) قم به خاک سپرده میشود.
ولادت: ۱۳۵۸ سمنگان
شهادت: ۱۳۹۲/۱۰/۹ حومه حلب.
شهید #سید_شیرآقا
🌷@shahedan_aref
🌹شهــدا صدایت زده اند
دست دوستے دراز کردهاند به سویت...
همراهے با #شهـدا سخت نیست..
یا علے ڪه بگویـے
خودشان دستت را میگیرند
تردیـد نڪن...
دستت را در دست ابراهیم بگذار
تا پرواز کنی🕊
صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
🌷@shahedan_aref
❣نکتهای از خاطرات همسر سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر ۹ بدر
«صبح شهادت»
گفتم:
کاش دستی، پایی میدادی تا پیشم میماندی!
لبخندی زد و گفت:
اگر سر بدهم چه؟
ما فقط سر بدهیم تا از پای بنشینیم!
و رفت.....
شهید #اسماعیل_دقایقی
🌷@shahedan_aref
🌷شهادت فرمانده پاسگاه انتظامی بندرچارک
🔹سرهنگ دوم «محمد رضا اسدالهی» فرمانده پاسگاه انتظامی چارک در شهرستان بندرلنگه بامداد امروز حین درگیری با اشرار مسلح و قاچاقچیان موادمخدر در ۲۱ اردیبهشت ماه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔹در جریان این درگیری یک نفر از نیروهای انتظامی هرمزگان نیز مجروح شده است.
🌷@shahedan_aref
💎 گزیدهای از وصیتنامه شهید گرانقدر سید محمود زرگر
🔹برادران و خواهران حزبالله! سنگر مقدس، وحدتآفرین و دشمنشکن نماز جمعه و دعاى کمیل را فراموش نکنید.
🔹راه من اسلام فقاهت، راه محمد (ص)، على (ع) و سرور و سالار شهیدان حسین (ع) است. بگذار بگویم راه من راه خمینى بتشکن، این فرزند پاک اسلام است که راه او راه الله، صراط مستقیم هدایت است. من ولایت خمینى را پذیرفتهام که تداوم ولایت الله، ولایت محمد (ص) و ولایت ائمه (ع) است. «اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولى الامر منکم.»
🔹برادر و خواهر! بدان که دو راه بیشتر وجود ندارد: 1- حزبالله 2- حزب شیطان. راه سومى وجود ندارد. بنابراین راه را خود انتخاب کن. به طور یقین بدان، تا حزبالشیطان وجود دارد، حزبالله مىجنگد، میمیرد و سازش نمىپذیرد. حزبالله این اصل را از رهبرش محمد (ص)، على (ع)، ائمه (ع) و روحالله آموخته است.
شهید#سید_محمود_زرگر
🌷@shahedan_aref
🌴 نخلستان
🎥 دانلود فیلم «غریب»
🔥 نسخه اکران آنلاین
🎭 ژانر: جنگی | درام | تاریخی
📆 سال تولید: 1401
📆 سال انتشار: 1402
👤 کارگردان: محمدحسین لطیفی
👥 بازیگران: بابک حمیدیان، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، حسام محمودی، مهران احمدی، فرهاد قائمیان و ...
🗯 خلاصه داستان: فیلم غریب سبک زندگی و شیوه فرماندهی محمد بروجردی و تلاش او برای ایجاد اتحاد در غرب کشور ایران را به تصویر کشیده است…
🌷@shahedan_aref
شهید مدافع حرم
"محمد وطنی"
اصالتا ایرانی و مشهدی بود و در یک نانوایی کار میکرد، با شنیدن خبر تهدیدات تکفیریها علیه حرم اهلبیت(س) تصمیم گرفت سوریه برود اما هر کاری کرد با هویت ایرانی خودش نتوانست برود، سرانجام خود را افغانستانی معرفی کرد و به فاطمیون پیوست.
او عاشق حضرت زهرا(س) و نیروهای فاطمیون بود و همیشه میگفت حس خیلی خوبی به فاطمیون دارم
این همکاسه شدن با افغانستانیها به اینجا ختم نشد و همراه برادران افغانستانی خود در عملیات خانطومان بشهادت رسید و پیکرش مانند سایر شهیدان جاویدالاثر شد.
شهید مدافع حرم
#محمد_وطنی
🌷@shahedan_aref
#داستان_دوم
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت اول : زندگی نامه
🔸 #ابراهيم در اول ارديبهشت سال 1336 در محله شهيدآيت الله سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.
او #چهارمين فرزند خانواده بشمار ميرفت. با اين حال پدرش، #مشهدي محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت.
او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با شغل بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد.
🔸ابراهيم نوجوان بودکه طعم تلخ يتيمي را چشيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبستان را به مدرسه طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس ابوريحان و کريم خان زند. سال 1355 توانست به دريافت ديپلم ادبي نائل شود. از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.
🔸حضور در هيئت جوانان وحدت اسامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه محمد تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود.
🔸در دوران پيروزي انقلاب شجاعت هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد.
🔸ابراهيم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد.
او اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع کرد.
🔸در #واليبال وکشتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد.
مردانگي او را مي توان در ارتفاعات سر به فلک کشيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشت هاي سوزان جنوب مشاهده کرد.
حماسه هاي او در اين مناطق هنوز در اذهان ياران قديمي جنگ تداعي مي کند.
🔸در والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي گردان هاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند.
سرانجام در 22 #بهمن سال 1361 بعد از فرستادن بچه هاي باق يمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد.
او هميشه از خدا مي خواست گمنام بماند، چرا كه #گمنامي صفت ياران محبوب خداست.
خدا هم دعايش را مستجاب كرد. #ابراهيم سال هاست كه گمنام و غريب در فكه مانده تا خورشيدي باشد براي راهيان نور.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🌷@shahedan_aref
پاسدار مدافع حرم شهید حسین دارابی
فدایی حضرت زینب سلام الله علیها و عاشق حضرت رقیه سلام الله علیها
فرازی از وصیتنامه شهید:
«خداوندا این جان ناقابل من است که هنگام تولدم در پیشگاه من به امانت گذاشتی و امیدوارم آن را در زمانی که با بدترین موجودات عالم یعنی صهیونیسم در حال جنگم و درحالی که در خون خود غوطه ورم از من باز ستانی تا شاید ذره ای از کاستی هایی که در طول حیات داشتم را جبران کنم.
وصیتی به بچه حزب الهی ها میکنم و آن هم اینست که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.»
شهید حسین دارابی بسیار صبور و مهربان بودند از انجام هر کمکی که از دستشان بر می آمد به اطرافیان کوتاهی نمیکردند خواه کمک مادی، خواه معنوی و یا مشاوره و راهنمایی..
بسیار اهل احترام به والدین بودند و در دیدارها حتماً دستشان را میبوسیدند.
برای شهیدحسین دارابی عزیز یه حمد سه تا قل هو الله هدیه کنید و تمومی کارای امروزمون رو با توسل به این شهید عزیز شروع کنیم .
شهید #حسین_دارابی
🌷@shahedan_aref
آقای مجیری مرد آقایی بود
چند ماهی پیش آمده بود سر مزار شهید مجیری و گریه میکرد؛ از برادران افغانی بود ؛ میگفت
«آقای مجیری مرد آقایی بود»
علت آشنایی با ایشان را پرسیدم و گفت:
من زباله های بازیافتی جمع میکنم؛کارتن خوابم؛ سحر هایی که کنار پیاده رو های میدان شهدا میخوابیدم ، او را برای نماز صبح میدیدم. در صورتی که اکثر مردم به چشم حقارت آمیز به من نگاه میکنند اما ایشان به من سلام میکرد و دست میداد و جویای احوالم میشد و...!!!
چقدر فرق است بین ما و شهدا
شهید #عبدالرضا_مجیری
🌷@shahedan_aref
🌷 #قرآن_و_شهدا
🔻شهید مجید پازوکی:
قرآن کتاب زندگی است،
کتاب آخرت است،
کتاب اخلاق است. هر چه بخوهید در این دریا هست و با توسل به قرآن و اهل بیت علیهمالسلام به سعادت برسید. انشاءالله
💬راوی:طیبه احمدی
شهید #مجید_پازوکی
🌷@shahedan_aref
🌷شهید احمد وکیلی🌷
ماجرای شهادت
در سال 58 که حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید، سعید در 2 نوبت عازم آن منطقه شد. در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. شهید سعید وکیلی ناطق 75 روز زیر شکنجه بود، ابتدا به هردو پایش نعل کوبیده و به همین ترتیب برای آوردن و چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس از دادگاهی شدن مرحوم به شکنجه مرگ شد بلکه اعتراف کند، اولین کاری که کردند هر دودستش را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و پس از چند روز که کمی بهبودیافته بود او را آوردند و مجدداً اعتراف گرفتن شروع شد. پسازآن معالجه سطحی، با دستگاههای برقی تمامصورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شکنجه بود به این معنی که مدتی میگذرد تا پوستهای نو جانشین سوخته شدهها شود آنوقت همان پوستهای تازه را میکنند که درد و سوزندگیاش بیشتر از قبل است و خونریزی شروع میشود و آنوقت نوبت آبنمک است که با همان جراحات داخل دیگ آبنمک میاندازند.و پسازآنکه بانمک مرحم گذاشتند داخل دیگ آب جوش که زیرش هم آتش روشن بود انداختند و همانجا محل شهادتش شد و با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان که از جسد بیجانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد همسلولیهایش دادند و مقداری راهم خودشان خوردند. درود به روان پاک شهیدان بالأخص شهید سعید وکیلی.
شهید #احمد_وکیلی
🌷@shahedan_aref
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
🍀قل ان صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العالَمين 🍀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
🌷@shahedan_aref