❣نکتهای از خاطرات همسر سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر ۹ بدر
«صبح شهادت»
گفتم:
کاش دستی، پایی میدادی تا پیشم میماندی!
لبخندی زد و گفت:
اگر سر بدهم چه؟
ما فقط سر بدهیم تا از پای بنشینیم!
و رفت.....
شهید #اسماعیل_دقایقی
🌷@shahedan_aref
🌷 یکی از مجاهدین عراقی میگفت: در یک زمستان سرد، با دقایقی، در چادری بودم. متوجه شد یکی از مجاهدان در خواب از سرما میلرزد. با اینکه هوا سرد بود و خود او به پتو نیاز داشت، رفت و پتوی خود را آورد و انداخت روی آن مجاهد. بعد گفت: مجاهدین عراقی، ودیعههای امام در دست من هستند، و من باید از آنها نگهداری کنم.
الآن به خانهی هر مجاهد عراقی که بروی، سه عکس میبینی؛ عکس حضرت امام، شهید محمدباقر صدر و شهید اسماعیل دقایقی.
شهید#اسماعیل_دقایقی 🕊🌹
🌷@shahedan_aref
بس که خورشید به روی تو تبسم کرده
دیدنت اول هر صبح تماشا دارد....❤️
سلام می کنیم به
شهید#اسماعیل_دقایقی🕊🌹
و به نیابت از ایشان صلواتی هدیه می کنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🌷@shahedan_aref