هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت صد و دوم ( ادامه قسمت قبل ) روزهای اول جنگ ب
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت صد و سوم ( نامه )
یکی از کارهای زیبایی که احمد آقا برای دوستان و شاگردانش انجام می داد نوشتن نامه بود. این نامه ها سرشار از ارشادات عرفانی و معرفتی بود.
در ادامه نامه ای که را که سال 1362 برای آقای ماشاءالله محمدشاهی ارسال شده است، به اختصار می خوانیم؛
اما به اعتقاد همه دوستان این نامه ها گویی برای امروزهی ما نگارش شده. پس وقتی به این نامه ی عارفانه نظر میافکنید به این دیدگاه باشید که احمد آقا این نامه را برای ما نوشته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (سوره اسراء :79)
و قسمتی از شب را (از خواب برخیز) و قرآن (و نماز) بخوان این یک وظیفه ی اضافی برای توست.
امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برساند.
مردی از امیرالمومنین ع از پاداش آن که شب به پا خیزد تا (نماز و قرآن) بخواند پرسید. آن حضرت در جواب مرد فرمودند: مژده اش بده که هرکس یک دهم شب را با اخلاص به خاطر جلب رضای پروردگار نماز بگذاردپروردگار به فرشتگانش میفرماید: از برای بنده ی من بنویسید پاداشی به شماره هر چه نی و خار و چراگاه و... است.
کسی که یک نهم شب را نماز بگذارد
پروردگار به او دعای مستجاب عطا می فرماید و روز قیامت نامه عملش را به دست راستش می دهد.
کسی که یک هشتم شب را نماز
بگذارد، در روز رستاخیز از قبرش که بیرون می آید صورتش مانند شب چهارده است و به همراه امان یافتگان از صراط می گذرد.
کسی که یک هفتم شب را نماز بگذارد
از توبه کنندگان محسوب می شود و گناهان گذشته او آمرزیده می شود.
کسی که یک ششم شب را نماز بگذارد
با ابراهیم خلیل در جایگاه مخصوصش همراهی می کند.
کسی که یک پنجم شب را نماز بگذارد
در صف مقدم پیروزمندان قرار می گیرد. تا آنکه چون باد از پل صراط می گذرد و بدون حساب داخل بهشت می شود...
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹نام : سید محسن
🍃نام خانوادگی : طاهری ششکی
🌹تاریخ تولد : ۱۳۷۷/۰۷/۲۴
🍃نام پدر : سید ناصر
🌹محل شهادت : بندر لنگه (هرمزگان)
🍃مکان شهادت : پاسگاه برکه سفلین
🌹تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ {مصادف با وفات حضرت معصومه (س)}
شهید#سیدمحسن_طاهری_ششکی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش دوم) 👤 راوی: علي نصراللهی حاجي
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتادو پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش سوم)
👤 راوی: علي نصرالله
همه آماده حركت به سمت فكه بودند.
از دور ابراهيــم را ديدم. با ديدن چهره ابراهيــم دلم لرزيد. جمال زيباي او
ملكوتي شده بود!
صورتش ســفيدتر از هميشــه بود. چفيه اي عربي انداخته و اوركت زيبائي
پوشــيده بود. به ســمت ما آمد و با همه بچهها دســت داد.
كشيدمش كنار و
گفتم: داش ابرام خيلي نوراني شدي!
نفس عميقي كشــيد و با حســرت گفت: روزي كه بهشتي شهيد شد خيلي
ناراحت بودم. اما باخودم گفتم: خوش به حالش كه با شــهادت رفت، حيف
بود با مرگ طبيعي از دنيا بره.
اصغر وصالي، علي قرباني، قاســم تشــكري و خيلي از رفقاي ما هم رفتند،
طوري شده كه توي بهشت زهرا سلاماللّهعلیها بيشتر از تهران رفيق داريم.
مكثي كرد و ادامه داد: خرمشهر هم كه آزاد شد، من ميترسم جنگ تمام
بشه و شهادت را از دست بدهم، هرچند توكل ما به خداست.
بعــد نفس عميقي كشــيد وگفت: خيلي دوســت دارم شــهيد بشــم. اما،
خوشگلترين شهادت رو ميخوام!
بــا تعجب نگاهش كــردم. منتظر ادامه صحبت بودم که قطرات اشــك از
گوشه چشمش جاري شد.
ابراهيم ادامه داد: اگه جائي بماني كه دســت احدي به تو نرســه، كسي هم
تو رو نشناســه، خودت باشي وآقا، مولا هم بياد سرت رو به دامن بگيره، اين
خوشگلترين شهادته.
گفتم: داش ابرام تو رو خدا اين طوري حرف نزن.
بعد بحث را عوض كردم
و گفتم: بيا با گروه فرماندهي بريم جلو، اين طوري خيلي بهتره. هر جا هم كه
احتياج شد كمك ميكني.
گفت: نه، من ميخوام با بسيجيها باشم.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام وقت بخیر،روز سی و یکم زیارت عاشورا به اسم شهید محمد معماریان بوده چرا عوضش کردید؟!!!
سلام مخاطب گرامی !
الان و این چند روز هیچ کدوم از اسامی شهدا تغییر نکرده
همون اوایل چله بدلیل تولد شهید معماریان اسم این شهید بزرگوار و شهید حسین خرازی جابجا شد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 خاطرات شهید همت:
🌿 به زحمت جارو را از دستش گرفتم.
داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود.
ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، این جوری بدی های درونم هم جارو می شود.
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی سی و یکمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#حاج_حسین_خرازی🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شهید مجید پازوکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بود که پس از پایان جنگ در قالب یک نیروی تفحص در مناطق عملیاتی دفاع مقدس ماند و عاقبت در هفدهم مهرماه ۱۳۸۰ بر اثر انفجار مین برجای مانده از دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید
🖌شهید پازوکی عاشق شهادت بود. بعد از پایان جنگ به کردستان رفت تا ادامه جهاد بدهد. آنجا در درگیری با ضد انقلاب دو نفر از دوستانش شهید شدند و یک ترکش هم به گردن حاج مجید خورد. با این مجروحیت یک مورد دیگر به کلکسیون مجروحیتهای آقا مجید اضافه شد. ایشان از اوایل دهه ۷۰ به عنوان تخریبچی وارد یگان تفحص شد. ما کار تفحص را از اواسط سال ۶۹ یا اوایل سال ۷۰ شروع کردیم. مجید پازوکی و علی محمودوند جزو اولین تخریبچیهایی بودند که داوطلبانه به یگان تفحص آمدند. حاجمجید با آنکه انواع مجروحیتها را داشت، آدم خندهرو و شوخطبعی بود. با وجود ۶۰ درصد جانبازی، اخمش را نمیدیدیم و با روحیه بالایی کارش را انجام میداد.
❣شهید پازوکی با وجود ۶۰ درصد جانبازی که داشت، میتوانست در تهران بماند و کارهای ستادی انجام بدهد. اما اصلاً در قید و بند دنیا نبود. میگفت وقتی به مناطق عملیاتی میآیم حال و هوای جبههها را میگیرم و باعث میشود روحم تازه شود. اصلاً اهل شهر ماندن نبود. میتوانم بگویم تنها دغدغه دنیاییاش نحوه تربیت صحیح دو پسرش بود. دوست داشت آنها ولایتمدار بار بیایند و در خط انقلاب باشند. شهید پازوکی خودش نمونه واقعی یک سرباز مکتبی و یک انقلابی به تمام معنا بود.
شهید#مجید_پازوکی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹🍃 #چله_شهدایی
سی و دومین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#مجید_پازوکی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷@shahedan_aref
روایتی از همسر شهید:
🖍خداحافظی و عمل به قول
آخرین باری که میخواست برود وقتی با بچهها خداحافظی میکرد، بچه کوچکترم که سه سال و نیمش بود، نمیتوانست از پدرش دل بکند.
گریه میکرد که بابا نرو.
آقا مهدی به او گفت: "بابا میخوام برم سربازای صدام رو بکشم"
محسن میگفت: "اگه سربازای صدام رو بکشی اونوقت بچههاشون بیبابا میشن.
منقلب شد و گفت: "میخوام خود صدام رو بکشم".
میگفت: "بابا برام پفک بخر". میگفت: "چشم بابا برات خوراکی میخره".
چند بار خداحافظی کرد و چند صد متر رفت و باز محسن صداش کرد و برگشت.
بالاخره رفت.
روزی که خبر شهادتش را دادند، شبش خواب دیدم که مهدی آمده و محسن را بغل کرده و به شیرینی فروشی سر کوچهمان برده است. خیلی هم خوشحال است. دائم بچه را ناز میداد. برایش قاقالی خریده بود. یک خوراکی دست محسن داده بود. بقیهاش را به من داد و گفت: "اینها را بعدا به او بده".
بعد هم محسن را به بغل من داد و گفت: "دارم میرم". محسن زد زیر گریه و گفت: "بابا نرو"... و از گریه محسن بیدار شدم.
همان روز تشییع این خواب را دیدم.
او به قولی که به محسن داده بود، عمل کرد.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#مهدی_مهری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
°بســـمــ رب الشهدا°
🔸کارگر شهـــــــــید احمد خوشقدم🔸
✓ تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۱۴
✓ محل تولد : شهرستان دامغان
✓ تاریخ شهادت : ۲۳ تیر ۱۳۶۵
✓ محل شهادت : منطقۀ عملیاتی قادر
✓مزار شهید : گلزار شهدا شهرستان شاهرود
🔹بخشی از وصیت یا زندگانی شهید :
_ پس از شهادت پدر معلوم شد که چه انسان بزرگی بوده است کسانی از غریبهها و آشنایان به منزل ما میآمدند و درباره پدر چیزهایی میگفتند که اصلاً ما نشنیده بودیم. آنقدر به مردم کمک میکرد که در بین همه شهره عام و خاص بود. پدر بعد از انقلاب از راهآهن به جهاد منتقل شد و خود و البته وانت پیکانی که داشت به استخدام جهاد درآمدند چراکه فکر میکرد اینگونه بهتر میتواند خدمت کند. چنین روحیه جهادی در او عجیب بود.
« برگرفته از خاطرات پسر شهید »
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#احمد_خوش_قدم🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت صد و سوم ( نامه ) یکی از کارهای زیبایی که احم
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت صد و چهارم ( ادامه قسمت قبل )
و کسی یک چهارم شب را نماز بگذارد فرشتهای نمیماند مگر آنکه به مقام و منزلت او نزد پروردگار حسرت میبرد و گفته میشود از هر کدام از درهای هشت گانه بهشت میخواهی وارد بهشت شو.
کسی که یک سوم از شب را نماز
بگذارد اگر هفتاد هزار بارِ طلایش بدهند، با پاداش او برابر نخواهد بود و این کار افضل است از اینکه هفتاد بنده از اولاد اسماعیل آزاد کرده باشند.
کسی که یک دوم شب را نماز گذارد
به اندازه ریگ بیابان از برای او حسنه است که کمترین حسنهاش یازده برابر از کوه احد سنگینتر است.
و کسی که یک شب تمام به نماز
ایستد، در حال تلاوت کتاب پروردگار عزوجل و در رکوع و سجود و ذکر باشد چنان پاداشی به او داده میشود که کمترین آنها این است که مانند روزی که مادرش او را زایید از گناهان بیرون میرود
و به شمارهی مخلوقات پروردگار برای او حسنه نوشته میشود و به همین اندازه درجه برای او منظور می شود و...
و چون سر از خاک برآورد از جمله
ایمنی یافتگان خواهد بود و پروردگار تبارک و تعالی به فرشتگانش میفرماید:
ای فرشتگان من، بندهی مرا بنگرید
که شبی را به خاطر رضای من بیدار مانده او را در بهشت فردوس جا دهید.
و برای او در بهشت صدهزار شهر است که در هر شهری همه آنچه دلها بخواهد و دیدهها از آن لذت برد و به خاطر کسی خطور نکند مهیا است.
و همهی اینها نیمی از کرامتها و افزایشها و مقامهای قربی است که برای او آماده کردهام.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹نام و نام خانوادگی: شهید محمد افخم
🍃تاریخ ولادت: ۱۳۴۴
🌹محل تولد: دزفول
🍃تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۹/۱۳
🌹محل شهادت: عملیات طریق القدس
بخشی ازدست نوشته های زیبای شهید👇
🕊خدایا عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار.
خدایا مرا همواره آگاه و هوشیار دار، تا پیش از شناختن درست و کامل کسی، یا فکری- مثبت یا منفی- قضاوت نکنم.
خدایا جهل آمیخته با خودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمن برای حمله به دوست نسازد.
خدایا مرا به خاطر حسد، کینه و غرض عمله آماتور ظلمه مگردان.
خدایا خودخواهی را چندان در بکش یا چندان بر کش تا خودخواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم.
خدایا بمن «تقوای ستیز» بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از تقوی پرهیزی مصونم بدار تا در خلوت عزلت، نپوشم.
خدایا به هر که دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است .
به هر که دوست تر می داری، بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است و....
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
#محمد_افخم🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🕊مقام والای شهیدنظری و شفای یک مادر شهید
🖌پدر شهید علیاکبر نظری ثابت نقل میکند به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را میشوید. بالای سرش رسیدم گفتم: «خانم شما این شهید را میشناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش او را نمیشناختم. گفتم: پس چی شد که شناختید؟ در پاسخ گفت: من خودم سیدهام و مادر شهید هستم. فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زینالدین مدفون است. بیماری لاعلاجی گرفتم و مدتها دنبال مداوا بودم. هرکاری کردم خوب نمیشدم؛ خیلی ناراحت بودم. از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد، به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟ من مادرت هستم و سیدهام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم. پسرم گفت: برو سر قبر علیاکبر. گفتم: کجاست تا پیدا کنم؟ گفت: عصر پنجشنبه پدرش میآید سر قبرش، بگرد پیدا میکنی. چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم. بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. از او پرسیدم: چرا مرا به آن شهید حواله دادی؟ گفت: در این عالم شهداء درجه و جایگاههای متفاوتی دارند. هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد. به همین خاطر شما را به شهید علیاکبر نظری ارجاع دادم
شهید#علی_اکبر_نظری_ثابت🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹شهید محمدحسین غلامی سیانی
نــام :محمدحسین
نـام خـانوادگـی :غلامی سیانی
نـام پـدر :کریم
تـاریخ تـولـد :۱۳۳۰/۰۱/۰۷
مـحل تـولـد :قم
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۰/۰۶/۰۶
هفتم فروردین ۱۳۳۰، در قم چشم به جهان گشود. پدرش کریم و مادرش،سلطان نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. ششم شهریور ۱۳۶۰، در مقابل سفارت عربستان بر اثر اصابت گلوله توسط گروههای ضدانقلاب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
سالروز شهادت ❣
شهید#محمدحسین_غلامی_سیانی
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتادو پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش سوم) 👤 راوی: علي نصرالله همه آم
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتاد و پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش چهارم )
👤 راوی: علي نصرالله
بعد با هم حركت كرديم و آمديم سمت گردانهاي خط شكن.
آنها مشغول آخرين آرايش نظامي بودند.
گفتم: داش ابرام، مهمات برات
چي بگيرم؟ گفت: فقط دو تا نارنجك، اسلحه هم اگه احتياج شد از عراقيها
ميگيريم!
حاج حسين الله کرم از دور خيره شده بود به ابراهيم! رفتيم به طرفش. حاجي
محو چهره ابراهيم بود.
بي اختيار ابراهيــم را در آغوش گرفت. چند لحظه اي در اين حالت بودند.
گويي ميدانستند كه اين آخرين ديدار است.
بعد ابراهيم ســاعت مچی اش را باز كرد و گفت: حســين، اين هم يادگار
براي شما!
چشــمان حاج حسين پر از اشك شــد، گفت: نه ابرام جون، پيش خودت
باشه، احتياجت ميشه.
ابراهيم با آرامش خاصي گفت: نه من بهش احتياج ندارم.
حاجي هم که خيلي منقلب شــده بود، بحــث را عوض كرد و گفت: ابرام
جــون، برا عمليــات دو تا راهكار عبوري داريم، بچههــا از راهكار اول عبور
ميكنند.
من با يك ســري از فرمانده ها و بچههاي اطلاعات از راهكار دوم ميريم.
تو هم با ما بيا.
ابراهيــم گفت: من از راهكار اول با بچههاي بســيجي ميرم. مشــكلي كه
نداره!؟
حاجي هم گفت: نه، هر طور راحتي.
ابراهيــم از آخريــن تعلقات مادي جدا شــد.
بعد هم رفــت پيش بچههاي
گردانهايي كه خطشكن عمليات بودند و كنارشان نشست.
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی سی و دومین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#مجید_پازوکی🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 شهید همت:
🌿 ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم.
حق نداریم باهاشون برخورد تند کنیم.
از کجا معلوم که ما توی انحراف اینها نقش نداشته باشیم.
شاید برخورد نادرست، سهل انگاری، کوتاهی، همه اینها باعث انحراف شده باشد.
🌷@shahedan_aref👆🏼
🕊شهید «یوسف سرلک» یکم آذرماه ۱۳۴۵ به دنیا آمد و بیست و کم اسفند ۱۳۶۳ در سن ۱۸ سالگی، در عملیات بدر در منطقه شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه برجای ماند.
با تلاش گروههای تفحص شهدا، پیکر مطهر این شهید پس از حدود ۳۹ سال کشف و از طریق آزمایش D.N.A شناسایی شد.
🌹فرازی از وصیت نامه شهید یوسف سرلک :
بارالها رفته ام شاید با دادن جان ناقابلم بتوانم دینم را به اسلام و مسلمین ادا کنم . در تشییع جنازه من به هیچ وجه گریه نکنید زیرا من به آرزوی دیرینه ام رسیده ام . از خواهرانم می خواهم که حجاب اسلامی را کاملاً رعایت کنند ، در آخر از شما می خواهم که دفاع از روحانیت را فراموش نکنید و هر شب و روز بر سر نماز برای سلامتی امام امت دعا کنید .
شهید#یوسف_سرلک🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹🍃 #چله_شهدایی
سی و سومین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷@shahedan_aref