یک روز محمدرضا، علیرضا را تهدید کرد و گفت «اگر کوتاه نیایی به بابا میگم در مدرسه چهکار میکنی.»
آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و من با شنیدن این حرف کمی نگران شدم.
مدتی بعد محمدرضا را کشیدم کنار و گفتم «بابا، علیرضا در مدرسه چهکار میکنه؟»
گفت « با پول توجیبی که بهش میدی، دفتر و مداد برای بچههایی که خانوادههایشان فقیر هستند، میخره.»
#شهید_علیرضا_موحددانش🕊🌹
🌷@shahedan_aref
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱میگفت: ترک و تنها گذاشتن ولی فقیه در حد شرک به خدا است. اگر ولی فقیه نباشد، اسلام به درد نمیخورد؛ میشود شبیه فرقههای انحرافی که راه را اشتباه رفتند. میگفت: شهدا برای ولایت فقیه رفتند. من هم فقط به این نیت راهی جبهه میشوم. هر موقع صحبت میکرد، از امام (ره) و ولایت فقیه میگفت. عاشقِ ولایت فقیه بود.
شهید#علی_عباس_حسین_پور
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و ششم:مزار يادبود( بخش سوم ) 👤 راوی: خواهر شهيد روزي که براي ا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 سخن اخر
با ياري خدا چهار سال از انتشار کتاب آقا ابراهيم گذشت. در طي سالهاي
1389 تا پايان 1392 کتاب ســلام بر ابراهيم بيــش از پنجاه بار تجديد چاپ
گرديد.
شــايد خود ما هم بــاور نميکرديم که بدون هيچگونه حمايت رســانه اي
و دولتــي، و تنها بــا عنايات حضرت حق و از طريق ارتبــاط مردمي، بيش از
150000جلد از اين کتاب به فروش برسد! آن هم در اين بازار آشفته کتاب!
در اين مدت هزاران تماس و پيامک و ايميل از طرف دوستان جديد ابراهيم
براي ما رسيد!
همه از عنايات خدا، به واسطه اين شهيد عزيز حکايت ميکردند.
از شفاي
بيمار سرطاني در استان يزد با توسل و عنايت شهيد هادي تا دانشجوئي لاابالي
که شايد اتفاقي! با اين شهيد آشنا شد و مسير زندگيش تغيير کرد!
از آن جواني که هرجا براي خواستگاري ميرفت، نتيجه نميگرفت و خدا
را به حق شهيد هادي قسم داد و در آخرين خواستگاري، به خانه اي رفت که
تصوير شهيد هادي زينت بخش آن خانه بود و آنها هم از اين شهيد خواسته
بودند که ...
تا جواناني که به عشق ابراهيم به سراغ ورزش باستاني رفتند و همه کارهايشان
را بر اساس رضايت خدا تنظيم کردند.
در اين سالها، روزي نبود که از ياد او جدا باشيم. همه ي زندگي ما با وجود
او گره خورد.
ابراهيم مســيري را هموار کرد که با عنايات خدا بيش از سي کتاب ديگر
جمع آوري و چاپ شد.
با راهي كه او به ما نشــان داد، دهها شــهيد بينشان ديگر از اقصي نقاط اين
سرزمين به جامعه اسلامي معرفي گرديدند.
كتاب هائي كه بيشتر آنها دهها بار تجديد چاپ و توزيع گرديده.
شــايد روز اول فکر نميکرديم اينگونه شود، اما ابراهيم عزيز ما، اين اسوه
اخلاص و بندگي، به عنوان الگوي اخلاق عملي حتي براي ديگر كشورها و
مليتها مطرح شد!
از کشــمير آمدند و اجازه خواســتند تا کتاب ابرهيم را ترجمه و در هند و
پاکستان منتشر کنند!
ميگفتند براي مسلمانان آن منطقه بهترين الگوي عملي است. و اين کار در
دهه فجر 1392 عملي شد.
بعد از آن، برخي ديگر از دوستان خارج نشين، اجازه ترجمه انگليسي کتاب
را خواستند.
آنها معتقد بودند که ابراهيم، براي همه انســانها الگوي اخلاقی است.
خدا
را شکر که در سال 1393 اين کار هم به نتيجه رسيد.
آري، مــا روز اول بــه دنبال خاطرات او رفتيم تا ببينيم کلام مرحوم شــيخ
حسين زاهد چه معنائي داشت، که با ياري خدا، صدق کلام ايشان اثبات شد.
ابراهيم الگوي اخلاق عملي براي همه انســانهائي اســت که ميخواهند
درس درست زيستن را بياموزند.
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم۱ 👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
پایان کتاب سلام بر ابراهیم۱
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم که وقت نماز شد. شهید باقری گفتند: اول نماز بخوانیم.یکی از بچهها گفت: اینجا خطرناک است،بهتر است وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخوانیم.شهید باقری در جواب گفتند: کسی که به جبهه میآید نماز اول وقت را رها نمیکند.سپس خود شروع به خواندن نماز کرد.
آتش دشمن بر سر ما لحظهای قطع نمیشد.ما وحشت زده شده بودیم ولی او به آرامی و بدون عجله نمازش را میخواند.نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود...
شهید#حسن_باقری🕊🌹
سلام صبحتون شهدایی...❣
🌷@shahedan_aref
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊🌹
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿"راه شهدا "
🎙شهید#احمد_کاظمی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
sarbazan-emam-zaman-01.mp3
334.1K
📼 اينان جنود خدا و مجاري تحقق ارادهي حق در سيارهي زمين هستند و بار ديگر، زمان در انتظار واقعهاي عظيم است...
📌برگرفته از فیلم "سربازان امام زمان"
🔰شماصدای #سید_شهیدان_اهل_قلم را
میشنوید...♥️
#عاشقانه_های_آوینی
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دهم فردا ظهرش مرخص شدم. ملاقاتی نداشتم و کسی هم دنبالم نیامده بود. من
فصل پنجم : خداحافظ مادر
قسمت یازدهم
ماه مهر نزدیک بود و امیر باید میرفت کلاس اول. نزدیک خانهمان، مدرسه ابتدایی بود؛ همان جا اسمش را نوشتم. روپوش و کیف برایش خریدم و آماده رفتن به مدرسه شد. نق و نوق میکرد و از درس خواندن خوشش نمیآمد. چند هفتهای طول کشید تا به محیط مدرسه و همکلاسیهایش عادت کند. چند کلاس اکابری که رفته بودم، اینجا به کمکم آمد و میتوانستم در درسهای امیر کموبیش کمکش کنم. با همان سن کم ادای مردهای بزرگ را درمیآورد. هروقت آخر هفته میخواستم خانه دایی محمد یا مادرم بروم، مرا همراهی میکرد تا تنها نباشم. جلوی در مینشست و نمیآمد داخل خانه. میگفت: «مامان جان! اینا بیحجابن؛ اصلا محرم و نامحرم حالیشون نیست؛ من نمیام خونهشون. میخوای چشم پسرت به گناه بیفته؟! تا هروقت دوست داری بمون، بعد بیا تا بریم. من همین جا میشینم.»
واقعا غیرتی بود؛ ادا درنمیآورد. قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، خیلی از احکام را یادش دادم. هفتههایی که مدرسهاش شیفت ظهر بود، اول میرفت مسجد جامع امام جعفر صادق (علیهالسلام) که نزدیک خانهمان بود، نمازش را میخواند و بعد میرفت مدرسه.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
🌷@shahedan_aref