eitaa logo
هر روز با شهدا
67.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر می‌خواهی محبوب خدا شوی، گمنام باش! کار کن برای خدا، نه برای معروفیت! «شهید جاویدالاثر علی تجلایی» 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرط عشق جنون است؛ ما که ماندیم مجنون نبودیم شهید آرمان علی وردی🕊🌹 سلام صبحتون شهدایی❤️ 🌷@shahedan_aref
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات شنیده‌نشده از رئیس‌جمهور شهید 🔹بدون تعارف با همسر شهید آیت‌الله رئیسی 🌷@shahedan_aref
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
12 شهریور سالروز شهادت این سردار شجاع و نام آور به نام روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس نامگذاری شده است. این سردار دلاور از دلوار تا وادی السلام ،سفری در مسیر عقیده و جهاد را در ۳۴ سال زندگی پربار طی نمود. دلاورمردی مردم مقاوم استان بوشهر به رهبری رئیسعلی دلواری در مبارزه با استعمار انگلیس موجب شد تا این رهبر مقاومت را در 12 شهریور ۱۰۶ سال پیش نفوذی های انگلیسی به شهادت برسانند تا این اسطوره استقامت جنوب کشور مسیر الی الله را هنرمندانه بپیماید و در صفحات تاریخ کشورمان مانند دًری بدرخشد . 🌷@shahedan_aref
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تابوت‌تیرخورده‌ویک‌قبر‌بی‌حرم این‌هم‌جــزای‌آن‌همه‌آقایی‌وکرم 🌷@shahedan_aref
18.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه دلوار ◽️نباید یادمان برود انگلیسی ها چه بر سر ایران آورده اند ◽️۱۲ شهریور ماه سالروز شهادت قهرمان ملی شهید رئیسعلی دلواری 🌷@shahedan_aref
هدایت شده از اربعینی‌ها
🏠اسکان رایگان در مشهد قرارگاه هم محله امام رضا علیه السلام
05132012040
24 ساعته پاسخگو هستند جهت اسکان رایگان در مساجد و حسینیه ها در مشهد @e_arbaeen به خانواده بزرگ اربعینی‌ها بپیوندیم 👆
🔘 خُلق نیکوی حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله 🔳 آیت الله ناصری (ره): ▫️ خداوند، چند چیز را در قرآن عظیم شمرده است. خدایی که خود عظیم است، اگر چیزی را عظیم بشمارد، عظمت آن فوق العاده است. یکی از مواردی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده خُلق عظیم نبی اکرم است. در قرآن فرمود: 📜 اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم. (سوره قلم، آیه چهار: و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.) ❇️ زمانی که نبی اکرم به مدینه آمدند و اسلام رونقی گرفت، روستای دور افتاده‌ای بود که حدود هزار نفر جمعیت داشت. یک نفر از اشرار این منطقه بود که بسیار بد و خونریز بود. آن شرور دید که اهل این منطقه، خیلی ناراحتند. پرسید: 🔹 چه شده است؟ چرا این‌قدر ناراحتید؟ ▫️ گفتند: 🔸 یک نفر به مدینه آمده و ادعای پیغمبری ‌می‌کند و همه خدایان ما را زیر سؤال برده و منکر شده است. ما از این ناراحتیم که تمام خدایان ما را کنار زده است و دین تازه ای آورده و ‌می‌گوید: 🔶 خدا یکی است. ▫️ گفت: 🔹 شما چه ‌می‌خواهید؟ ▫️ گفتند: 🔸 اگر بتوانی خون این شخص را بریزی و او را بکشی، آنچه دلت بخواهد، به تو می‌دهیم. ▫️ گفت: 🔹 فردا سر او را برای شما می‌آورم. ▫️ آن شرور، حرکت کرد و بعد از ظهر مدینه رسید. نماز پیغمبر در مدینه تمام شده بود و عرب‌ها به منزل خود رفته بودند. حضرت هم داشتند، به منزل ‌می‌رفتند. عرب شرور به پیغمبر رسید؛ در حالی که آن حضرت را نمی‌شناخت؛ لذا از خود پیغمبر پرسید: 🔹 این محمد که می‌گویند، کجاست؟ ▫️ حضرت فرمودند: 🔸 او را چه کار داری؟ ▫️ عرض کرد: 🔹 من از فلان منطقه هستم و شنیده‌ام ادعای پیغمبری کرده و منکر خدایان ما شده است. آمده ام سر او را برای خویشانم سوغات ببرم. ▫️ فرمودند: 🔸 الآن بعد از ظهر است و هوا گرم. شما هم تازه رسیده‌ای و خسته هستی. غذا هم که نخورده‌ای. بیا برویم منزلِ ما استراحت بکن، غذایت را بخور، خوابت را برو. سر حال که شدی، من دست محمد را در دستت می‌گذارم. ✨ حضرت او را به منزل آوردند و عبای خود را پهن کردند و گفتند: 🔸 روی آن بنشین. ▫️ آن عرب غذایش را خورد و مشغول استراحت شد. ☀️ کم کم آفتاب او را گرفت. حضرت، مقابل آفتاب ایستادند و با بدن مبارکشان، روی صورت این عرب، سایه انداختند، تا آفتاب به او نتابد. ⏳ خواب آن عرب طول کشید و پیغمبر عرق کردند. عرق‌های پیغمبر، روی صورت این جوان چکید و بیدار شد. دید که این آقا بالا سر او نشسته و از شدت گرمای آفتاب صورت او از عرق خیس شده است. بلند شد و گفت: 🔹 آقا! چرا این طور کردی؟ چرا من را شرمنده کردی؟ خدمتی به من کردی که احدی نکرده است. ▫️ و عذر خواهی کرد. حضرت فرمودند: 🔸 دیدم خسته‌ای و خواب هستی. نخواستم بیدارت کنم و بگویم آفتاب تو را گرفته است. بالای سر تو نشستم که آفتاب تو را اذیت نکند. ▫️ آن عرب بلند شد و گفت: 🔹 وعده کردی که دست محمد را در دستم بگذاری. برویم محمد را پیدا کن و دست او را به دست من بده. 🤝 حضرت دستشان را آوردند جلو و فرمودند: 🔸 بگیر. ▫️ جوان نگاهی نکرد و گفت: 🔹 چه را بگیرم؟ ▫️ گفت: 🔸 دست من را. من محمدم. ▫️ این جوان به حضرت نگاهی کرد و با خودش گفت: 🔹 عجب! این زندگی و این اخلاق او است؟! ❇️ شهادتین را جاری کرد و به حضرت ایمان آورد و گفت: 🔹 من ‌می‌روم همه مردم شهرمان را مسلمان می‌کنم. 💡 حضرت، همه اعمال و رفتارشان به‌گونه‌ای بوده است که برای ما معلم و الگو باشند. ⬅️ اپلیکیشن آیت الله ناصری 🏷 صلی‌الله علیه و آله (ره) 🌷@shahedan_aref
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 وداع با مادر آقای فرمانده 🔹مراسم تشییع و خاکسپاری خانم فراهه عبدالخانی (مادر شهید موسوی) که در ۹۰ سالگی به علت بیماری و کهولت سن به فرزند شهیدش پیوست در بهشت زهرای تهران برگزار شد. 🔹شهید سیدعبدالرضا موسوی پس از شهادت جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر شد و در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ قبل از آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. 🌷@shahedan_aref