هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_هجدهم قهرمان حاج علی زاهدی: «بر این باورم که پایم صفر تا هزار
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر |
#قسمت_نوزدهم
در محضر شهید زندهای بودم که فکر شهادتش مرا دیوانه میکرد.
🌷 حاج علی بعد از هفت ماه دوری از خانواده، در نوروز ۱۴۰۳ یک هفته به اصفهان آمد. تا حالا این قدر ماندن او طولانی نشده بود. به این ماندنش حساس شده بودم؛ شک کرده بودم نکند خبری است. نکند بوی شهادت می آید.
🔸 در آن چند روز که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به همه برادران و خانوادههای نزدیک افطاری داد و حلالیت طلبید. این کارهای او بیسابقه بود.
همیشه وقتی به اصفهان می آمد خانه ما محل دیدار او با چند نفر از دوستان بود. این بار هم آمدند.
🔹 آن شب، بچه های لشکر، خانه ما افطاری دعوت داشتند؛ حدود دویست نفر. او فهمید و من نگران از مسائل امنیتی به او گفتم: «بهتر است شما نیایید، همه میفهمند که ایران هستید!»
قبول کرد و نیامد.
من غصه ام شد از این همه مظلومیت، از این همه تنهایی.
☎️ فردای آن روز تماس گرفت و گفت: «میخواهم شما را ببینم.»
عرض کردم:
«دیروز هم دیگر را دیدیم.»
فرمود:
«اشکالی دارد میخواهم تو را ببینم، نگاهت کنم؟»
🔸 آمد. سه ساعت در محضر شهید زندهای بودم که فکر شهادتش مرا دیوانه میکرد.
چند بار اشاره کرد؛ اما من لرزان و ناباورانه حرفش را قطع کردم.
نگذاشتم بگوید.
حتی جرات گفتن این که «اگر شهید شدی شما را در کجای گلستان شهدا به خاک بسپارند؟ » را نداشتم.
🌷 آن نگاه معصومانه، آن چهره نورانی، در حال رسیدن به آرزوی خود بود.
یاد دعای توسلهای آقا #مصطفی_ردانی_پور در سوسنگرد افتادم؛
یاد دعاهای کمیل، یاد گریههای بر سید الشهدا (ع).
آیا او در حال رسیدن به محضر اوصیا و اولیای الهی بود؟
♦️ هفت ماه بود که غزه در آتش کفر و نفاق می سوخت و جهان اسلام در سکوت، نظارهگر ظلم روز افزون صهیونیسم جهانی بود؛ در چنین شرایطی معلوم است که مردی چون حاج علی که مقاومت، او را به نام ابومهدی میشناسد، نگران شرایط موجود است و از خود بیخود میشود.
🔸 از همه جا صحبت کردیم.
«یادت می آید برای مرتبه دوم تفأل به قرآن زدم و به لبنان رفتم، این بار گفتم من دو بار رفته ام؛ اکراه داشتم. اسم چند نفر را به آقا داده بودند. اسم مرا که دیده بودند، گفته بودند زاهدی برود. گفتم چشم، همین حالا می روم. به سید حسن گفتهام که مرتبه سوم آمدهام که شهید شوم.»
💠 بعد با اشاره به شرایط سخت منطقه نبرد و لزوم جان فشانی برای مظلومان فلسطین گفت: «چند بار به سید حسن گفته ام که میخواهم بروم جلو، دوبار، سه بار، اصرار کرده ام ولی ایشان اجازه نمی دهند.»
🌹 شهید مقاومت به شدت معتقد بود که راهبرد جمهوری اسلامی و سوریه باید ضربه متقابل به اسرائیل باشد. رژیم صهیونیستی آن چند روز، هفت نفر از نیروهای او را در سوریه ترور کرده یا با موشک به شهادت رسانده بود.
🔻 حاج علی از دست دشمن عصبانی و به نظر او بهترین راهبرد نظامی، حمله به اسرائیل بود. می گفت: «راه حل این است.»
✊🏻 او با بیان این که در این نبرد، دشمن اصلی و هدف، باید اسرائیل باشد، گفت:
«ما باید اسرائیل را بزنیم و از درگیری با آمریکا پرهیز کنیم؛ چون اسرائیل تلاش میکند آمریکا را وارد نبرد مستقیم کند تا فشار از او برداشته شود و مقاومت عراق و یمن به جای زدن اهداف آمریکایی، باید روی زدن اهداف اسرائیلی متمرکز شوند.»
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
📝 نویسنده: #سید_علی_بنیلوحی
🌷@shahedan_aref