⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 #پرواز_به_سمت_بهشت زندگینامه شهید محسن حاجی حسنی قسمت 1⃣4⃣ 😔 ع
قسمت های ۴۱ تا ۵۰ داستان پرواز به سمت بهشت
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #پرواز_به_سمت_بهشت
زندگینامه شهید محسن حاجی حسنی
قسمت 1⃣5⃣
🌸زمان اعلام نتایج رسید.
مجری به سه زبان مالزی، انگلیسی و عربی، اسامی برندگان را اعلام کرد.
🌷 اول نفرات برتر حفظ اعلام شد. از نفر سوم شروع شد تا رسید به اول.
نوبت به قرائت که رسید محسن خیال کرد باز از سوم شروع می کند.
🔸 نفر سوم از الجزایر بود.
نفر دوم از بروئنی و نفر اول از فیلیپین!
باورش نمی شد
هیچ رتبه ای نیاورده بود!
🔹 اما وقتی مجری به خواندن اسامی ادامه داد کم کم فهمید که نفرات برتر قرائت پنج نفر هستند. پس آن سه نفر قبلی، نفرات پنجم تا سوم بودند.
🎀 هنوز نفرات اول و دوم مانده بود.
نفر دوم هم از مالزی بود.
محسن دیگر مطمئن شد که رتبه ای نیاورده.
🌼 آخر دیده بود که مسئولین چطور قاری اندونزیایی را عزت و احترام کرده بودند.
با اینکه می دانست قرائت آن قاری ضعیف بوده اما حتم داشت رتبه اول را به او می دهند.
🌺 با خودش فکر کرد اگر مصطفی اصرار نمی کرد به شیوه مسابقات بخواند و تلاوت خودش را ارائه می داد، الان حتما یک رتبه ای گرفته بود ... 😔
🌹🍃🌹🍃💜🍃🌹🍃🌹
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #پرواز_به_سمت_بهشت
زندگینامه شهید محسن حاجی حسنی
قسمت 2⃣5⃣
😔 💔 محسن سرش را کشید سمت مصطفی که جلوتر نشسته بود.
گفت :
_مصطفی! گفتم بذار کار خودمو بکنم! تو سیستم منو عوض کردی! دیدی رتبه ای نیاوردیم؟!
😭 اشک توی چشم های مصطفی جمع شد.
گفت :
آره! ای کاش می ذاشتم تلاوت خودمون رو می کردی. حداقل جزو دو سه نفر اولی که می شدی!
محسن هم گریه اش گرفت.
🌺 مجری داشت نفر اول را به زبان مالزیایی معرفی می کرد.
برای محسن، زبان گنگ و نامفهومی بود. مصطفی به نظرش آمد که مجری اسم محسن را گفت.
🍁 گوش هایش را تیز کرد. نفر اول به انگلیسی هم خوانده شد. آن هم دست کمی از مالزیایی نداشت.
این بار هم واژه ای که شبیه محسن بود تکرار کرد.
گفت :
_گمونم اسم تو رو خوند!
🌸 محسن اشک هایش را پاک کرد و گفت :
_ نه بابا! من نبودم.
این بار وقتی مجری با زبان عربی شروع به صحبت کرد، اسم محسن حاجی حسنی به وضوح شنیده شد.
😢 دوباره بغض گلوی محسن را گرفت. اما وقتی فهمید دوربین ها زاویه شان را به سمت او تغییر دادند خودش را کنترل کرد.
😭 شانه های مصطفی به شدت تکان می خورد. محسن خودش را به او رساند و محکم بغلش کرد. گفت :
_ داداش چقدر چینشت خوب بود!
مصطفی خندید :
_ آخرش نفهمیدم چینشم خوب بود یا بد؟! 😅
🌸 مسئول همراهی برندگان که می خواست محسن را برای گرفتن جایزه اش ببرد، نمی توانست این دو را از هم جدا کند.
محسن رفت سمت جایگاه و مصطفی شماره بابا را گرفت.
😍 با گریه خبر موفقیت محسن را گفت. بابا و مامان حرم بودند.
اضطراب تلویزیون را ول کرده بودند و آمده بودند حرم برای محسن دعا کنند ....
دعا مستجاب شده بود ...
🌺🕊🌺🕊🎀🕊🌺🕊🌺
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #پرواز_به_سمت_بهشت
زندگینامه شهید محسن حاجی حسنی
قسمت 3⃣5⃣
🌺 خبر مثل توپ صدا کرد.
وهابیت همه تلاشش را کرده بود تا جو مسابقات را علیه شیعیان کند.
حالا یک جوان شیعه آمده بود رکود جدیدی در تاریخ 57 ساله مسابقات بین المللی قرآن ثبت کرده بود.
🌹رکورد قبلی برای عبدالباسط تومارو قاری فیلیپینی بود با رتبه 88.
رکورد محسن 95 و بالاترین امتیاز ی بود که طی 57 سال مسابقات کسب شده بود.
🌸 این نه تنها برای ایران و شیعه، بلکه برای کل جهان اسلام افتخار بود.
محسن کیفیت تلاوت قرآن را در کل جهان ارتقاء داده بود.
هنوز هم کسی نتوانسته این رکورد را بشکند.
🌼بعد از اعلام رتبه، خبرنگار ها دوره اش کردند.
زنی جلو آمد و گفت که یکی از خبرگزار های آمریکاست. از محسن پرسید :
_ از اینکه مقام اول رو کسب کردی چه حسی داری؟!
گفت : _ از این خوشحالم که تونستم پرچم شیعه رو ببرم بالا ...
🍁 مصطفی پشتش لرزید از لحن محکم محسن. با خودش گفت :
_ امشب زنده نمی رسیم هتل!
محسن در مصاحبه هایش حرف های دیگری هم زد.
❣گفت :
موفقیت قاری های ایرانی مرهون حمایت های رهبرماست.
من تلاوتی کردم که مرضی خدا باشه، پدر و مادرم شاد بشن و هدیه ای از من به محضر علی بن موسی الرضا علیه السلام باشه.
🇮🇷 تلاوتی کردم که در شان یک ایرانی، یک مسلمون و یک بچه شیعه باشه ... .
🎀🍃🎀🍃🕊🍃🎀🍃🎀
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
🔴 #پرواز_به_سمت_بهشت
زندگینامه شهید محسن حاجی حسنی
قسمت 4⃣5⃣
🌸 روزی که از مالزی برگشت خیلی خوشحال نبود.
مامان حرصش گرفت.
دوست داشت حالا محسن از ته دل بخندد و سرش را پیش غریبه و آشنا بالا بگیرد.
💠 مامان جدی شد تا بلکه محسن را مجبور کند دست از این رفتار بردارد.
بهش گفت :
قاری اول دنیا شدی محسن! ولی قبل مالزی ات با بعدش فرقی نکرده! خیلی خوشحالت نکرد؟!
🦋 محسن شانه ای بالا انداخت :
مقام که خوشحالی نداره مامان! نرفتم که مقام بگیرم. رفتم برای اسمش. همین. جلوه دیگه ای نداره برام.
🔅 نه داشتن مقام اول خوشحالی داشت و نه نداشتنش ناراحتی.
آدم های تنگ نظر همیشه هستند.
همان ها که به محسن به خاطر شرکت نکردن در مسابقات طعنه می زدند،
بعد از موفقیت در مسابقات بین المللی بهش گفتند که مقام تو شانسی بوده.
😡 رگ گردن مصطفی از این حرف بالا آمد. می خواست جواب دندان شکنی به آن جماعت بدهد.
محسن مانع شد و گفت :
_اصلا مهم نیست! مهم اینه که خدا تلاش ما رو دید. همین کفایت می کنه. نیازی نیست چیزی رو به کسی ثابت کنیم.
🎀🍃🎀🍃🕊🍃🎀🍃🎀
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم