eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ⚫️ ④ 🖤شهید مدافع‌حرم محمدامین کریمیان ▪️من زندگی با شما را دوست دارم اما زندگی در کنار حسین علیه‌السلام تمام آرزوی من است، من دیدار روی شما را دوست دارم، اما دیدن روی حسین علیه‌السلام تمام هستی من است. ▪️اگر فرزند خوبی برای شما نبوده‌ام به خاطر شهدا از من بگذرید، در سوگ من از خدا شکایت نکنید، چرا که آرزوی هر کسی شهادت در راه خدا و حسین فاطمه علیه‌السلام است و من هم جزء جان ناقابلم چیزی برای حسین فاطمه علیه‌السلام نداشته‌ام. ✍🏻فرازی از وصیت‌نامه شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
•• •• ﮼𖡼 درد دل پیش که گویم غم دل با که خورم ﮼𖡼 روم آن جا که مرا محرم اسرار آن جاست عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولای مهربانم.. ای مهربانترین پدر دلتنگم دلتنگ چهره مهربان و لبخند زیبایتان دلتنگ روزهای خوب، شادی های بی دلواپسی دلتنگ روزی که عطر آرامش در پهنای آسمان بپیچد و زمین از شکوه آمدنتان پُر شود ... اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو ای صد هزار جان گرامی فدای تو @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
یاد صبحگاه بخیر که عشق پرورش می‌داد و بازوی اخلاص را ورزیده می‌کرد ... صبـحتون شهـدایـی🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 قسمتی از وصیت نامه‌ی سردار شهید ذبیح اله عالی؛ بدانید هر کس بخواهند بر خلاف انقلاب کاری انجام دهند، بدانید مثل منافقین ودیگر مزدوران سرنگون خواهد شد. امروز اسلام از هر طرف از داخل و خارج مورد تهاجم قرار گرفته است امروز اسلام تنهاست و ملت ایران هم همان هفتاد و دو نفر عاشورا می باشند اکنون این منادیان کفر و نفاق تصمیم گرفته اند که اسلام را شکست بدهند. امروز روزی است که ملت ایران باید در مقابل این اجانبان بایستند تا خدای نخواسته اسلام به خطر نیفتد امروز روز آزمایش الهی می باشد. امروز روز مردی و مردانگی است. امروز روزی است که ایمان آوردگان واقعی ما ایمان آوردگان زبانی مشخص می شوند و باید در مقابل گفته های خودمان عمل داشته باشیم چون شعار بدون عمل چیزی ارزش ندارد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب ! زندگینامه شهید مدافع حرم به روایت همسر بزرگوار شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 6⃣6⃣1⃣ سید محسن روحیه‌ی استقلال روح الله را هم خیلی می پسندید. یک بارکه او برای کارش خیلی حرص و جوش می خورد، گفت: « روح الله، این قدر خودت رو اذیت نکن! آخرش می خوای بشی مثل محمد و حسین که ته این کارا هستن دیگه. چرا این قدر حرص می خوری؟! » روح الله سمت سید رفت. انگشتش را بالا آورد و خیلی جدی گفت: « من نه میشم محمد، نه میشم حسین. من روح الله ام. شاید دیگران روزی بخوان بشن روح الله، اما من روح الله میمونم. » سید آن روز فقط نگاهش کرده بود و چیزی نگفته بود. او راست می گفت. شبیه هیچ کس نبود، غیر از خودش. هرچه بیشتر به عید نزدیک می‌شدند، زمزمه‌های روح الله برای رفتن به جزيره‌ی فارور بیشتر می‌شد. زینب که این همه بال و پر زدنش را می‌دید نمی‌توانست نه بگوید. هرچند که می دانست با رفتن او اصلا عید خوبی نخواهد داشت اما راضی شد که برود. روح الله وقتی می‌دید زینب دل به دلش می‌دهد، سعی می‌کرد برایش سنگ تمام بگذارد. قبل از رفتنش کلی برایش خرید کرد. برایش وقت می گذاشت و خیلی با حوصله تمام بازار را می‌گشت تا آن چیزی را که دوست دارد بخرد. تا خیالش از تمام خریدهای زینب راحت نشده بود، به " مولتی کمی " که آن قدر به آن علاقه داشت، فکر نکرد. زینب خریدهایش را که کرد با اصرار گفت: « روح الله، زنگ بزن به اون دوستت که لباس نظامی می‌فروشه، با هم بریم مولتی کمی که می خوای رو بخریم. » بالاخره زنگ زد و از دوستش قیمت لباس را پرسید. با تمام وسایلش سیصد هزار تومان بود. اینکه بخواهد یک‌جا سیصد هزار تومان بدهد خیلی برایش سنگین بود، آن هم در آن موقعیت اقتصادی که داشتند اما چون خیلی وقت بود دنبالش بود، زینب گفت: « اشکال نداره، حتما برو بخرش. حتما هم نُوش رو بخر. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 7⃣6⃣1⃣ زینب را گذاشت خانه مادرش و خودش رفت. دوستش که از وضعیتش خبر داشت، گفت: « روح الله، اصلا قابلت رو نداره. نمیخواد حالا همه پولش رو یکجا بدی. خردخرد بیا بده. » + « نه، من از فردای خودم که خبر ندارم. اگه تخفیف داره، بهم تخفیف بده. اگرم نداره، پولش رو کامل می‌دم. » با کمی تخفیف لباس را خرید. زینب از ذوقی که روح الله برای خرید مولتی کم داشت، خنده اش گرفته بود. به نظرش شبیه بچه‌ای شکمو شده بود که بهش شکلات و شیرینی داده اند. روح الله با عشق و علاقه لباس را پوشیده بود و زیروبمش را برانداز می‌کرد. از خیلی وقت پیش درباره جزیره با حسین صحبت کرده بود، می خواستند با هم بروند. صبح بیست وهشتم اسفندماه ۱۳۹۴، روح‌الله و حسین راهی جزیره شدند. روح الله، حاج محمد ناظری¹ را به واسطه دوستی با پدرش می‌شناخت. سه سالی هم بود که به نیت کمک به حاجی همراهش می‌رفت. از همان روز اولی که وارد جزیره شدند، کلاس ها شروع شد. روح الله که به عنوان کمک رفته بود، بیشتر به کلاس رفتن‌های حسین نظارت می کرد. خودش آنجا مربی بود، اما گاهی هم همراه حسین در کلاس ها شرکت می کرد. انواع ورزش‌هایی را هم که دوست داشت، آنجا بود: تیراندازی، تاکتیک، تاکتیک سلاح، بقا در دریای صخره نوردی، غواصی، چتربازی، رزم شبانه و صخره‌ی اعتمادبه نفس. روح الله در صخره‌ی اعتماد به نفس اول بود. هیچ کس مانند او نمی توانست با آن تبحر از آن بپرد. --------------------------------------- ۱. محمد ناظری فرمانده و بنیانگذار یگان ویژه تکاوری نیروی دریایی سپاه پاسداران بود که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ به دلیل عارضه شیمیایی به شهادت رسید. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم