🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
📚 #مجموعه_قصه_فرماندهان
🔴 #پروانه_در_چراغانی
زندگینامه شهید حاج حسین خرازی
قسمت 2⃣ بخش 2⃣
از دور، از انتهاي خاكريزي كه عراقيها براي حفاظـت از شـهر زده بودنـد و حالا دست ما بود، جيپ آهويي مي آمد. حسين آقا خودش پشـت فرمـان بـود، و بيسيمچي كنارش. تا حالا چندبار سر زده بود. عادت داشت خودش خط را كنترل
كند. كناري ترمز كرد. ماشين هنوز روشن بود و دستهاي او روي فرمـان. عبـاس گفت:
«دست و دلباز آتش ميريزند رو سرمان. پرواز هليكوپترهايشان بيشتر شده.
دارند از سمت اروند مهمات ميرسانند به نيروهاي داخل شهر...»
حسين گفت: «شما پشت ضدهوايي باشيد، با يك خط آتش، راه هليكوپترها را ببنديد، آسمان را براي پروازشان نا امن كنيد اگر راه تداركاتشان بسته نشود، اين جنگ ميتواند هفته ها طول بكشد. يادتان باشد اگر تا بغداد هم برويم، مردم از مـا آزادي خرمشهر را مي خواهند.»
دنده را جا زد تا حركت كند. پريدم جلو و گفتم:
«اسـير داريـم حسـين آقـا، ماندنش هم اينجا خطرناك است. تخليه ی اطلاعاتي هم نشده، افسر است. گفتـه بـا كمتر از هم درجه ی خودش حرف نميزند.»
حسين خنديد و گفت: «خُب، مي گفتي سپهبدي! حالا كجاست؟»
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
📚 #مجموعه_قصه_فرماندهان
🔴 #پروانه_در_چراغانی
زندگینامه شهید حاج حسین خرازی
قسمت 2⃣ بخش 3⃣
ماشين را خاموش كرد و آمد پايين. عراقي، پشت گونيهـا تكيـه داده بـود بـه ديواره ی خاكريز. حسين، رو كرد به من و گفت: «تو عربي بلدي؟»
گفتم : « من عربي بلدم، اين بابا حرف زدن بلد نيست!»
گفت: «بگو كه من فرمانده ی تيپم.»
ترجمه كردم. چيزي نگفت. نگاهي به چهره ی جوان حسين و لباسـهاي سـاده و بي درجه اش انداخت. پوست كناره ی چشمهايش كمي جمع شد. انگـار حرفمـان را جدي نگرفته بود.
حسين گفت: «بگو اصلاً مهم نيست باور كني يا نـه، مهـم ايـن است كه خرمشهر آنجاست. دست شماست و ما هم آمده ايم آن را پس بگيـريم و حتماً هم ميگيريم.»
صبر كرد تا حرفهايش را ترجمه كنم. بعد بي آنكه منتظر جواب او بشود، ادامه داد:
«لشكرهاي ما شهر را محاصره كرده اند. اميد شما به گردان تانك تان است كـه ميخواهد از شلمچه نفوذ كند و حلقه ی محاصره را بشكند. اما مطمئنّـاً نمـيتوانـد. ميدانم.»
دوباره مكث كرد. من ترجمه كردم و او باز ادامه داد:
«ميفهمي چـه خطـري دوستانت را تهديد ميكند؟ با خط آتش راههليكوپترهايتان را ميبنديم. چه قدري مي توانيد مقاومت كنيد؟ يك هفته؟ يك ماه؟ يك سال؟ تا نفر آخر كشته ميشـوند يا از گرسنگي ميميرند؟»
اسير عراقي چشمهايش را به زمين دوخته بود. حسين اما بـا چنـان سـماجتي چشم دوخته بود به پشت پلك هاي فرو افتاده ی او كه سرانجام سرش را بـالا آورد و چشم در چشم او شد. حالا توجهش جلب شده بود.
حسين بعد از مكثي طـولاني گفت: «فقط تو ميتواني به آنها كمك كني!»
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊
📚 #مجموعه_قصه_فرماندهان
🔴 #پروانه_در_چراغانی
زندگینامه شهید حاج حسین خرازی
قسمت 2⃣ بخش 4⃣
من ترجمه كردم و همراه اسير عراقي با تعجب و انتظار به لب هاي حسين خيـره شدم.
«آزادت ميكنم بروي. به آنها بگو ما مردمان بدي نيسـتيم امـا از يـك وجـبِ خاكمان هم نمي گذريم. خرمشهر را پس ميگيريم اما نميخـواهيم خـونين شـهر شود... برو به آنها بگو تسليم شوند و به هر حال، اين وضعيت خيلي بهتر از مردن است. همين!»
هنوز ترجمه ی حرفهايش را تمام نكرده بـودم كـه سـرنيزه اش را درآورده و بـه سوي اسير عراقي رفت و چشمهاي او از وحشت گرد شد. حسين جلو رفت و بند پوتيني را كه دور دستهاي او با گره هاي كور بسته شده بود، بريد. حواس عراقـي ديگر به من نبود. به دستش نگاه كرد و به حسين كه حالتي جدي اما تشويق كننده داشت. اسير عراقي لبهاي خشك داغمه بسته اش را چند بار آرام به هم زد. انگـار براي گفتن حرفي ترديد داشت. بعد از چند لحظه، شمرده و آرام پرسيد:
«تـو كـي هستي؟»
پيش از آنكه من جمله اش را ترجمه كنم، حسين فهميد و جواب داد:
«حسـين، حسين خرازي؛ فرمانده ی تيپ امام حسين(ع).»
عراقي براي اولين بار مستقيم به من نگاه كرد و بـه اسـلحه اي كـه در دسـت داشتم و به عباس كه همراه حركات دست و سر مي گفت:
«ولش مي كنيد برود؟ به همين سادگي؟ ميدانيد چه قدر خطر دارد؟»
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریبمان
💫💫💫💫💫
🔅آگاه باشید؛ او (حضرت مهدی) برگزیده ی خدا و منتخب اوست.
📝 فرازی از سخنان پیامبر اکرم در خطبه غدیر درباره امام زمان
#مهدویت
🔺فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور (1)
🔹بهجز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهرهگیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بینیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبهنفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: «بیانیه گام دوم»
#کلام_رهبری
✨چند حدیث از رسول گرامی اسلام درباره جایگاه امیرالمومنین✨
✍علی(ع) بعد از من مولی و صاحباختیار شما است.
📚کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٢ ـ
✍به زودی بعد از من یک فتنه و آزمون سختی خواهد بود شما در آن تنها به علی بن ابیطالب تمسّک بجوئید.
📚اُسدالغابة، ج ٥ ص ٢٨٧ ـ
✍همانا علی از من است و من از علی هستم، هر مؤمنی بعد از من، علی مولی و صاحباختیار او است.
📚مُسند احمد، ج ٤، ص ٤٣٨ ـ
✍بعد از من، اعلم اُمت من علی بن ابیطالب(ع) است.
📚کنزلالعمال، ج ١١، ص ٦١٤
#حدیث_روز
🔴روز یاس دشمنان
📍ﺍﻟْﻴَﻮْمَ ﻳَﺌِﺲَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍْ ﻣِﻦْ ﺩِﻳﻨِﻜُﻢْ ﻓَﻠَﺎ ﺗَﺨْﺸَﻮْﻫُﻢْ ﻭَ ﺍﺧْﺸَﻮْﻥِ ﺍﻟْﻴَﻮْمَ ﺃَﻛْﻤَﻠْﺖُ ﻟَﻜُﻢْ ﺩِﻳﻨَﻜُﻢْ ﻭَﺃَﺗْﻤَﻤْﺖُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻧِﻌْﻤَﺘِﻲ ﻭَ ﺭَﺿِﻴﺖُ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻟْﺈِﺳْﻠﺎَمَ ﺩِﻳﻨﺎً
(سوره مائده قسمتی از آیه ۳)
📍ﺍﻣﺮﻭﺯ، (ﺭﻭﺯ ﻫﺠﺪﻩ ﺫﻱ ﺍﻟﺤﺠّﻪ ﺳﺎﻝ ﺩﻫﻢ ﻫﺠﺮی ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ علی ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ جانشینی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﺷﺪ) ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺯ (ﺯﻭﺍﻝ) ﺩﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﺷﺪﻧﺪ، ﭘﺲ، ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻳﻨﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩم ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﻤﺎم ﻧﻤﻮﺩم ﻭ ﺍﺳﻠﺎم ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ «ﺩﻳﻦ» ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪم.✳✳✳
📍ﺭﻭﺍﻳﺎتی ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ سنی ﺩﺭ ﺷﺄﻥ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﺭ ﻣﻘﺎم ﺑﻴﺎﻥ ﺟﻤﻠﻪ ی«ﺃﻟﻴﻮم ﻳﺌﺲ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻛﻔﺮﻭﺍ» ﻭ «ﺃﻟﻴﻮم ﺃﻛﻤﻠﺖ ﻟﻜﻢ ﺩﻳﻨﻜﻢ» ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺟﻤﻠﺎﺕ ﻗﺒﻞ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺣﻜﺎم ﻣﺮﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ.
ﺝ: ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ سنی، ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺯ ﺁﻳﻪ: «ﺃﻟﻴﻮم ﺃﻛﻤﻠﺖ...» ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﺼﺐ ﻋﻠﻲّ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺩﻟﺎﺋﻞ نقلی ، ﺗﺤﻠﻴﻞ عقلی ﻧﻴﺰ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﺍ می ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﭼﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻣﻬﻢ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ١. ﺭﻭﺯ ﻳﺄﺱ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ، ٢. ﺭﻭﺯ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺩﻳﻦ، ٣. ﺭﻭﺯ ﺍﺗﻤﺎم ﻧﻌﻤﺖ ﺍلهی ﺑﺮ ﻣﺮﺩم، ٤. ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺍﺳﻠﺎم ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ «ﺩﻳﻦ» ﻭ ﻳﻚ ﻣﺬﻫﺐ ﻛﺎﻣﻞ، ﻣﻮﺭﺩ ﭘﺴﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.✴✴✴
#کلام_وحی
جشن عروسےشان مصادف با عید غدیر خم بود 🌸♥️
براےاینکه گناهی ناخواسته صورت نگیره ❌🚫⭕️
با پیشنهاد داماد ، تصمیم گرفته بودند
که سه روز،روزه بگیرند
که مقام معظم رهبری درباره تصمیم شون می فرماید :به نظر من این را باید ثبت گردد🔰📚 که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد. به خدا متوسل میشوند. سه روز روزه میگیرند.
امروز عید ولایت آقا امام علی (علیه السلام) و
سالگرد ازدواج داداش حمیده 🌸♥️
♥️🌸____مبارکا باشه ____🌸♥️
شهید حمید سیاهکلی مرادی
#از_شهدا_بیاموزیم
🌸🌺🍃🌼🌺🍃🌸🌺🍃🌼🌺🍃🌸🌺🍃🌼🌺🍃
علی جدا کننده #حق و #باطل است.
باید پذیرفت و سر سپرده ولایتش بود تا ما را از باطل جدا کند و تحت لوای #ولایت خود بر حق، اذن ورود به بهشتمان را بدهد.
علی بودهی زمانی است که خلقت آفرینش هنوز آفریننده #خدا نبود و هست تا آن زمان که در جرگهی #صالحان امت خویش وارد بهشت شود و آنجا رخ بنماید که جایگاه #علی کجا هست و آیا میماند که کسی تحت فرمانش نباشد؟
علی پیشوای کسانی است که رابطه سر و جان را میفهمند اما نه اینگونه که جان در گرو بودن سر است، بلکه آزادیشان را در این میبینند که سر در بالین علی #جان را به او بسپارند.
علی شخص نیست، #تفکر است، تفکری که ربوبیت #خدا در ولایت خود نمایان میکند و شاید راز شکافت #کعبه از زمینی شدنش همین باشد.
یا حیدر بشکن در قلعه ابتلا را که #امت شما در جای، جای #جهان گرفتارند و #انتظار مردی از سلب تو را میکشند...
✍نویسنده: #محمدصادق_زارع
🌺به مناسبت #عید_غدیر_خم
#عیدامیر_مومنان_علی_بن_ابی_طالب #من_کنت_مولاه
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم