eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز هفتم مهر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" " گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌅 🌕 (عج) ‏من سرم گرم گناه است، سرم داد بزن / سینه ات سخت به تنگ آمده، فریاد بزن جمعه هایی که نبودید به تفریح 🎡 زدیم / ما فقط در غم هجران تو تسبیح زدیم خشکسالیم، کویریم، تو ای رود 🌊 بیا / شیعه مظلوم تر از قبل شده 😭 زود بیا @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
حدودا سال ۸۲ بود که داشتیم با محمدرضا زارع الوانی میرفتیم بانک اولین حقوق سپاه حاج رضا رو بگیریم. رفتیم بانک دیدم حقوق چند ماه حاج رضا شد ۱۵۲هزار تومن وقتی که از بانک حقوقشو گرفت ۵۰هزار تومن از حقوقشو واریز کرد به حساب زلزله‌زده‌های بم بهش گفتم رضا زیاده اگه میخوای کمک کنی کمتر کمک کن. اقا رضا گفت اون موقع که تو نانوایی کار میکردم روزی ۱۴۰۰ تومن مزد میگرفتم که هر روز ۴۰۰تومنش رو مینداختم تو صندوق صدقات حالا که چند برابرشو حقوق گرفتم چرا کمک نکنم... بعد از شهادت وی مشخص شد چقدر به مستمندان رسیدگی می‌کرد و برای رفع مشکلات مالی دوستانش خودش را زحمت می‌انداخت تا بلکه مشکل آنان را حل کند. برای خودش یک هشدار به صدقه طراحی کرده بود و آن را تلنگری برای خود می‌دانست. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تولد آقارضا را در اردوگاه شهید باکری در کنار خانواده جشن گرفتیم؛ آقارضا همش میگفت حاجی دیگه داره میره... 🕊😔 شش ماه بعدش که آقارضا شهید شد، با بچه های دانشگاه رفتیم راهیان نور💫 در حالیکه داشتم توی قدمگاه آقارضا (اردوگاه شهید باکری) قدم می زدم، بغص سنگینی گلوم رو فشرده بود که ناگاه دیدم همون سوله ایی که برای آقارضا جشن تولد گرفته بودیم، به نام شهید الوانی مُزیّن شده بود...😭😭😭 💖 💫 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
گفتی بنویسند: یا زیارت... یا شـ‌هادت🌷 اما من می گویم: شـ‌هادت که بیاید... زائرهم می شوی! آن‌هــم زائــرِخــودِحضــرتِ ارباب؛ نه فقط زائربرحرمش شهیدحاج رضا الوانی دعایمان کن @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
اگرآدم‌‌جوانےاش‌رابراے صرف‌ڪند جوانےاش ... خدایا! من‌ازچیزهایےڪه ‌دلم‌مےخواسٺ ؛ برایم‌‌جاذبه ‌داشٺ؛ بخاطرٺوگذشٺم ... به ‌‌خاطرٺونگاه نڪردم؛ بخاطرٺونگفٺم ؛ به خاطرٺوازهواےخودم‌گذشٺم، به خاطرٺو... وٺعداداین" به خاطرٺو"ها...اگر زیادبشود ، آن‌وقٺ‌ممڪن‌‌اسٺ‌‌‌آدم‌به جایے برسد... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✔به نقل از شهید 🔰رضا در شان خطاب به محمدقاسم نوشته است: محمدقاسم جان خودت را از مجالس تلاوت قرآن و اهل‌بیت (ع) دور نکن که خطبه پیامبر (ص) به ثقلین بود. 🔰سفارش دیگر همسر شهیدم دستگیری از مستمندان و نیازمندان است. او از محمدقاسم خواسته بود که: با مادرت مهربان باش و به مادرت وفا کن. سعی کن در مکتب شهدا و تلمذ کنی. راه پدر را ادامه بده. من هم دوست دارم تا اسلحه جهاد شهیدم را به دستان پسرش بسپارم و امیدوارم امام زمان (عج) ظهور نمایند. چرا که اهل‌بیت (ع) ناموس‌پرست هستند و اجازه نخواهند داد عمه سادات اینگونه به دست کفتارها بیفتد و حقیقتاً انتقام خون‌های ریخته شده را از کفار خواهند گرفت. ان‌شاءالله. شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 🔺معرفی شهید سجاد زبرجدی؛ سجاد در نوزدهم بهمن ماه سال 1370 در محله ی خانی آبادنو تهران، دیده به جهان گشود. نام پدرش محمد بود. بعد از اتمام سربازی، وارد سپاه شد. او بسیار علاقه مند به برنامه های بسیج و مسجد بود. در تاریخ بیستم شهریور 1395 برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برای دومین بار به سوریه اعزام شد و نهایتا بعد از گذشت 18 روز، در روز چهارشنبه هفتم مهر ماه سال 1395 به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و روح بلندش در جوار حق آرام گرفت. مزار پاکش در بهشت زهرا(س) تهران قرار دارد 🔻به نقل از خواهر شهید؛ 🔹خرجش را از بچگی خودش در می آورد سجاد تا مقطعی که وارد بسیج نشده بود کمی بازیگوش بود. اول راهنمایی عید غدیر بود که برای جشن به مسجد رفت و از همان روز جذب مسجد شد. یکی از فرماندهان پایگاه خیلی روی سجاد تاثیر گذاشت و همین باعث شد تا از شیطنت های نوجوانی اش کم شود. از بچگی فوتبال و تکواندو دوست داشت. من اهل والیبال بودم و سجاد اهل فوتبال بود. این اواخر ورزش هاپکیدو را دنبال کرد. این ورزش های رزمی باعث شد که انرژی سجاد در بیرون از خانه تخلیه شود. 🔹از بچگی سر کار می رفت. از دوران ابتدایی کار می کرد، در پارک بلال کباب می کرد تا خرجش را خودش در بیاورد. بعدها در مکانیکی کار کرد، در بستنی فروشی و پیک موتوری مشغول شد. تنها وقتی پاسدار شد در شغلش ماند و سراغ کار دیگری نرفت. راهپیمایی های 22 بهمنش ترک نمی شد. عادتی داریم که خانوادگی ماهی یک بار دور هم جمع می شویم که سجاد اغلب دیر به خانه می آمد. یکبار برادرم خواست به موقع بیاید اما نشد، وقتی به فامیل گفتم هیات است من را دعوا کردند که چرا اجازه می دهی سجاد تا نیمه شب بیرون بماند. با سجاد هماهنگ کردم که وقتی به مهمانی آمد حواسش به حرف هایی که درباره اش می زنند باشد. وقتی سجاد آمد بی توجه به حرف های دیگران هیچ پاسخ تندی نداد و فقط سکوت کرد. زبرجدی تصریح کرد: بچه هایی که زیر نظر او در حلقه های صالحین فعالیت می کردند بسیار به او علاقه داشتند. اگر کسی از بچه ها یکی دو روز نمی آمد حتما سراغش را می گرفت و جویای احوال بچه ها بود. 🔹وی به دفعات حضور برادر در صحنه سوریه اشاره کرد و گفت: بعد شهادت دیدم چند برگه ماموریت دارد، وقتی پرس و جو کردم، گفتند در مجموع سه بار به سوریه رفت که یکبارش را به ما گفت به کردستان رفته است. دفعه بعدی گفت اصفهان می روم. یک روز در خانه باهم مشغول تماشای تلویزیون بودیم که گفت اگر چیزی بگویم قول می دهی به کسی نگویی؟ آنجا گفت می خواهد به سوریه برود ولی نباید مادر و بقیه فامیل خبردار شوند. گفتم به مادر می گویم که اجازه ندهد بروی. شرط گذاشتم اگر می خواهی به مادر نگویم باید زود زود تماس بگیری. آخرین بار روز عرفه رفت. در آخرین تماسش به من گفت دوست داری به زیارت بیایی؟ گفتم من از خدایم است. قرار شد پاسپورت بگیرم و بروم اما ماجرای شهادت سجاد پیش آمد. 🔺به نقل از برادر شهید ؛ سجاد در حلب سوریه شهید شده بود. نحوه شهادتش را اینطور برایمان روایت کرده‌اند که سجاد جانشین یکی از گروهان‌های فاطمیون بود. شب قبل شهادت سجاد، دشمن تک کرده بود و در حین درگیری نیروهای اسلام با تکفیری‌ها شهید الوانی با اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت می‌رسد. عملیات تا فردا ساعت 7صبح ادامه پیدا کرده بود. سجاد و تعدادی از بچه‌ها در عملیات عقب راندن دشمن شرکت داشتند تا خط تثبیت شد. بعد از اینکه منطقه به دست بچه‌های خودمان افتاد، ساعت 12و نیم ظهر بود که سجاد همراه با تعدادی از نیرو‌های تازه‌نفس برای تقویت قوا به بالای خاکریز می‌رود و در حین دیدبانی با اصابت خمپاره به خاکریز ترکشی از میان بشکه‌هایی که در روی خاکریز قرار داشت به صورت و سمت چپ سر سجاد اصابت می‌کند که همین امر باعث آسمانی شدن سجاد می‌شود. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خوبی و دلبری و حسن، حسابی دارد بی حساب از چه سبب، این همه زیبا شده ای..!؟❤️❤️ 🌸 هدیه به روح مطهر : @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
امروز هفتم مهرماه سالروز سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ در نزدیکی تهران است که در آن فاجعه بزرگ و غمبار در نخستین سالگرد جنگ هشت ساله بهترین و مجرب ترین فرماندهان نظامی کشور جان باختند گرامی می‌داریم یاد و خاطره شهدای این حادثه را شهیدان فلاحی، فکوری، جهان‌آرا، نامجو، کلاهدوز و سایر سرنشینان و این حادثه غمناک را... از دست دادن جواد فکوری و ولی الله فلاحی در نخستین سالگرد جنگ ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به ساختار ارتش ایران وارد کرد؛ فرماندهانی که به لحاظ دانش نظامی و فهم تاکتیکی از جنگ بسیار برجسته بودند. شکست حصر آبادان در عملیات پر غرور و کم تلفات ثامن الائمه از صفر تا صد ایده شهید فلاحی بود که یکی از نخبگان برجسته جنگ به شمار می‌رود. فکوری نیز با حضور در نیروی هوایی از همان ساعات آغازین جنگ اقتصاد رژیم بعث را فلج کرد تا در سال‌های آزادی سرزمین‌مان از لوث وجود اجنبی رزمندگان آسوده خاطر و با اطمینان بیشتر پیشروی کنند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️۷ مهر سالروز سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ و شهادت جمعی از فرماندهان ارشد نظامی کشور، یادشان گرامی باد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⃟ ⃟•💫 تا به دل دارم بیمی از ندارم عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم