eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🛑 مگر خدا عمر حضرت حجت عج رو تا زمان ظهور تضمین نکرده، برای چی توصیه شده در روز عاشورا برای سلامتی امام زمان صدقه بگذاریم؟ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
سرفصل‌های ۱• تفاوت کسانی که تمناهای انسانی و بلند دارند، با صاحبان تمناهای کوچک. ۲• مرتبه فعال شدن تمناهای بلند مثل مقام محمود در یک انسان. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
مقام محمود 11.mp3
11.88M
۱۱ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | من زیارت عاشورا می‌خونمـــا / ولی فقـــط می‌خونم! اون دعاهاو تمناهایی که در زیارت عاشوراست، تمنا و خواهش درونی من نیست. ✘ وقتی می‌خونم حس میکنم از جانم بیرون نمیاد، چرا ؟ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت عبدالله دیوونه اسمش عبدالله بود. تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه. همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود... وضع مالی درست و حسابی نداشتن. زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد. تو شهرِ این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود، هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود. نمی‌دونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد... یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه. دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت. نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش می‌گفت: « حسین حسین خونه ما. »💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن. گفتن: " آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط...!؟ " عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک می‌ریخت می‌گفت: « آقا... حسین حسین خونه ما... خونه ما... » بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه... اومد خونه به خانمش گفت. خانمش عصبانی شد گفت: " عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست، چجوری حسین حسین خونه ما باشه!؟ " کتکش زد... گفت: " عبدالله من نمی‌دونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری، واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه.... " عبدالله قبول کرد، معروف بود تو شهر، کسی کار بهش نمی‌داد. هرجا میرفت قبول نمیکردن. هی می‌گفت: « آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه.. » روز اول گذشت، روز دوم گذشت.... گذشت گذشت تا روز آخر... خانمش گفت: " عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی! تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمیکنم. " عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه می‌کرد می‌گفت: « حسین حسین خونه ما... » رفت از شهر خارج شد. بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد. فرمود: « عبدالله کجا؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه؟! » عبدالله دیوونه گریش گرفت. تعریف کرد برا اون آقا که چی شده... آقا بهش گفت: « برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده. بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده. » عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا، به هرکی می‌رسید می.خندید می‌گفت: « حسین حسین خونه ما..خونه ما. »💔 رسید به مغازه حاج اکبر. گفت: « یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده! » حاج اکبر برق از سرش پرید. عبدالله دیوونه رو می‌شناخت، گریه‌اش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید!!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش. عبدالله رفت تو بازار فروخت. با پولش می‌شد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد. با خنده دوید سمت خونه. نمی‌دونم گریه می‌کرد، می‌خندید، می‌گفت: « حسین حسین خونه ما 💔 » رسید به خونه شب شده بود.. دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن. خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت. چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد.. عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبودخیلی خوب صحبت می‌کرد. آخه یابن الحسن رو دیده بود... میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود. حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی. آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔😭 میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟! میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🏴 از امروز کربلا به رنگ زنانه آغاز میشود، زنی، کربلا را زنده میکند، زنی، به آزادی و آزادگی، زندگی میبخشد... -اینو‌گفتم که بگم اگه یه روز خواستی از زن زندگی آزادی بگی، بدونی از چه زنی بگی، از چه زندگی ای، از چه آزادی ای، ما زیر پرچمی که این زن بلند کرد تا خودِ خودِ قیامت سینه میزنیم....- @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ ⭕️وقایع روز یازدهم محرم _ قسمت اول 🔹پس از شهادت امام حسین علیه‌السّلام ، کوفیان خيمه‏‌های امام را سوزانده و از به يغما بُردن جزئي‏‌ترين وسايل دريغ نكردند. عمر بن سعد به همراه یارانش تا ظهر روز 11 محرم در سرزمین کربلا ماندند و به تدفین کشتگان خود پرداختند. 🔺آن‌گاه در حالی‌که اجساد بی سر و مطهر امام (ع) و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، زنان و دختران سالار شهیدان را در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده و بدون چادر، بر شترهای بی‌جهاز سوار کردند و همانند اسیران کافر با غل و زنجیر به سوی کوفه حرکت دادند. 🔻سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند. تا داغ اهل بیت پیامبر (ص) را تازه کنند. پس آنان شروع به شیون و زاری کردند و به صورت‌های خویش می‌زدند. حضرت زینب (س) چون نظرش به بدن مبارک برادرش امام حسین علیه‌السلام افتاد، فرمود: یا محمداه صلى علیک ملیک السّماء؛ ♦️این حسین توست که با اعضاى پاره‌پاره در خون خویش آغشته است، این‌ها دختران تواند که اسیر شده‌اند. .سکینه (س) دختر امام حسین (ع)، پیش آمد و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ ⭕️وقایع روز یازدهم محرم _ قسمت دوم 💠بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که در روز یازدهم محرم و پس از عزیمت سپاه عمر بن سعد به سوی کوفه، گروهی از بنی اسد ، خود را به اجساد مطهر امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش رسانده بر آنان نماز گزارده و آنان را دفن نمودند. برخی دیگر روز سیزدهم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند. ♦️بر اساس برخی منابع شیعی از آنجا که بدنهای بی سر شهدا قابل شناسایی نبودند، امام سجاد علیه السلام که در اسارت به سر می‌بردند با معجزه الهی خود را به کربلا رسانده و در تدفین امام حسین (ع) و یارانشان شرکت کردند. 🔻دشمنان زمانی که اهل بیت رسالت را به شهر کوفه وارد نمودند سرهای شهدا را پیش روی آنان حرکت داده وارد شهر کردند و در کوچه و بازار گرداندند . بسیاری از مردم کوفه به تماشای اسرا آمدند و برخی از آنان چون اسرا را در این وضع ناگوار دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند. 🔸آن روز عبیدالله بن زیاد در قصر دار الاماره نشست و بار عام داد و دستور داد تا سر امام حسین (علیه‌السّلام) را در پیش روی او قرار دادند، سپس دستور داد تا اهل بیت امام را بر او وارد کردند. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ،سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ 🔹 قسمتی از پیام امام خمینی(ره) که روز ۲۹ تیرماه در مورد پذیرش قطعنامه منتشر شد؛ در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون‌ها و شهادت‌ها و ایثار‌ها چه شد. این‌ها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بی‌خبرند و نمی‏ دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‏‌ای وارد نمی‏ سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. 🔻من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️ افتخار به جنایات پدران در کربلا 🔻اینکه تصور کنیم مردم در سال ۶۱هجری و بعد از واقعه عاشورا به سمت اهل‌بیت آمده و آنان را از غربت نجات دادند، صد در صد باطل است، آنان نه تنها خود، بلکه نسلشان به جنایات در کربلا افتخار می‌کردند. علامه کراجکی در کتابی با عنوان «التعجب» به نمونه‌هایی حیرت‌آور از افتخار مردم به جنایت عاشورا می‌پردازد. 🔻"خانواده هایی در شام، پس از حادثه کربلا با عناوین تازه‌ای مشهور شدند. مانند بنوالسراویل و بنوالسرج و بنواسنان و بنوالمکبری و بنوالطشتی و بنوالقضیبی و بنواادرجا. 🔹بنوالسراویل، فرزندان کسانی بودند که لباس امام حسین را ربودند. 🔹بنوالسرج، فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام حسین اسب تاختند. برخی از آن تازندگان اسب، نعل اسب خود را به بهای بسیاری به مردم فروختند و مردم نعل اسبان را بر سردر خانه خود می زدند و بدان افتخار می کردند. 🔸بنو اسنان، فرزندان کسی بودند که نیزه‌ای را که سر امام حسین بر آن بود را حمل می‌کرد... 🔸بنوالمکبری، فرزندان کسی بودند که پشت سر نیزه‌داری که سر امام حسین را حرکت می‌داد تکبیر می‌گفت! 💡حال اهمیت آن ۷۲ یار باوفا بیشتر درک می‌شود. حال کار بزرگ زینب‌کبری بیشتر به چشم می‌آید که چگونه و در چه شرایطی و در جمع چه مردمانی عَلَمِ را به دست گرفت. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم