eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
304 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴زندگی نامه حضرت ام البنین(س) ▪️ سیزدهم جمادی ‏الثانی، یادآور روزی غم ‏انگیز بود؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه‏ السلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیش‏گاه مولایش، حسین بن علی (ع)  ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع،  در جوار دیگر فرزند زهرا سلام الله علیها  برای همیشه رحل اقامت افکند. ▪️نام و مشخصات نامش فاطمه و کنیه‏ اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی ‏بن ابی‏طالب (ع) و فرزندانش عباس (ع) ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. ♦️ولادت ام البنین (س) برخی از تاریخ‏ نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می‏زنند. تاریخ گواهی می‏دهد که پدران و داییان حضرت ام ‏البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن‏ها به هنگام نبرد، دلیرْ مردی‏ های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده ‏اند، آن‏چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می‏ آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ‏ شناس بزرگ عرب و برادر علی (ع) ـ به امیرالمؤمنین (ع) گفت: در میان عرب از پدرانش شجاع‏تر و قهرمان‏تر یافت نمی‏شود. ♦️انتخاب ام البنین (س) برای همسری علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه ‏السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب ‏شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد. عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏مانند بودند، و حضرت علی علیه ‏السلام نیز این انتخاب را پسندید. ♦️خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام بعد از این که عقیل شجره‏ نامه ‏های اَعراب را بررسی و ام‏ البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه‏ السلام ، او را نزد پدر ام ‏البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی‏طالب علیه‏ السلام برقرار شد. ♦️اولین روز زندگی مشترک روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه ‏السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم‏چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. ♦️تغییر نام فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه ‏السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی ‏مادری آن‏ها را آزار ندهد. 🌹محبت بی ‏دریغ ام البنین علیه‏ا السلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام ♦️ام ‏البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می‏کردند. ♦️ام ‏البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏کرد و آن را فریضه ‏ای دینی می‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است. ♦️فرزندان ام‏ البنین علیهاالسلام ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه ‏السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام‏ البنین، یعنی مادر پسران می‏خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی‏ هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏ السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان. فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه‏ فرزند حضرت ابوالفضل علیه ‏السلام ادامه یافت. 🌹مادر چهار شهید با شهادت چهار فرزند ام‏ البنین علیها السلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 ✍ : مـادرم اگر خواستي گريه كنـى بروشـريك باش اوكه پـس ازواقعـه گفت ديگر مرا مادر پسران نخوانيد چون ديگر پسرے نداشت وتوهم ديگر پسر ندارى 😭 وچه خوب وجه اشتــراكى داريد.. آرے مــادرم هروقت دلت گرفــت وياد فرزند افتادے برو درمـجلس زهــرا(س) شــرڪت كـن ڪه زهـرا داغ بســيارديده و دلے پر درد وجانكـاه ازپهلوے شكسته دارد. اما مادرم دوست دارم در عزايم همچون مادر وهــب كه ســر فرزندش را بسو ى دشمن پرتاب كرد وگفت چيزى را كه درراه خــدا دادم پس نمى گــيرم تو نيــز چون او مقــاوم و استــوار در مقابل منافقيــن وآنهايـى كه ممكــن است بيايند و با سخــنان نيـشدار دل تو را بدرد بياورند با صــبر و بردبارى خود ايستادگے كنى .... 🌹🍃 سید محمد شعاعے @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💢 . ❣ رفتارش با والدین بسیار خوب بود کلمه کمتر از جان برای شان به کار نمی برد. هر موقع که از بیرون به خانه می آمد بر پشت پدرش بالشت یا پشتی می گذاشت تا پدرش به دیوار پشت ندهد و کمرش درد نگیرد . می گفت: تا حالا پدرم مرا بزرگ کرد، از این به بعد من باید مراقب حال و احوال او باشم. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
-سرزمین من پر است از ام البنین ها... -نشانه اش ؟! -همین ابوالفضل ها....🌱 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💔 تصویری از مزار خاکی مطهر حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها در بقیع اللهم عجل لولیک الفرج بحق خانم حضرت ام البنین سلام الله علیها @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 رهبر معظم انقلاب، امروز: من به شما عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از پشت پنجره ی بارانی اتاقم، از پشت لاله های آفتاب خورده ی این شهر برایت می نویسم سلام مولای دلتنگی ‌ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❤️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌ها باهم نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن... شهید‌ سیدحسین رییسی🌷 صبـحتون شهـدایـی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
﷽ ✍🏻فرازی از وصیت‌نامه 🌹شهید مدافع‌حرم برادران و خواهران، با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، توطئه‌های استکبار را خنثی و نقشِ بر آب کنید. 🕊شهادت: ۱۳۹۵/۰۹/۲۲ 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات📿 اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 1⃣3⃣ ✨ دغدغه حاج حسین راوی: گل علی بابایی سال ۱۳۷۷ سال ۱۳۷۷، وقتی کتاب همپای صاعقه (جلد اول)، کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم را با آقای حسین بهزاد می‌نوشتیم، میان اسناد یک نوار صوتی مکالمات بیسیم یافتیم که مربوط به مرحله دوم عملیات " الی بیت المقدس " بود. عملیات در آن مرحله در دژ مرزی گره خورده و با مشکل مواجه شده بود نیروهای خودی در حال عقب نشینی بودند و کل عملیات به خطر افتاده بود. این در حالی بود که محسن وزوایی فرمانده محور عملیاتی محرم، صبح روز اول عملیات به شهادت رسیده و حسین خالقی جانشین وی شده بود. محمود شهبازی نیز فرمانده محور سلمان بود و حاج حسین همدانی معاونش. وقتی کار گره خورد، یکی از فرماندهان گردان‌های محور محرم پشت بیسیم آمد و گفت: « فشار دشمن زیاد است ما داریم اینجا از بین می‌رویم و قتل عام می‌شویم. » حسین خالقی به آن فرمانده گردان گفت: « الان یک شیر برایت می‌فرستم شما با کد همدانی پشت بیسیم صدایش کنید. او که به آنجا بیاید خیلی از مشکلاتتان را حل می‌کند. » چند لحظه بعد، حسین همدانی پشت خط بی سیم آمد و با آن فرمانده گردان ارتباط برقرار کرد و به عملیات سروسامان داد. این فراز از مکالمات بیسیم به ما فهماند که علاوه بر احمد متوسلیان و همت و شهبازی یک نفر دیگر هم در تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم بوده که برای خود یلی بوده است؛ همان طور که وزوایی و دیگران یل بودند. دنبال این آدم می‌گشتیم تا با او گفت وگو کنیم آن موقع ایشان جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج سپاه بود. سراغ ایشان رفتیم و با او گفت وگو کردیم. بعدها که فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله ، شد چون مسئول فرهنگی لشکر بودم ارتباطم با ایشان بسیار بیشتر شد و با هم آشناتر شدیم. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 2⃣3⃣ كم كم فهمیدم مهمترین دغدغه حاج حسین همدانی تدوین تاریخ جنگ است. می‌گفت: « ما هر چه داریم از هشت سال دفاع مقدس و تجربیات آن داریم و نباید آن را از دست بدهیم. » می‌گفت: « من قبل از انقلاب راننده بودم با حضور در جنگ فرمانده نظامی شدم. » وقتی کتاب " هم پای صاعقه " چاپ شد ایشان خیلی خوشش آمد. ولی گفت: « این کتاب یک نقص دارد و آن اینکه به بچه‌های تهران اختصاص یافته است. وقتی تیپ ۲۷ تشکیل شد سه ضلع داشت؛ یک ضلع بچه های مریوان به فرماندهی احمد متوسلیان، یک ضلع بچه های پاوه به فرماندهی محمد ابراهیم همت و یک ضلع هم بچه های همدان به فرماندهی محمود شهبازی. » حاج حسین گفت: « شما به نیروهای همت و متوسلیان که بیشتر تهرانی بودند خوب پرداختید ولی از بچه های همدان غافل شدید. پس، کار دیگری انجام دهید تا به آنها نیز توجه شود. علاوه بر آن باید کارنامه عملیاتی لشکر را تا آخر جنگ بنویسید. من هم تا آخر همراه شما پای کار هستم. » کار دیگری که آن موقع برای اولین بار انجام شد این بود که وقتی ایشان فرمانده لشکر شد ما طبق معمول می‌خواستیم یادواره حاج احمد متوسلیان را در سالن وزارت کشور برگزار کنیم. سردار همدانی گفت: « امسال یادواره را در مریوان برگزار می‌کنیم. » گفتیم که سخت است تا آنجا برویم و امکانات هم نداریم گفت: « مگر حاج احمد به تنهایی حاج احمد شد؟ او تعدادی حواریون و اعوان و انصار داشت که آنها احمد متوسلیان را حاج احمد کردند. ما باید برویم و یاد آن پیش مرگان کرد غریب را زنده کنیم. » دستور داد آمار دقیق شهدای مریوان تهیه شود و ما هم برای هر یک بنر و پلاکارد و زندگی نامه تهیه کنیم. طی مقدماتی دو سه ماهه این کار را انجام دادیم. تیرماه ۱۳۸۱ به مریوان رفتیم و یادواره ای باشکوه برای شهدای مریوان، با محوریت احمد متوسلیان برگزار کردیم. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 3⃣3⃣ ✨ فرشته نجات راوی: مهدی همدانی اسفندماه ۱۳۷۸ هفده ساله بودم و در سال سوم دبیرستان مشغول تحصیل. اسفندماه ۱۳۷۸، پدر و یکی از دوستانش جهت شرکت در همایشی عازم همدان بودند. برف زیادی آمده بود و هوا به شدت سرد. ابتدا مادر با رفتن پدر مخالفت کرد و گفت: « بگذارید صبح اول وقت بروید. الان هوا خیلی خراب است. » ولی پدر اصرار به رفتن داشتند از پدر خواستم من را هم با خود ببرند و ایشان هم قبول کردند. عصر همان روز با یک خودروی رنو به طرف همدان حرکت کردیم. از شهرستان آوج که گذشتیم دیگر هوا کاملاً تاریک شده بود و برف و کولاک بسیار شدید؛ طوری که پدر هنگام رانندگی هم به سختی جلوی خود را می‌دیدند. در یکی از گردنه‌های پُر شیب آوج، ناگاه پدر به سختی ترمز کردند. خودرو، بعد از چند بار سُر خوردن کنار جاده ایستاد. اول فکر کردم برای خودرو اتفاقی افتاده است. ولی بعد فهمیدم پدر پایین سراشیبی جاده نوری دیده و احساس کرده اند کسی به کمک احتیاج دارد. از خودرو پیاده شدیم و به دنبال پدر راه افتادیم. پدر درست حس کرده بودند. یک خودروی پیکان کنار جاده واژگون شده بود و مرد و زنی، همراه کودک چهارساله‌شان در ماشین گیر افتاده بودند. سریع به کمک هم در آن سرمای شدید که واقعاً تحملش سخت بود، آن سه نفر را از ماشین بیرون آوردیم و سوار ماشین خودمان کردیم و به اولین مرکز اورژانس رساندیم. هر سه نفر سرمازده ولی الحمد الله، در صحت کامل بودند. آن خانم که نجات پیدا کرده بود، مرتب می‌گفت: « من می‌دانستم... مطمئن بودم يك آدم خوب به نجات ما خواهد آمد. دلم گواهی میداد. » و به پدر اشاره می‌کرد و می‌گفت: « شما فرشته نجات هستید ... شما فرشته نجات هستید. » اصرار پدر به راهی سفر شدن در آن شب سرد و شهامت ایشان برای توقف در آن نقطه پرخطر گواه بصیرت و شجاعت ایشان بود. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 4⃣3⃣ ✨ ژیان، ماشین تشریفات راوی: محمود میرزاخانی مردادماه ۱۳۸۰ صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد. + « آقای میرزاخانی، برادر، هنوز که خوابیدی. » - « نه حاج آقا در خدمتم. امری باشد؟ » + « يك كار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان. » آن‌طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تأکید کرد، با خودم گفتم: " حتماً حاج‌آقا کار کوچکی دارد. " به همین علت سریع لباس ساده ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیانم شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیقه بعد، جلوی خانه حاجی بودم. یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم ولی آن روز چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم .البته خودم خجالت می‌کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم. حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش از در خانه بیرون آمد. محو ابهت حاج حسین بودم و با خودم فکر می‌کردم: " چقدر این لباس به حاج حسین می‌آید! خیلی زیبا شده است. " ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس‌ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. با خودم گفتم: " وای خدای من.... حالا چه کار کنم با دمپایی و ماشین ژیان؟ " فکر کردم: " حاج حسین الان من را سرزنش می‌کند. " ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 5⃣3⃣ سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و يك نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع بدون اینکه حرفی بزند سوار ژیان شد. + « میرزاخانی جان، سریع برو استانداری. يك جلسه مهم دارم. » اسم استانداری که به گوشم رسید، عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. دلم لرزید. با خود گفتم: " خدای من با این وضع و این ماشین چطور بروم روبه روی استانداری؟! " خودم خجالت می‌کشم وای به حال حاج حسین. اما جالب بود که حاج حسین يك كلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم‌. جلوی استانداری همدان حاج حسین قبل از این‌که پیاده شود، گفت: « میرزاخانی من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می آیم. » يك ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آنها به طرف خودروهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگي و خجالتی آمد و سوار ژیان شد. در راه بازگشت حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: « آقای میرزاخانی... دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمناً ماشین شما با همه آن ماشین‌ها فرق می‌کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بزرگترین بشارت به شیعیان عصر غیبت 🔹امام كاظم عليه السلام فرمودند:  🟢 طُوبى لِشيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَاللّه ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ. 🟡 خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ مى زنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستيم، آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى وخشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند. 🟣 این عبارت در باره ی احدی از اصحاب اهل بیت علیهم السلام بیان نشده است... مافوق تصور تمام بنی آدم است به هر کلمه ی این حدیث اگر با اعتقاد و ایمان کامل توجه کنیم 🔺ناامید را امیدوار 🔺خستگی را به نشاط 🔺 ضعف را به قوت 🔺 سستی را به جدیت 🔺 بی تحرکی و غفلت را به تلاش و یقظه 🔺 و در یک کلام،، مرده دل را زنده می کند... 📚بحار الأنوار : ج ۱۶ ، ص ۲۸۷ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰امام حسن مجتبی علیه  السلام: ✍ مَنِ اتَّكَلَ على حُسنِ الاختِيارِ مِنَ اللّه ، لَم يَتَمَنَّ أنّهُ في غَيرِ الحالِ التي اختارَها اللّه ُ لَهُ . 🔴 هركه به حُســن انتخاب خداوند تكيه كند ، جز آن وضعى را كه خدا برايش برگزيده است ، آرزوى داشتن وضعى ديگر نكند . 📚 میزان الحکمه، ج۴،ص۴۷۳
🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 💐 امروز ۲۶ آذر سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان (عج) گرامی باد. 🕊شهید جستجوگر نور « » 🕊شهید جستجوگر نور « » @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📢فردا سه‌شنبه، سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از بانوان سراسر کشور 🔹️در ایام سالروز ولادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها، جمعی از اقشار مختلف بانوان، صبح سه‌شنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار خواهند کرد. 🔹️رهبر انقلاب اسلامی سه سال قبل در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با اشاره به درخواست جمعی از بانوان برای برگزاری دیدار در ایام ولادت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)  به مناسب بودن چنین دیدارهایی اشاره کردند و در دو سال گذشته نیز این دیدار در ایام ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ما بهش میگیم "حواله" یهو حواله شد به قلبم خواستم یاد آور بشم، به سقوط ساعتی کشورهای دور اطرافمون یه کم بیشتر دقت کنید. ما داشتیم که با یاران ارتشی و سپاهیش، ۳۴ روز با اسلحه و دست خالی خرمشهر ایران ما رو نگه داشتن و جلوی ١٢ لشکر عراقی مقاومت کردند. صلواتی هدیه کنید به روح مطهر شهدا @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
֢ ֢ ֢ ֢ . √ اصفهانیه دیگه😂 •شوخی حضرت آقا(حفظه الله) با فرزند شهید مدافع حرم🕊😁 عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وز شوق این محال که دستم به دست توست من به جای راه رفتن پرواز می کنم... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم