🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 🌼💠🌼💠💠🌼💠🌼 💠🌼💠 💠🌼💠 💠💠 💠💠‌ 💠🌼 🌼 💠💠 🌼 #دلیل_رفتن #شهیدمدافع_حریم_انقلاب #شهیدحاج_حمیدرضا_اسداللهی قسمت 3⃣ سوالي از محضر شهيداسداللهي آيا دو پسر کوچک چهار ساله و چهار ماهه شما کافي نبود تا حب به آنها نگذارد تا در صف جهاد عليه ظلم و نفاق جهانى حاضر شوي؟ ما هم دوست داريم در صحنه جهاد حق و باطل وارد شويم اما چه کنيم که حب اولاد و ماديات برايمان حجاب شده ؟ جوابي از بهشت آمد که : من هم خيلي دو دسته گلم را دوست داشتم ؛ اما هر موقع عشق به خدا و امام زمان درونت آنقدر زياد شد که ديگر حب اولاد فراموشت شد ، شما هم مجاهد ميشوي مگر در قرآن نخوانديد که "ان الذين آمنوا اشدحبا لله " پس اي دوست مقايسه کن دو کفه حب را . کدام سنگينتر است ؟ حب به اولاد يا حب الله و چه عارفانه گفت اسداللهي در وصيت به پسرش که محمدم من تو را از خدا گرفتم براي مهدي . 🌀💠🌀🌼🌀💠🌀 🌼 🌼🌼 🌼💠🌀 💠🌀🌼🌀💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 🌼💠🌼💠💠🌼💠🌼 💠🌼💠 💠🌼💠 💠💠 💠💠‌ 💠🌼 🌼 💠💠 🌼 #خاطره_مسجد_ارک #شهیدمدافع_حریم_انقلاب #شهیدحاج_حمیدرضا_اسداللهی قسمت 4⃣ سال 83 که مسجد ارک آتیش گرفت ، تا شنیدم خودمو رسوندم مسجد ارک . ابوالفضل پسر عموی حمید رو دیدم با هلال احمر اومده بود برای کمک رسانی . همزمانی که داشتیم مجروح ها رو به آمبولانس منتقل می کردیم ، ابوالفضل گفت : "حمید امروز اومده بود مسجد ارک ولی هر چی باهاش تماس میگیرم گوشیش خاموشه" . اون شب تا ساعت 2 صبح همه بیمارستانها رو دنبال حمید گشتیم پیداش نکردیم. فردای اون روز سراغشو گرفتم ، گفت صحیح و سالمه اون شب بعد از کمک به مجروحا رفته بوده خونه. چند وقت بعد یه ماموریت از طرف هلال احمر رفتم ، حمید هم اومد . از روز آتش سوزی مسجد ارک ازش پرسیدم. حمید گفت: " تو حیات مسجد ارک بودم که مسجد آتیش گرفت ، از سقف حیات که برزنتی بود آتیش میریخت رو سر مردم . همه هجوم آوردن به سمت در حیات مسجد . در مسجد به سمت حیات باز میشد . انقدر مردم ترسیده بودن که به بسته بودن در مسجد توجه نمی کردن و همش همدیگرو هل میدادن .وقتی مردم هجوم آوردن نمیشد در رو باز کنی . جلو در بودم با چند نفر همزمان مردم رو به سمت حیات مسجد هل میدادیم تا در رو باز کنیم مردم برن بیرون . عده ای نمی دونستن موضوع چیه ما رو میزدن ، بالاخره تونستیم در مسجد رو باز کنیم تا مردم برن بیرون". 🌀💠🌀🌼🌀💠🌀 🌼 🌼🌼 🌼💠🌀 💠🌀🌼🌀💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 🌼💠🌼💠💠🌼💠🌼 💠🌼💠 💠🌼💠 💠💠 💠💠‌ 💠🌼 🌼 💠💠 🌼 #دلنوشته_خواهر_خانم_شهید #شهیدمدافع_حریم_انقلاب #شهیدحاج_حمیدرضا_اسداللهی قسمت 0⃣1⃣ این روزها مدام شما را مرور می‌کنم. تمام این هفت سالی که میهمان خانوادهٔ ما بودی. صحبت‌هایی که می‌کردیم. طرز فکر و سبک زندگی که داشتی. این روزها خواهرم را هم دوباره از نو می‌شناسم و دوباره وُ دوباره با خودم فکر می‌کنم جاماندن که شاخ و دم ندارد! این روزها که بسیاری از مردان، لبریز از شوق شهادت شدند و زنان سرریز از حسرتِ شهادتِ در معرکه، من مدام به مسیری که شما را به مقصود رساند می‌اندیشم. نمی‌شود که برای رسیدن به مقصد از مسیر غافل شد. نمی‌شود بدون طی طریق به مقصد رسید.اگر بتوانیم بدون چیدن و کنار هم گذاشتن حروف ش ه ی د واژهٔ شهید را به رشتهٔ تحریر دراوریم آن وقت می‌توانیم بدون کنارهم گذاشتن حروف یک زندگی شهادت‌طلبانه و چیدن سبک زندگی‌اش به شهادت برسیم...اما این روزها جایت خالی‌ست مرد! جایت خالی‌ست تا جوان‌ترها را بنشانی، هیجانات و عواطفشان را مهار کنی، با همان قوهٔ استدلال و عقلانیتت برایشان بگویی که شهادت یک اتفاق نیست. شهادت حتی هدف نیست! شهادت یک سبک زندگی‌ست؛ و البته که بهترین وسیلهٔ ایده‌آل برای رسیدن به منزل جاودانی است. جایت خالی‌ست تا برایشان یادآور شوی که همیشه آرزویت و تلاشت خدمت به ولی‌عصر ارواحناله الفداه بود ولو که منجر به شهادت نشود و بگویی که تو فقط تلاش کردی درست نیّت کنی، درست بندگی و زندگی کنی و درست خدمت کنی و از پسِ این همه درستی بود که خداوند هم، چنان مرگ درستی نصیبت کرد تا از دریچهٔ مرگ به زندگی جاویدان برسی..می‌دانی برادر، این روزها که جوان‌ترها التماس دعا وطلب شهادت دارند فقط در دلم برایشان عاقبت به خیری می‌طلبم؛ چرا که مقصود، خدمت به جامعهٔ اسلامی، مطلوبِ حضرت ولی‌عصر(عجل الله تعالی فرجه شریف) شدن و از این رهگذار به رضایت الهی رسیدن است ولاغیر. مابقی را هرچه حضرت دوست بخواهد گردن می‌نهیم. اگر توفیق شهادت را نصیبمان کند شاکریم و غیرِ آن را تسلیم، که هرچه از دوست رسد نیکوست...این روزها مدام مرورت می‌کنم برادر، و با خودم فکر می‌کنم جاماندن که شاخ و دم ندارد! 🌀💠🌀🌼🌀💠🌀 🌼 🌼🌼 🌼💠🌀 💠🌀🌼🌀💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم