🌷 اللهم فُکَّ کلَّ اسیر ...🕊
🔴 #پایی_که_جا_ماند
خاطرات آزاده سرافراز سید ناصر حسینی پور
💠فصل هفتم
🔸تکریت_کمپ ملحق
قسمت 9⃣0⃣4⃣
▪️یکشنبه۱۸ دی ۱۳۶۷_تکریت_کمپ ملحق
دلم گرفته بود. سراغ حسن بهشتیپور رفتم. صحبتها و نصیحتهایش آدم را سبک میکرد. وجودش در کمپ ملحق نعمت بود. شعری را که به کمک بهزاد روشن سروده بود، برایم خواند. شعری که معروف شد به شعر دو شاعری! بهشتیپور به بعضی از بیتها و مصراعها که میرسید، نصیحتمان میکرد. از دست بعضیها دلش خون بود، او دربارهی بیتِ:
بنگر تَهَُّور و مردانگی ز شمع تو/ باقامتی چو سر پا ایستاده و جانش زدست، رفت.
گفت:
« بچهها باید تو اسارت سوختن و ساختن، کم نیاوردن و مرد بودن رو از شمع یاد بگیریم. آدم بسوزه اما با ایستادگی. آدما اگه میخوان جلوی هیچ نامردی و هیچ دشمنی خم نشن، باید سوختن و مردانه وایستادن رو از شمع یاد بگیرین. شمع در حالی که داره میسوزه و ذوب میشه، ایستاده میسوزه. مردانه میسوزه تا به ته برسه. شمع در سوختن نمیشکنه، تا به ته برسه، اما بعضی از ما زود میشکنیم.
ای کاش تو مردانگی و ایستادگی، تو سوختن و ساختن، شمع الگوی همهمون باشه. »
شعری را که آن روز و روزهای بعد بهشتیپور برایم خواند:
آن همه عزت و غرور و سربلندی ز دست رفت
زدست رفت روزی که مسلسل زدست رفت
گرد و غبار بیهمتی نشسته روی مسلسلم
این گرد چهره از روزی است که مسلسل زدست رفت
روزی که آسمان نظاره کرد دستان غیرتم
پاشید تمام غرورم و فرصت زدست رفت
در ما نبود شجاعت انتخاب مرگ سرخ
با ذلت چو خوار زندهایم و شهادت زدست رفت
بنگر تَهور و مردانگی و ایستادگی زشمع تو
با قامتی چو سرپا ایستاده و جانش زدست رفت
▪️دوشنبه ۱۹ دی ۱۳۶۷_ تکریت_ کمپ ملحق
امروز صبح عصایم را برایم آوردند. آن روز نفهمیدم چه کسی به ستوان حمید گفته بود، بدون عصا هستم. روزهای بعد فهمیدم کار دکتر مؤید بود. ستوان حمید نمیدانست نگهبانها عصایم را برداشتهاند. به خاطر اینکه حامد با عصایم بچهها را زده بود، خودم اینجور خواسته بودم. ستوان حمید درکم میکرد چون خودش یک پایش مصنوعی بود. حمید در عملیات والفجر هشت پایش قطع شده بود.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
۶ اسفند ۱۳۹۹
🌷 اللهم فُکَّ کلَّ اسیر ...🕊
🔴 #پایی_که_جا_ماند
خاطرات آزاده سرافراز سید ناصر حسینی پور
💠فصل هفتم
🔸تکریت_کمپ ملحق
قسمت 0⃣1⃣4⃣
▪️چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۶۷_ تکریت_کمپ ملحق
بعدازظهر روز قبل بیشتر بچهها نتوانسته بودند برای قضای حاجت به توالت بروند. شب قبل بچههای بازداشتگاه از ناچاری در لیوانهای آب خوریشان ادرار کرده بودند. از دی ماه که هوا سرد شده بود، کسانی که مشکلات خودادراری، ناراحتی کلیوی، مثانه و بعضاً اسهال خونی داشتند، هیچ راهی جز اینکه در لیوانهای چای خوریشان ادرار کنند، نداشتند. هر روز از ساعت شش عصر که برای آمار شب وارد بازداشتگاهها میشدیم تا هشت صبح روز بعد، چهارده ساعت را بدون توالت سر میکردیم.
بعضی از بچهها از روی ناچاری از قوطیهای حلبی پنج کیلوییِ روغن، جعبههای سرُم پلاستیکی، قوطیهای کمپوت و یا قوطیهای رُب گوجه استفاده میکردند. هر چند نگهداری این قوطیها ممنوع بود، اما بچهها این قوطیها را زیر پتو به دور چشم نگهبانها نگه میداشتند.
آن روزها خودم از یک قوطی کمپوت گیلاس استفاده میکردم.
بعدها که قوطیهای کمپوت و رب گوجه و... را جمع کردند، مجبور بودم مثل دیگران از لیوان حلبی استفاده کنم.
هفتهی قبل وقتی سلوان مشغول خوردن کمپوت گیلاس بود، مرتب نگاهش میکردم. از نگاه سلوان فهمیدم خیال میکند، دلم هوس کمپوت کرده. همینطور هم بود. وقتی گیلاس میخورد، دهانم آب میافتاد. نگاه من به سلوان هم به خاطر گیلاسها بود و هم قوطیاش. سلوان قوطی گیلاس را بهم داد. چهار، پنج دانه گیلاس ته قوطی بود. قبل از اینکه گیلاسها را بخورم به فکر تمام شدنش بودم!
تا امروز از قوطی کمپوت گیلاس استفاده میکردم. دیشب بیشتر بچههای بازداشتگاه مثل همهی شبهای گذشته به اجبار توی لیوانهای حلبی و قوطیهایی که داشتند، ادرار کرده بودند.
بعد از نماز صبح و قبل از آمار، بچهها لیوانها و قوطیهای پر از ادرار را در گوشه ای به ردیف چیدند، یک تکه کارتن روی لیوانها قرار دادند و پتوها را تا کرده و روی لیوانها گذاشتند. با همهی تدبیر و زیرکی که به خرج داده بودیم. نمیدانستیم با بوی بد آن چه کنیم؟ فضای داخل بازداشتگاه بوی مشمئز کنندهای داشت. بچهها منتظر فرصتی بودند تا بعد از آمار صبح لیوانها و قوطیها را توی توالت خالی کنند.
صبح زود که سعد برای آمار وارد بازداشتگاه شد، از نگاه مرموزش به گوشه و کنار بازداشتگاه فهمیده بود، بچهها چهکار کردهاند. سعد به روی خودش نیاورد. از بازداشتگاه که خارج شد به مسئول بازداشتگاه گفت:
« تا نگفتم، کسی از بازداشتگاه خارج نشه! »
سوت بیرونباش که زده شد، اسرا با لیوانهای پر از ادرار به طرف توالتها دویدند. حامد، ولید، سلوان و ماجد جلوی درِ ورودیِ توالت ایستاده بودند. وقتی بچهها میخواستند وارد سرویسهای بهداشتی شوند، حامد گفت: « کلکم آگف! » (همهتون وایستید)
بچهها ایستادند. ولید گفت:
« ما میدونیم شما تو لیوانهاتون ادرار کردید! »
بچهها میخواستند قبل از اینکه مُقسم صبحانه و چای را تقسیم کنو، لیوانها را داخل توالت خالی کنند و سهمیهی چایشان را بگیرند. آنها باید در لیوانهایی که شب قبل از ناچاری توی آن ادرار کرده بودند، چای میخوردند. بیشتر بچههای روزهدار، سهمیهی ناهارشان را در همان لیوانها برای افطار و سحری نگه میداشتند. لیوانها را با آب خالی و بدون تاید و مایع ظرفشویی میشستیم، به همین خاطر، بیشتر بچهها اسهال خونی داستند.
حامد گفت:
« هر کس لیوان ادرار خودشو روی سر خودش خالی کنه! »
بچهها اعتراض کردند.
ولید گفت:
« با ادرارتون غسل کنید! »
حامد یک تکه پلاستیک دستش کرده بود و لیوان ادرار بعضی از بچهها را روی سرشان خالی کرد. روبهروی بازداشتگاه یک و کنار درِ ورودیِ توالتها صحنه بدی بود. راهروها پر از نجاست بود.
نگهبانها قصد داشتند این کار تکرار نشود. به سعد که بعضی وقتها احترامم میکرد، گفتم:
« اگه شما جای ما بودید حاضر میشدید توی لیوانی که آب و چای میخورید، ادرار کنید! »
وقتی جوابی نداد، ادامه دادم:
« شما فکر میکنید دلمون میخواد تو لیوانی که هر روز آب و چای میخوریم، ادرار کنیم؟ »
مدتی که ملحق بودیم. این کار تکرار میشد، بخصوص در فصل زمستان همهگیر بود.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
۶ اسفند ۱۳۹۹
🔴اهل دانش تعقل میکند..
📍وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ
(سوره عنکبوت آیه ۴۳)
📍ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﻣﻰ ﺯﻧﻴﻢ ، ﻭﻟﻲ ﺟﺰ ﺍﻫﻞ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﻘّﻞ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ .✳✳✳
📍ﻣﺜﺎﻝ ﻫﺎﻱ ﺣﻜﻤﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﻫﺎ ﺗﻔﻜﺮ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.ﺁﺭﻱ؛ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻣﺜﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻭ ﻛﻮﭼﻜﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺜﺎﻝ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﻄﺒﺎﻕ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻇﺮﺍﻓﺖ ﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ؛
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺣﺸﺮﻩ ﺍﻱ ﻣﺜﻞ ﻋﻨﻜﺒﻮﺕ ﻫﺪﻓﻲ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ، ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻴﺎﻥ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ.✴✴✴
#کلام_وحی
۶ اسفند ۱۳۹۹
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
چرا امام زمان را «منتظَر» مى نامند؟
🔵 امام جواد علیه السلام فرمودند:
🌕 «چون او را غيبتي است طولاني كه در آن زمان مخلصين انتظار ظهور او را دارند، اهل شك و شبهه منكر وجود حضرت مى شوند، بى دينان نام و ياد او را به استهزاء و مسخره مى گيرند، گروهى به دروغ براي ظهور وقت تعيين مى كنند، كسانى كه عجله كنند هلاك مى شوند، و اهل تسليم نجات پيدا مى كنند.»
📚 كمال الدين ج ۲ ،ص ۳۷۸
#مهدویت
۶ اسفند ۱۳۹۹
4_5805264177379410625_6023924557306398253.mp3
1.84M
🔴نظر امام خامنه ای درباره «دستهی سومِ پس از جنگ» در جمله معروف شهید باکری
🌹امروز ششم اسفند، سالروز شهادت شهید «حمید باکری» است. جمله معروفی از او به یادگار مانده است: «دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان سه دسته می شوند:
🔸دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.
🔸دسته ای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
🔸دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد.
پس از خدا بخواهید با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود.»
♦️مهرماه 91 در دیدار رهبرمعظم انقلاب با خانواده شهدای استان خراسانشمالی، فرزند یکی از شهدا در صحبتهایش این جمله منتسب به شهید باکری را بیان میکند.
♦️امام خامنهای در صحبتهایشان به این جمله اشاره کرده و میگویند: « من یک نکته ی دیگر را هم اضافه کنم بر آنچه که عزیزان ما در اینجا بیان کردند. گفتند: "آن کسانی که در دوران جهاد مقدس و دفاع مقدس، در جبهه های جنوب و غرب رفتند وارد میدانها شدند و جان خود را کف دست گرفتند، به سه دسته تقسیم میشوند: بعضیها از گذشته شان پشیمان میشوند، بعضیها بیتفاوت میمانند، بعضیها پایبند میمانند. آنهائی که پایبند میمانند، باید از غصه دق کنند." این جمله اخیر را من قبول ندارم.
#کلام_رهبری
۶ اسفند ۱۳۹۹
#در_محضر_معصومین
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله :
🔴خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خودش نمیتواند آنها را شمارش کند. هر کس به یکی از فضائل علی اقرار کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد حتی اگر در روز قیامت به اندازه گناهان همهی جن و انس گناه کرده باشد.
هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند. هر کس گوش به فضیلتی از فضائل علی بدهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛ و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با چشمش مرتکب شده میبخشد.»
آنگاه رسول خدا فرمود:« نگاه کردن به چهرهی علی بن ابی طالب عبادت است، یادش نیز عبادت است و ایمان هیچ بنده ای جز با دوستی او و بیزاری از دشمنانش پذیرفته نیست.»
📚بحارالانوار، ج 38، ص 196
#حدیث_روز
۶ اسفند ۱۳۹۹
•••••
آخر همہ باید بہ علے رو بزنند
هم شیعہ و هم سُنّے از او دَم بزنند
در قبر چنان مدح بخوانم ز علے
تا هر دو ملڪ ز شوق زانو بزنند ...
#فقط_حیدرامیرالمومنین_اسٺ
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
۶ اسفند ۱۳۹۹
۶ اسفند ۱۳۹۹
۶ اسفند ۱۳۹۹
همای رحمت.mp3
10.7M
🎉ویژه ولادت امام علی علیه السلام🌹
🎧 "هُمای رَحمَت"
⚜همخوانی بسیار زیبا فارسی-عربی در مدح حضرت علی علیه السلام⭕️
🌀کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
📺مشاهده و دریافت آثار گروه:
🎞 Aparat.com/tawashih_tasnim
#میلاد_امام_علی
#روز_پدر
#ماه_رجب
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
۶ اسفند ۱۳۹۹
📌 غوغایی است در خانهٔ خدا امشب
🌌 فرشتگان در انتظارِ «نَبَاء عظیم»، میان آسمان و زمین در رفت و آمدند. امشب از دیوار کعبه صدای کودکی به گوش میآید که از طنین صدایش بتهای کعبه به لرزه میافتند.
🔆 او میآید تا پیامبر تنها نباشد، میآید تا دنیا یتیم نمانَد، میآید تا عدالت را معنا کند. دیر نباشد که فرزندش تکیه بر همین دیوار زند و فریاد عدالتخواهی سَر دهد و از بانگ «اَنَا المهدی»اش بتهای جهان فرو بریزد.
🌸 ولادت #امام_علی علیهالسلام را تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
۶ اسفند ۱۳۹۹
۶ اسفند ۱۳۹۹