eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
شرمندگی کافی نیست آن روز ابزارشان، سلاح نظامی بودو امروز ابزارمان، سلاح فرهنگی در جبهه‌ی جنگ نرم است پس به جای اظهار شرمندگی، رزمندگی پیشه کنیم تا فرزندانمان ایمن گردند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🕊⭕️ 🌹🕊🕊⭕️ 🌹⭕️🕊🌹🕊 🌹🕊🕊⭕️🌹 🌹⭕️🌹🕊🕊 ⭕️🌹🕊🌹🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 اکثرا عاقا صالح صدام میزدبه قول خودش مرد زندگیش آقای به تمام معنا بود.محبتم بهش خیلی زیاد بود خانومم بود و تاج سرم همیشه بهش میگفتم :هر اتفاقی بیفته از دوست داشتن من نسبت به شما چیزی کم نمیشه حتی تو اوج عصبانیت اگه چیزی ازم میخواست،براش برآورده می کردم ولی تو جمع خوشم نمیومد ابراز علاقه کنیم به هم دوست داشتم نوع محبتمون اختصاص برای خودمون باشه نه هیچ کس دیگ اگه اختلاف نظری داشتیم سریع برای رفع کدورت پیش قدم میشدم خانومم عاشق گله..مخصوصا یاس منم که عاشق خانومم هستم پس همیشه براش گل میخریدم اختصاصی به هدیه هام رسیدگی میکرد تا یه وقت آسیب نبینن خودمم ب گل و‌گیاه خیلی علاقه دارما سلیقه م هم خیلی خوبه ها خیلی با حوصله برای زهرا جانم وقت میذاشتم...تو کارهای خونه هم که همیشه کمکش بودم خب خانومم تو شهر غریب بودمن باید تموم تنهایی هاشو پر میکردم با اینکه کارم تو پادگان خیلی سختی داشت اما تو خونه هیچ وقت ابراز خستگی نمیکردم اهل تفریح و گشت و گذار هم بودم اغلب میرفتیم پیاده روی خونه مون نزدیک دریا بودبه به چه صفایی داشت با هم بودم برامون خیلی لذت بخش بودآرامشمون کنار هم بی نظیر بودهعی از صبح تا ظهر که میرفتم سر کار کلی دلتنگم میشد وقتی خونه نبودم تنهایی ناراحتش میکرد بدون من آرامش نداشت عزیز جانم خب من خیلی شوخم..شیطنت میکردم براش واسه همین وقتی نبودم خونه سوت و کور میشدو خانوم جان به شدت دلتنگ خانومم قبل شهادتم خیلی وابسته ی من و بچه مون بوددنیا رو دوست داشت ( اما بعد شهادتم اونم از دنیا کنده شده آرزوی شهادت داره ) یه پسر دارم دسته ی گل محمد حسین عزیزم وقتی رفتم ۷ ماهش بودالان یه ساله شده محمد حسینم تو ایام فاطمیه به دنیا اومدانقد خوشحال بودم که از قبل یه پیامک آماده کرده بودم و بعدش برا همه ارسال کردم: سلام محمدحسین کوچک ما با بهار به دنیا آمد.با بهار رخت عزایز فاطمی پوشید و اولین گریه های معصومانه اش را به صدیقه ی شهیده ی طاهره تقدیم و پیشکش خواهد کرد. برای عاقبت به خیری کوچولوی ما دعا کنید..بهشون خیلی علاقه داشتما اما وابسته نبودم میگفتم : نمیخوام بهتون وابسته بشم این حرفا مال وقتی بود که از سوریه و شهادت خبری نبود حواسم بود که این رابطه ی قلبی زمین گیرم نکنه زمین گیر نشیدا حواستون باشه محمد حسین پسرم خیلی بابایی شده بوداز سر کار که می اومدم دیگه ولم نمیکردنمیخواست باباشو با کس دیگه ای شریک بشه تو سوریه بودم که خانومم گفت محمد حسین روی پای خودش وایمیسته انقد ذوق زده بودم که همش حرکاتشو برا خودم تصور میکردم محمد حسین بابا مرد شده بود خیلی دوست داشتم حافظ قرآن بشه وقتایی که خواب بود براش نوای قرآن رو پخش میکردم به زهرا خانوم میگفتم: اگه محمد حسین حافظ قرآن بشه ما اون دنیا سربلندیم.. 🌹🕊🌹⭕️🌹🕊🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 ⭕️ ⭕️⭕️⭕️🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊⭕️ 🌹🕊🕊⭕️ 🌹⭕️🕊🌹🕊 🌹🕊🕊⭕️🌹 🌹⭕️🌹🕊🕊 ⭕️🌹🕊🌹🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 پرکاری عجیبی داشتم کم میخوابیدم به نظرم شهادت در راه خدا مزد اون آدماییه که در راه خدا پر کارن مثل شهدای جنگ تحمیلی خادم دائمی شهدا در منطقه ی فکه برای مراسم ظهر عاشورا بودم از خدمت به شهدا لذت عجیبی میبردم عاشورای فکه رو خیلی دوست داشتم خداكنه امسال هم رفقام به يادم باشن و مراسم خيلي خوبي بشه...شك نكنيد كه خودمم حضور دارم توي مراسم ظهرعاشورا فكه مسئله ی خمس خیلی برام مهم بود..حساس بودم نسبت بهش نماز اول وقت و نماز شبم ترک نمیشداز ویژگی های بارزم بود و شاید همین باعث شد تقوی پیدا کنم و شهید بشم خیلی خوش برخورد بودم واسه همین دوستای زیادی هم داشتم با قیافه ها و ظواهر مختلف و گاهی متضادظاهر افراد برام مهم نبود اینطور نبود که همون اول شروع ب نصیحت طرف مقابلم کنم رفتار و چهره ام برا تذکر کافی بود رفقا اول باید رفتار و عمل مون درست باشه با عمل بیشتر جذب میشن گاهی سربازا و خانواده هاشون برای رفع مشکلات شخصی شون میومدن سراغ من جوری راهنمایی شون میکردم ک ب نتیجه برسن خیلی دلسوز حال بقیه بودم و خیلی مهربون تعریف از خود نباشه واقعا خواستنی بودم بین ائمه به حضرت فاطمه زهرا ارادت خاصی داشتم مادر پهلو شکسته مون....مطالعه ی دینی و سیاسی زیاد داشتم همیشه دنبال تحلیل اخبار بودم تعصب خاصی هم داشتم روی انقلاب و رهبری و نظام تعصب الکی نه....پشتش آگاهی بود از کارهای سختی که انجامش لازم بود، فرار نمیکردم اگر ساعت بیشتری می موندم محل کار،، برای اون زمان برگه ماموریت امضا نمیکردم.. کمک کار همه بودم به طور ویژه پدربزرگ و مادربزرگم اونا هم بیشتر از فرزند خودشون منو دوست داشتن هنوزم شهادتمو باور نکردن... 🌹🕊🌹⭕️🌹🕊🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 ⭕️ ⭕️⭕️⭕️🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
گواه باشيد..بعد از ما مسئوليدچه كرده ايد در غياب شهدا؟ رفتند.دلشان به ما خوش بود. اماخودماني بگويم، خراب كرديم. 🌹⭕️💢⭕️🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🕊⭕️ 🌹🕊🕊⭕️ 🌹⭕️🕊🌹🕊 🌹🕊🕊⭕️🌹 🌹⭕️🌹🕊🕊 ⭕️🌹🕊🌹🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 قرار بود اربعین برم کربلا برای زیارت خواب دیده بودم از روی درختی یه گلابی شیرین خوشمزه چیدم و خوردم جوری مزه ش هنوز زیر زبونم بود خانومم گفت حتما برا سفرکربلاته و میوه ی بهشتی خوردی آره شهادت طعم بی نظیری داره..خاص و شیرین مثل میوه ی بهشتی روز اعزام به کربلاخوشحال اومدم خونه و گفتم بالاخره کارم درست شد زهرا جان گفت تو که کارت درست شده بودگفتم : نه...آخه...میدونی..... شاید از اون طرف یه جای دیگه هم برم پرسید کجا؟؟گفتم شاید سوریه مدت ها بود دنبالش بودم..اما به زهرا چیزی نگفتم قرار بود پنج نفر اعزام بشن که اسم من بین شون نبود...لحظات آخر یکی انصراف دادو من دقیقا روزی که میخواستم برم کربلا، به سوریه اعزام شدم ۲۸ آبان ۹۴ خیلی با خانوم حرف زدم تلاش کردم آرومش کنم از وضعیت اونجا براش گفتم خب حق میدم بهش تصمیم سختی بوداما قانعش کردم..کاملا منطقی راضی شد که برم فک میکرد نیروهای آموزشی خط مقدم نمیرن و خطرش کمه با این حرفا به خودش امیدواری میدادحتی یه لحظه نمیذاشت ذهنش به شهادت فکر کنه میگفتم : اگه من نرم،، بقیه هم نرن،این بار رو کی باید برداره؟؟ ما چجوری آسایش و راحتی داشته باشیم ولی مردم توی جنگ به سختی زندگی کنن؟ بهش گفتم چند ماهه بر میگردم و از زیر قرآن رد شدم و رفتم دوماهی که نبودم زندگی زهرا شده بود تمام استرس و نگرانی تلفن همراه رو از خودش دور نمیکرد این آخرا بیشتر بهش زنگ میزدم هر بار میگفت دلم میخواد تلفن حالاحالاها قطع نشه...میخوام صداتو بشنوم تلفن ولی خودکار قطع میشدخب اغلب حرفامون احوالپرسی بود..چون تلفنا کنترل میشد اما با این وجود خانوم جان دائما میگفت: دلم برات تنگ شده کی میای؟؟ من سکوت میکردم معنای سکوتمو میدونست...وقتی چاره ای نداشتم سکوت میکردسر ۴۵ روز همه دوستام برگشتن ولی من موندم بچه های زیادی اونجا بودن که اگه میومدم، کار ناتمام می موند.وظایفم زیاد بود دائما به خانومم میگفتم باید صبر داشته باشی..از حضرت زینب صبر بخواه ایام فاطمیه بود...۱۶ بهمن در حین درگیری با تروریستای تکفیری شمال شهر حلب..منطقه ی "رتیان" یه گلوله ی مستقیم، سر نازنین مو هدف گرفت سعادت اومد به دیدنم فرشته ها هم اومدن منو بردن دیدار دوست داشتنی هام رفتم پابوس بهترین ها شهید شدم و خوشبخت اگه با شهادت از دنیا نمی رفتم، زهرا نمیتونست نبودن مو تحمل کنه خوشحاله که به آرزوم رسیدم الان بی نهایت دلش تنگه دلش میخواد یه بار دیگه برگردم منو ببینه و دوباره برم میگه اگه برگردی محکم نگهت میدارم و نمیذارم بری اما با این همه ، الان آرامش داره قبل شهادتم آروم و قرار نداشت اما حالا دیگه دلشوره نداره تا پیکرمو ندید باور نکرد شهادتمو ۱۸ بهمن ۹۴ شهادتم اعلام شددر گرماگرم نبر آزاد سازی شهرای شیعه نشین سوریه: نبل و الزهرا که بالاخره محاصره ش شکسته شد به اذن الهی خون من و همرزمای شهیدم به ثمر نشست لشکر خدا همیشه پیروزه من و صدها مثل من به فدای اسلام و انقلاب عزیزان حواستون باشه این انقلاب رو به دست ما امانت سپردند...نکنه یه وقت در امانت خیانت کنیم دست از امام خامنه ای، حضرت ماه برندارید این ماه از خورشیدِ عالم تاب، نور گرفته امام زمان ان شاالله یاورتون. 🌹🕊🌹⭕️🌹🕊🌹 💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢 ⭕️ ⭕️⭕️⭕️🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴 مفسر بزرگ قرآن کریم حضرت آیت‌الله جوادی آملی به ارادت‌مندان امام زمان ارواحنا فداه توصیه کرد: 🔵 همت ما نباید این باشد که امام زمان (عج) را ببینیم بلکه همت‌ ما باید این باشد که آقا ما را ببیند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
5⃣ 2⃣ روز مانده تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رخ مپوشان ز من و فرصت دیدارمگیر ماه رخسار علی! دست به رخسار مگیر تو بر این سوخته گلزار، صفا می بخشی همه ی عشق و صفا را تو ز گلزار مگیر @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
5⃣ 2️⃣روز تا شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها باقی مانده است... ☑️ضربه‌ی قنفذ 😭 فَقَالَ الْعَبَّاسُ لِعَلِيٍّ (صلوات الله علیه) مَا تَرَى عُمَرَ مَنَعَهُ مِنْ أَنْ يُغْرِمَ قُنْفُذاً كَمَا أَغْرَمَ جَمِيعَ عُمَّالِهِ فَنَظَرَ عَلِيٌّ (صلوات الله علیه) إِلَى مَنْ حَوْلَهُ ثُمَّ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ [بِالدُّمُوعِ‏] ثُمَّ قَالَ شَكَرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَهَا فَاطِمَةَ (صلوات الله علیها) بِالسَّوْطِ فَمَاتَتْ وَ فِي عَضُدِهَا أَثَرُهُ كَأَنَّهُ الدُّمْلُج‏ُ عبّاس به مولا علی (صلوات الله علیه) گفت: چه چیزی مانع شد که عمر از قنفذ هم مانند سایر کارگزارانش غرامت بگیرد؟ امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) نگاهی به اطرافیانش کردند و چشمانشان پر از اشک شد 😭😭😭 و فرمودند: عمر خواست بدین وسیله از قنفذ بخاطر ضربتی که با تازیانه به فاطمه (صلوات الله علیها) زد، تشکر کرده باشد ؛ همان ضربتی که فاطمه (صلوات الله علیها) از دنیا رفت در حالی که اثر آن بر بازویش مانند دستبند باقی مانده بود. 📓كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 675 🏴5 روز تا سیزدهم جمادی الاولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نقل 75 روز باقی مانده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزشمار فاطمیه 📆 25 روز مانده به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📆 25 روز مانده به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم