eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
303 دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر ز سفر بدم می‌آید کی می‌بری‌ام پدر به خانه 😭 استوری شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزشمار اربعین 📆 15 روز مانده به اربعین حسینی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماره 25 💠 عنوان کلیپ:⁣ تمامِ خير... هر روز یک کلیپ شامل یک حدیث از فضائل زیارت سیدالشهداء علیه السلام را در استوری اینستاگرام خود قرار دهيد.. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 امام صادق علیه السلام: ✍ زُورُوا كَرْبَـلا وَ لا تَقْطَـعُوهُ فَإِنَّ خَيْرَ أَوْلادِ اْلأَنْبياءِ ضَمِنَتْهُ…  ⚫️ كربلا را زيارت كنيد و اين كار ادامه دهيد، چرا كه كربلا بهترين فرزندان پيامبران را در آغوش خويش گرفـته است. 📚 كامل الزيارات، ص269 🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
امروز در شام چه‌خبر است؟ 🔹پنجم صفر سال ۶۱ هجری قمری است. طاقت دختر ۳ سالهٔ سیدالشهدا(ع) بامداد امروز در خرابهٔ شام به پایان رسید و بهانهٔ پدر را گرفت. بالاخره پدر نه با پا که با سر به دیدن دختر آمد. 🔹حضرت رقیه(س) ابتدا از وضع غیرقابل وصف سر ترسید اما وقتی فهمید در سینی سر پدرش را آورده‌اند صیحه‌ای کشید و تمام توانش را در دستان ضعیف و نحیفش جمع کرد تا سر را به آغوشش بچسباند. 🔹او چند جمله‌ای خطاب به امام حسین(ع) فرمود و از غم پدر جان داد. دختر امام مسلمین نه در قبرستان مسلمانان که در همان خرابه دفن شد. ◾️خشت‌های این خرابه سنگ غسلش می‌شود ◾️یک علی باید دوباره غسل یک زهرا کند @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تا بنر نصب شود خیلیها گریه کردند رییس پاساژ گریه کرده ، نگهبان گریه کرده ، صاحب طلا فروشی گریه کرده ، بنر با اشک نصب شده ،راننده تاکسی ها که رد میشدند گریه کردند و … تا رسید به کسی که گوشی را درآورد و عکس گرفت چقدر گریه کرده اند تا عکس رسید به ما …. (سلام الله علیها)❤️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
4_5805672018883907505.mp3
10.97M
اومدی کنج یه ویرونه... سر زدی آخر به این خونه...❤️‍🩹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️نامه دردناک همسر شهید در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری. فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود: « رستمعلی جان، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام. عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم؟ از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنند، خنده ام گرفته بود.‏ مگه بهشان نگفتی که جبهه ای؟ گفتند بخاطر غیبت اخراج شده ای، مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد، همان بهتر که اخراجت کنند. عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده. » هدیه به ارواح طیبه شهداصلوات فراموش نمیکنیم که این انقلاب با این خونهای پاک و ارواح مقدس بدست آمده. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
!! 🌷عملیات والفجر ۹ بود، اوایل فروردین ۱۳۶۵، ارتفاعات شمال غرب عراق. در حال مبارزه ای جانانه بودیم که خمپاره ای مهمانمان شد و ترکش های کوچک آهنی اش به یادگار بر بدنم نشست. از ناحیه‌ی سر و پا زخم برداشتم. بچه ها مجبور به عقب نشینی شدند و من ماندم. 🌷سردی هوا آزارم می‌داد، آن‌هم در ارتفاعات سخت و پر سوز! حس کردم دست‌هایم از شدت سرما قادر به تکان خورن نیستند. از آن‌طرف، خونی که از پای زخمی ام بر زمین می‌ریخت حسابی گرم بود، ترجیح دادم دست های سردم را با خون داغم گرم کنم. حرارت مطبوعی بر جانم دوید!! 🌷لحظات همچنان می‌گذشتند.... در حالت نیمه بیهوشی دیدم عده ای جلو می‌آیند و به من نزدیک می‌شوند. فکر کردم بچه های خودی‌اند، برایشان دست تکان دادم، نزدیک‌تر که شدند شنیدم که عربی حرف می‌زنند، و بدین ترتیب اسیر شدم.... 🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نه بنز داشتن ! ﻧﻪ ﯾﻪ ﻭﯾﻼ ! ﻧﻪ ﺷﮑﻢ ﺷﺶ ﺗﯿﮑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ! ﻧﻪ ﯾﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺮﻧﺪ! ﺍﯾﻨﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺭﻭﺡ آسمونی ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﺗﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺪﻩ... 😔 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم