بسم الله الرحمن الرحیم « ملاقاتی وحشتناک در کوه😰 » ادامه ... موسی(ع) به خداوند گفت: پروردگارا؛ خودت را به من نشان بده. ✨ « أَرِنِی » پروردگار به او جواب داد: تو نمیتوانی مرا ببینی. ✨ « لَن تَرانِی » به کوه نگاه کن، اگر این کوه در همین حالتی که هست، برقرار ماند، پس تو هم مرا میتوانی ببینی😨 حضرت به کوه نگاه کرد. خداوند گوشه ای از آثار خود را بر كوه ظاهر کرد، در واقع آشكار شدن آثار خدا مثل آشكار شدن خود او است. ناگهان کوه متلاشی شد. مثل پودر با زمین یکسان شد! 🧨 حضرت موسی(ع) که این صحنه را دید، چنان وحشتزده شد😰😱 که بلافاصله بیهوش روی زمین افتاد.🏨🩺 وقتی بهوش آمد، فورا گفت: « خدایا تو پاک و منزهی و من توبه می کنم! » هدف بنی اسرائیل از این درخواست بهانه جویی بود ولی هدف حضرت موسی(ع) در این دعا تقرب و نزدیکی بیشتر به محبوبش خداوند بود.💖 چه زیبا گفت مولانا؛⬇️ أَرِنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد توکه با منی همیشه، چه تَری چه لَن تَرانی؟! پایان 📚| منبع: تفسیر نمونه، نور 🎙 | قاری: استاد عبدالباسط 📖 | سوره مبارکه اعراف آیه ۱۴۳ 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم « مرحبا به مرد نابینا !! » در روایتی آمده؛ روزی پیامبر (ص) در جمع بزرگان قریش در حال سخنرانی و مباحثه بودند. 👥 👥 👥 👥 ناگهان فردی بنام عبدالله که از قضا نابینا بود وارد مجلس شد.👨‍🦯 و خواست در بین بزرگان بنشیند. این مرد نابینا مدتی بود که پای صحبتهای پیامبر (ص) می نشست و ظاهرا از مریدان حضرت بود. یکی از افراد حاضر در جمع که از قوم بنی امیه بود و برای خودش ثروتمند و صاحب منصب بود💰🔱 تا دید این مرد میخواهد کنارش بنشیند، خوشش نیامد و با کراهت خودش را جمع و جور کرد که یکوقت با لباس نابینا تماسی نداشته باشد.😏😬 آیاتی که نازل شد بخاطر رفتار و ترشرویی این مرد نسبت به عبدالله بود. ❗️در واقع منظور این آیات، نکوهش فردی است که ثروتمند را بر فقیر برتر دانسته و فردی را که اهل آخرت بوده، بی ارزش جلوه داده. ❇️ پیامبر(ص) بعد از اين ماجرا همیشه عبدالله را مورد احترام خودشان قرار می دادند و هر وقت او را می دیدند به او می فرمودند : مرحبا ! مرحبا ! بخدا قسم، که پروردگارم هرگز مرا بخاطر تو مورد عتاب قرار نمیدهد. و این حرف را از سر لطف به او می فرمود. ✨در فضیلت تلاوت سوره عبس از پیامبر(ص) نقل شده، هرکس این سوره را تلاوت کند در قیامت خوشحال و بشاش است. 📚| منبع: تفسیر المیزان، نمونه 🎙 | قاری: استاد راغب غلوش 📖 | سوره مبارکه عبس آیات ۱ تا ۳ 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم. « اصحاب اُخدود » قسمت 2⃣ در حالیکه خودش و افرادش کنار گودال بودند و تماشا می کردند،😈😈 مردم بیگناه را گروه گروه در آتش می انداختند.😭😭 به عده ای از مردم بیگناه هم با شمشیرهای گداخته حمله می کردند و آنها را شهید می کردند.🔥⚔ خلاصه اینکه، تا توانستند مردم را عذاب دادند و آنها را زجرکُش کردند.😔 می گویند تعداد شهدا به بیست هزار نفر رسید.🥺😟 آیاتی که در سوره بروج آمده در وصف این اعمال شیطانی است، که در حق مومنان انجام شده بود. 🥀مومنانی که تنها گناهشان ایمان به خدای یکتا بوده است. 😭🥀 🖌در فضیلت تلاوت سوره بروج از پیامبر(ص) نقل شده: «هر کس این سوره را بخواند، خداوند ده برابر تعداد کسانی که در روز جمعه و روز عرفه دور هم جمع می شوند، به او پاداش می‌دهد. خواندن این سوره، انسان را از دل نگرانی‌ها و سختی‌ ها نجات می دهد.» پایان ✔️ 📚| منبع: تفسیر برهان، المیزان 🎙 | قاری: استاد شحات انور 📖 | سوره مبارکه بروج آیات ۴ تا ۸ 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم داستان تولد حضرت ابراهیم(ع) قسمت 1⃣ در روایات آمده، در زمان نمرود ظالم، یک ستاره شناس در کاخش مشغول بکار بود. نمرود هم فقط بر اساس نظر او حکم میداد.🌠 یک روز به نمرود گفت، دیشب که ستارگان را نگاه می کردم، چیز عجیبی دیدم.🤔 نمرود پرسید چی دیدی❓ گفت: فرزندی را دیدم که در سرزمین ما به دنیا می‌آید و ما به دست او نابود می‌شویم.🗡👨 ⚠️نمرود تدبیر کرد!! دستور داد تا تمام زنان و مردان شهر را از هم جدا کنند تا فرزند جدیدی متولد نشود.⛔️ 🚫از طرفی پدر و مادر حضرت ابراهیم(ع) از جمله کسانی بودند که قانون نمرود را زیر پا گذاشتند و پنهانی در منزل خود با همدیگر دیدار داشتند.👥❤️‍🩹 ⚠️در مرحله بعد برای اطمینان بیشتر، نمرود دستور داد که تمامی زنان شهر توسط قابله معاینه شوند.🚨 و مادر حضرت ابراهیم(ع)هم که بتازگی باردار شده بود را هم معاینه کردند.🏨 البته به قدرت الهی قابله متوجه وجود طفل در رحم مادر نشد. بعد از مدتی طفل که همان حضرت ابراهیم(ع) بود بدنیا آمد.🤱 مادر بینوا از ترس جان طفلش که بدست نمرودیان ظالم نیوفتد، به شوهرش گفت من او را به غاری می برم و پنهان می کنم. شوهرش قبول کرد. مادر، طفل را به غار برد و او را شیر داد و موقع رفتن، در غار را با سنگی پوشاند‌.📴 خداوند رزقِ کودک را در انگشت او قرار داد، طوریکه وقتی انگشتش را می مکید، از طریق آن شیر می نوشید.🍼 نوزاد هر روز ... 🔜 ادامه دارد... 📚| منبع:تفاسیر ذیل آیه 🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش 📖 | سوره مبارکه مریم آیه ۵۰ 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم «همسران حضرت ابراهیم» قسمت2⃣ شاه پیک مخصوص خودش را دنبال ساره فرستاد.🏇 وقتی خواستند صندوق را به دربار ببرند، حضرت به آنها گفت من از صندوق جدا نمی‌شوم، مگر اینکه روح از بدنم جدا شود.⛔️ مامورین جریان را به دربار خبر دادند. شاه هم اجازه داد او همراهِ صندوق بیاید.🆗 و بطرف دربار راه افتادند.🏰 وقتی رسیدند، شاه به حضرت گفت قفل صندوق را باز کن! حضرت گفت: ناموسم در اين صندوقه و غيرتم نمیگذارد که همسرم را در مجلس نامحرمان ببينم. حاضرم همه اموالم را بدهم و اينكارو نكنم . شاه عصبانی شد.😠 و او را مجبور به باز کردن قفل کرد. وقتی شاه، چهره ساره را دید، بی اختیار به طرفش دست درازی كرد. حضرت كه نمي توانست اين صحنه را ببيند بدرگاه خدا دعا كرد: پروردگارا؛ دست اين نامحرم را از ناموس من كوتاه كن 🤲 هنوز دست شاه به ساره نرسيده بود كه دعایش اجابت شد. با همه حرصى كه شاه برای نزديک شدن به صندوق داشت، یکدفعه دستش تو هوا بیحرکت ماند.😳 شاه گفت: خداى تو باعث شد که دستم خشک شود؟!😮☹️ حضرت گفت بله! خدای من غیور است و حرام را دوست ندارد، اوست كه مانع اجرای عمل تو شد.📛 شاه گفت: پس، الان از خدايت بخواه تا دستم خوب شود كه اگر خوب شود به ناموس تو طمع نمیکنم. حضرت ابراهیم(ع)... 🔜 ادامه دارد.. 📚| منبع:تفسیر المیزان 🎙 | قاری: استاد متولی عبدالعال 📖 | سوره مبارکه بقره 🎶 | #مقام_بیات و #مقام_حجاز ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم « داستان حضرت صالح و قوم ثمود » قسمت1⃣ صدها سال قبل، در سرزمينی بين مدينه و شام، قومی زندگی مى كردند که نژادشان عربِ اصیل بود. نام این قوم «ثمود» بود. قوم ثمود زندگی قبیله ای داشتند.⛺️🛖 و اداره کارها بدست پيرمردان و بزرگتران قوم بود.👨‍🦳 آنها هفت طایفه بودند و همه شان به بت پرستی، فساد و سرکشی مشغول بودند.👹😈 و تقریبا کار خیر و نیک از آنها دیده نمی شد.🏴‍☠ وقتی فساد و سرکشی این قوم از حد گذشت، پروردگار حضرت صالح(ع) را مبعوث فرمودند تا برای هدایت این قوم فاسد، اقدام کند. ✨حضرت صالح (ع) از خاندانی خوشنام و با کمالات و صاحب افتخار بودند.😍 حضرت صالح(ع)، شروع به هدایت آنها نمود؛⬇️ ✓ فقط خدا را بپرستید. ✓ از بت پرستی دوری کنید. ✓ هدف از آفرینش شما عبادت خداست. ✓ گردنکشی و طغیان نکنید. ✓ در میان خود با عدل و احسان رفتار کنید. ✓ اسراف نکنید و... به آنها گفت: این خدا است که شما را آفریده، باعث رشد جسمانی و فکری شما شده، و به شما اجازه داده روی زمین زندگی کنید و از نعمتهای او بهره ببرید. ✅اینها همه لطف خداست و بتها هیچ کاره اند. اما خب موضوع به این سادگی نبود😒😒 مشرکین در جواب حضرت صالح(ع) گفتند...😐 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: هادی موحد امین 📖 | سوره مبارکه هود 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم « داستان خارج کردن شتر زیبا از کوه » قسمت 2⃣ مشرکین به حضرت می گفتند: اولاً!❗️ آخه ما چطوری خدایانی كه پدران ما آنها را مي پرستيدند، بگذاریم کنار و بیاییم خدای تو را بپرستیم؟!🧐🤨 ثانیاً!❗️ تو داری میگی ما سنت دیرینه پدران خودمان را که بت پرستی بوده نادیده بگیریم؟!🤔 💡نکته مهم👇 ❌ امان ازین سنتهای دیرینه که ریشه بسیاری از تباهی ها در بین ما شده. گاهی مردم، بدون تفکر، یک کار بیهوده را سالها، نسل در نسل انجام میدهند فقط بخاطر اینکه اجداد آنها انجام میدادند!!❌ ثالثاً!❗️ ما هنوز، دلیل قانع کننده ای از تو نشنیدیم که بتوانیم به تو ایمان بیاوریم!! و به حرفهایت شک داریم!!😑 خلاصه اینکه؛ به جز عده ی کمی از مستضعفينِ قوم، كسى به حرف حضرت صالح(ع) توجه نمی کرد.😟 یکی از این روزها این قوم فاسد، از حضرت درخواست عجیبی کردند🤯 گفتند ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه کاری برایمان انجام بدهی🤨🤓 و آنهم اینکه ...🕺 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: هادی موحد امین 📖 | سوره مبارکه هود 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم « داستان خارج کردن شتر زیبا از کوه » قسمت 2⃣ مشرکین به حضرت می گفتند: اولاً!❗️ آخه ما چطوری خدایانی كه پدران ما آنها را مي پرستيدند، بگذاریم کنار و بیاییم خدای تو را بپرستیم؟!🧐🤨 ثانیاً!❗️ تو داری میگی ما سنت دیرینه پدران خودمان را که بت پرستی بوده نادیده بگیریم؟!🤔 💡نکته مهم👇 ❌ امان ازین سنتهای دیرینه که ریشه بسیاری از تباهی ها در بین ما شده. گاهی مردم، بدون تفکر، یک کار بیهوده را سالها، نسل در نسل انجام میدهند فقط بخاطر اینکه اجداد آنها انجام میدادند!!❌ ثالثاً!❗️ ما هنوز، دلیل قانع کننده ای از تو نشنیدیم که بتوانیم به تو ایمان بیاوریم!! و به حرفهایت شک داریم!!😑 خلاصه اینکه؛ به جز عده ی کمی از مستضعفينِ قوم، كسى به حرف حضرت صالح(ع) توجه نمی کرد.😟 یکی از این روزها این قوم فاسد، از حضرت درخواست عجیبی کردند🤯 گفتند ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه کاری برایمان انجام بدهی🤨🤓 و آنهم اینکه ...🕺 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: هادی موحد امین 📖 | سوره مبارکه هود 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیمــ🍃 «داستان خارج کردن شتری زیبا ازکوه» قسمت4⃣ آنها نقشه قتل شتر را کشیدند، تا مثلا از شر شتر راحت شوند. فقط نمیدانستند که چطوری و چه کسی اینکار را انجام بدهد، چون شتر قوی هیکلی بود و براحتی نمی توانستند آنرا بکشند.🩸🗡 🗣 برای همین، پنهانی شروع به جستجو کردند تا ببینند یک نفر را می توانند پیدا کنند یا نه !🥷 تا اینکه یک روز، یک نفر داوطلب اینکار شد.مردی بود به نام «قدار» که سرخ روى، و مو خرمايى و كبود چشم بود. معروف بود که نطفه اش ناپاک است. شقاوت و بی رحمی اش زبانزد بود.☠ خلاصه اینکه قرار شد، شتر را بکشد و در ازای کار دستمزد هم بگیرد. بالاخره یکروز ماده شتر سمت آب رفت. قدار صبر کرد تا حیوان سیراب شود، وقتی حیوان برگشت، قدار به شتر بینوا حمله کرد.🏃‍♂🗡 دفعه اول که شمشیرش را زد موفق نشد. ولی دوباره که زد، حیوان به پهلو افتاد و تلف شد.😥 در همین حین، بچه شتر فرار کرد و به بالاى كوه رفت و سر خود را به طرف آسمان بلند كرد و سه بار فرياد کشید.🥺😢 قوم ثمود هم که از ماجرا باخبر شدند، به لاشه حیوان بیچاره حمله کردند و گوشتش را بین خودشان تقسیم کردند. و همه از گوشت این حیوان بینوا خوردند.🍖🥩🔪 حضرت صالح(ع) چون اين را ديد به سوى آنان رفت و گفت: ⚠️اى مردم! چرا اینکار را كرديد و چرا از امر خداوند سرکشی کردید؟؟🥺😟 ناگهان ...😦 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: هادی موحد امین 📖 | سوره مبارکه هود 🎶 | #مقام_رست و #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌

🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان فداکاری اهل بیت✨ قسمت دوم2⃣ در همین بین سائلی (به در خانه آمده) گفت: سلام بر شما اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله)، من مسکینی از مساکین مسلمان ها هستم، مرا طعام دهید که خدا شما را از مائده‌های بهشتی طعام دهد🥖 خاندان پیامبر آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند😑 هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در سرای ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم و در شب سوم اسیری آمد، و همان عمل را با او کردند. صبح روز چهارم که شد علی دست حسن و حسین را گرفت، و نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند، پیامبر اکرم وقتی بچه‌ها را دید که چون جوجه ضعیف از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار می‌آید که من شما را به چنین حالی ببینم😰 آن گاه با علی و کودکان به طرف فاطمه رفت، و او را در محراب خود یافت، و دید که ... 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش 📖 | سوره مبارکه انسان 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان فداکاری اهل بیت✨ قسمت دوم2⃣ در همین بین سائلی (به در خانه آمده) گفت: سلام بر شما اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله)، من مسکینی از مساکین مسلمان ها هستم، مرا طعام دهید که خدا شما را از مائده‌های بهشتی طعام دهد🥖 خاندان پیامبر آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند😑 هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در سرای ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم و در شب سوم اسیری آمد، و همان عمل را با او کردند. صبح روز چهارم که شد علی دست حسن و حسین را گرفت، و نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند، پیامبر اکرم وقتی بچه‌ها را دید که چون جوجه ضعیف از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار می‌آید که من شما را به چنین حالی ببینم😰 آن گاه با علی و کودکان به طرف فاطمه رفت، و او را در محراب خود یافت، و دید که ... 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش 📖 | سوره مبارکه انسان 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌

🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان فداکاری اهل بیت✨ قسمت دوم2⃣ در همین بین سائلی (به در خانه آمده) گفت: سلام بر شما اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله)، من مسکینی از مساکین مسلمان ها هستم، مرا طعام دهید که خدا شما را از مائده‌های بهشتی طعام دهد🥖 خاندان پیامبر آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند😑 هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در سرای ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم و در شب سوم اسیری آمد، و همان عمل را با او کردند. صبح روز چهارم که شد علی دست حسن و حسین را گرفت، و نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند، پیامبر اکرم وقتی بچه‌ها را دید که چون جوجه ضعیف از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار می‌آید که من شما را به چنین حالی ببینم😰 آن گاه با علی و کودکان به طرف فاطمه رفت، و او را در محراب خود یافت، و دید که ... 🔜 ادامه دارد.... 📚| منبع: تفسیر المیزان 🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش 📖 | سوره مبارکه انسان 🎶 | #مقام_بیات ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷 @shahedbhradnasr ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌