بسم الله الرحمان الرحیم یا جابِرَ العَظمِ الکَسِیر ای ترمیم کننده ی استخوان شکسته ( طنز فیزیوتراپی ) کنون ره می روم لنگان و لنگان میان منزل و هم در خیابان مرا بیچاره کرده درد پایم به زانوی چپم باشد فراوان نمازم را بجا آرم نشسته نباشد خواندنش ایستاده امکان به روی صندلی سجده نمایم شدم شرمنده از درگاه منان برفتم نزد دکتر بهر چاره که شایدمشکلم گردیده آسان پزشکی ماهر و همشهری ما علی احمدی از صنف نیکان(۱) بگفتا آرتوروز پایت گرفته که اینگونه رَوی افتان و خیزان نوشت ده مرتبه فیزیوتراپی گرفتم نوبتی را پیش سبحان(۲) رئیس آن مکان دکتر جمالی طبیبی حاذق و دارای عنوان بود وی تُرک قشقائی ز شیراز به کورنگ مدتی بنموده اسکان پرستاران آن پرکار و جدی یکی آقا یکی از طیف نسوان یکی نام شریفش فیضِ آباد دگر سلطانی است آن عبد رحمان مریضان بوده از هر سن و سالی همه حاضر شدند ازبهر درمان یکی شاکی بود از دیسک گردن یکی پایش یکی از دست لرزان یکی در پای خود دارد پلاتین یکی با ویلچری آمد به میدان خلاصه هر کسی با یک نقیصه بدانجا آمده زار و پریشان خداوندا دوا نزد تو باشد(۳) شفا بر ما فرست از راه احسان همه سالم شوند در طول ایام به حق عزت شاه خراسان جوانی طی شده در آن واحد کهنسالی شده در ما نمایان رود فرصت چو یک ابر بهاری حدیث متقنی از شاه مردان(۴) بود(صابر) دعاگوی طبیبان دعایش همره است با شعر و دیوان اهالی دیده اند اشعار او را قرائت می کنند در حد امکان ۱-دکتراحمدی ارتوپد از جانبازان جنگ تحمیلی و اهل کبودرآهنگ ۲-فیزیوتراپی سبحان (دکتر ارسلان جمالی حقیقت) ۳-وَ اِذا مَرِضتُ فَهُوَیَشفِینِ سوره ی شعراء آیه ی۸۰ ۴- الفُرصَةُتَمُرُّمَرَّ السَّحاب فرصتها می گذرد همانند ابر بهاری #صابرکبودرآهنگی_همدان ۱۴۰۳/۱/۳۱ #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجهُم