17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؛﷽
🔵 خانواده مشهدی
با نه فرزند در مسیر اربعین
#فرزندآوری که میگن اینه بقیه اداش رو درمیارن ☺️👏👏👏
🍎باشگاه بزرگ افزایش جمعیت شیعیان در کشور
#داستان_کوتاه
🍎 پسرکی دو سیب در دست داشت. مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی؟ پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. لبخند روی لبان مادر خشکید! سیمایش داد میزد که چقدر از پسرکش ناامید شده اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان! این یکی، شیرین تره... مادر، خشکش زد چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!
⭕️ هر قدر هم که با تجربه باشید قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید و بگذارید طرف، فرصتی برای توضیح داشته باشد.
#اجابت_حاجت
✨ هرڪس چهارشنبه ۱۰۰ بار
《یا بَدیعَ السَّماواتِ و الأرض》
را بخواند و صد صلوات فرستد
و به امام باقر (؏) هدیه کند به
هر حاجتے نائل گردد✨
📚 گلهای ارغوان ۳۸/۱
11.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋ #وقت_سلام
دلا! بكوش، که با عشق آشنات کنند
چو عاشقان، به غم دوست مبتلات کنند
همیشه دست دعا، سوی آسمان بردار
که در زمین خراسان، زِ غم رهات کنند
❣️ اینجا #قلب_ایران است؛
#چهارشنبه امام رضایی❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵نماز مخصوص روز چهارشنبه☝️
چهارشنبه ها بعد از نماز عصر سلام که دادیم بلافاصله بلند میشویم و دو رکعت نماز به نیت #هدیه_به_روح_امام_جواد (علیه السلام) می خوانیم و این دو رکعت نماز مانند نماز صبح است
سلام که دادیم بلند نمیشویم و ۱۴۶ مرتبه می گوییم #ماشاالله_لاحول_ولاقوة_الا_بالله
🌟۱۴۶ عدد ابجد توسل به امام جواد است
فقط ۱۴۵ و ۱۴۷ نشود فقط فقط فقط ۱۴۶ مرتبه🌟
پس از ۱۴۶ مرتبه امام جواد را واسطه قرار میدهیم و حاجت خود را می گوییم
🌹ان شاءالله حاجت روا باشید بحق امام جواد علیه السلام🤲
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
مقام محمود 34.mp3
9.92M
#مقام_محمود ۳۴
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#استاد_شجاعی | #استاد_فرحزاد
صدقه کاتالیزور است،
صدقه میانبر است،
صدقه، راه طولانی مقام محمود را کوتاه میکند!
اما نه هر صدقهای ....
✘ صدقهی رشد دهنده و وسعت بخش در مسیر مقام محمود چه ویژگیهایی دارد؟
کاش می شد این ایام حزن و اندوه، زائر حریمت باشم و به خیل عظیم عزاداران در صحن هایت بپیوندم اما چه کنم؟! راه دور است و مشکلات زندگی مجال نمی دهد ولی یقین دارم از فرسنگ ها دور هم سلام های ما را بی پاسخ نمی گذاری.
هم اینک چشم هایم را می بندم و دل به حریمت می سپارم...
نگاهی به سمت و سوی این دل شیدایی و سوخته ام بکنیدقبول دارم گناهانم زیادست اما عشق و ارادت من به شما زیادتر...
و دستهای نیازم را دخیل شبکه های ضریحت می کنم آقا...همینکه دقایقی لحظاتم متبرک از نام تو می شوند آرامم می کند اما کاش می شد همیشه مقیم آستانت بود و هر لحظه در آسمان حریمت بال و پر گشود مثل کبوتر حرم.
دلم می خواهد یک بار دیگر در یکی از رواق هایت بنشینم و زانوهایم را در بغل بگیرم و آنگاه گوشم را به همهمه ی رضا رضای زائرانت بسپارم!
روایت تکان دهنده رضا کیانیان از فرمان امام رضا (علیه السلام) به خادم حرم
کیانیان چنین روایت میکند: «هنگامى كه براى زيارت امام رضا(ع) مى روم، گاهى بعضى از خدام امام، من را به محل استراحت خودشان دعوت مى كنند. من هم بى درنگ و در اوج خوشحالى مى پذيرم. چاى، گپ و گفت و مهربانى... يك بار كه صحبت ها درباره ى معجزات هر روزه ى امام گُل انداخته بود، يكى از خدام قديمى كه از دوستان پدر مرحومم بود تعريف كرد: چندين سال پيش، در يكى از شب هاى زمستان، بعد از كشيك خوابيده بودم كه امام به خوابم آمد و فرمود: بلند شو برو جلو پنجره فولاد. بى معطلى بيدار شدم. از اين سوى صحن نگاه كردم و ديدم برف سفيد يكدستى سراسر صحن را پوشانده و هيچ خبر ديگرى نيست!
با خودم گفتم، حتماً خيالاتى شدم ...برگشتم و خوابيدم. دوباره امام به خوابم آمد و گفت: مگر نگفتم بلند شو برو جلو پنجره فولاد؟! دوباره بلند شدم و رفتم و نگاه كردم و باز هم جز برف چيزى نديدم! در دل گفتم، يا امام رضا قربونت برم، اونجا كه خبرى نيست و برگشتم و خوابيدم. اين بار امام با عصبانيت گفت: بلند شو برو جلو پنجره فولاد، وگرنه اخراجت مى كنم!
ترسان و پشيمان از بى توجهى از خواب پريدم و به آن سمت دويدم و زير لب طلب بخشش مى كردم تا رسيدم پشت پنجره. باز هم چيزى نبود، جز برف ! با ترس و زارى گفتم: يا امام رضا مى بينى كه آمدم، ولى اينجا خبرى نيست كه ناگهان ديدم برف جلو پنجره تكانى خورد و سگ نحيفى بلند شد و نالان به راه افتاد. من هم كه تازه متوجه ى مأمويتم شده بودم، دنبال سگ رفتم.
سگ با عجله از محوطه صحن به سمت خيابان طبرسى رفت و عاقبت جايى ايستاد و به من نگاه كرد! ديدم چند توله ى سگ، در چاله اى گود و پر از برفابه و گل افتاده اند. حيرت زده و نادم از سستى ام، توله ها را از ميان گل و شُل بيرون آوردم، گريه كنان و پشيمان از دير رسيدنم، خشكشان كردم و با كمال احترام آن ها را در جايى مناسب و گرم گذاشتم»
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺از ۵۰ کیلومتری مشهد پسرش را روی ویلچر گذاشته بود و به سمت حرم امام رضا میرفت....
🔻همسرش هم با زنبیل آذوقه و وسایل راهشان را حمل میکرد...
پرچمشام را هم فراموش نکرده بودند....
▪️اینجا عاشقترین زائران را میبینی....👆
#آرام_جانها