eitaa logo
شهید اسماعیل کرمی
217 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
129 فایل
شکر خدا را که در پناه حسینیم گیتی از این خوبتر پناه ندارد شهید مدافع وطن و امنیت کشور تاریخ تولد : 1350/06/01 تاریخ شهادت : 97/11/24 نحوه شهادت : حمله تروریستی جاده خاش زاهدان سن شهادت : 47 سال جهت ارسال مطالب @karami_113
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر منتظران بقیه الله (اروحنا له الفداء) ان شاءالله هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با عج الله تعالی فرجه الشریف👇 ❤️ این سوخت اول صبحِ با ارامش بخونش و عهد هات رو با امام زمان یکبار دیگه مرور کن😇 🙂 ☆بسم الله ...... ❣@shaheed_esmaeil_karami
سلام بر منتظران بقیه الله (اروحنا له الفداء) ان شاءالله هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با عج الله تعالی فرجه الشریف👇 ❤️ این سوخت اول صبحِ با ارامش بخونش و عهد هات رو با امام زمان یکبار دیگه مرور کن😇 🙂 ☆بسم الله ...... ❣@shaheed_esmaeil_karami
✨•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید😍 یه نگاھ به آسموڹ بنداز و لبخند زنان براے وضو گرفتڹ قدم برداࢪ🌿 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
✨•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید😍 یه نگاھ به آسموڹ بنداز و لبخند زنان براے وضو گرفتڹ قدم برداࢪ🌿 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
هدایت شده از ھـور !'
سلام تمامِ‌من.. نمیدانم‌سجاده‌ات‌راکجای‌این‌جهان‌هستی‌ گسترانیده‌ای؛ اما.. بدان‌دلم‌بیقرار‌دعای‌خیرتان‌است:)🙃🍃 🤲
🍭•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید🍃 و خدایے ڪھ در این نزدیڪے ست🌸⚡️ 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
🍭•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید🍃 پیش بھ سوےِ نماز✨♥️ محضِ رضاےِ خدایے ڪھ از ھمھ بھ تو نزدیڪ ترھ🍭 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
🍭•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید😍 خداےِ مہربانے ها و دست گیرندِھ صدا میزند تو را . . .🍁🌿 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
🍭•° عاشقان‌وقتِ‌نمازاست،اذان‌می‌گوید😍 خداےِ مہربانے ها و دست گیرندِھ صدا میزند تو را . . .🍁🌿 🌿 🌸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @fadaei_hazrat_zahra
🔹چنــد وقتی است‌که‌ در روزه ی دیدار تـــوایم... 🔹پُــرکن‌ این‌ فاصــله‌ها را ، که دم‌ِ افطار اســت...
✨﷽✨ ؛ 🔸در عمليات كربلا سه، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بوديم، نگران و متحير، ستون در حال حركت در آب را كنترل می‌كردم. وقتی ديدم كه يكی از بچه‌ها سرش را بدون حركت در آب قرار داده است، بيشتر نگران شدم. 🔸شانه‌‌ی ايشان را گرفتم و تكان دادم، سرش را بلند كرد و با نگرانى و تعجب پرسيدم:‌ چى شده؟ چرا تكان نمی‌خوری؟ خيلی خونسرد و بدون نگرانی گفت:‌ 🌖"مشغول نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون، بقيه را همراهی می‌كردم". 🔸اطمينان و آرامش خاطر بسيجی «شهيد غلامرضا(اكبر) تنها» زبانم را بند آورده بود گفتم: «اشكالی نداره، ادامه بده! » 🔸صبح روز بعد، روی سكوی الاميه اولين شهيدی بود كه به ديدار معشوق نايل آمد. ─┅═☁️🌖☁️═┅─