#هر_روز_با_شهدا_۱
#اثر_دعا_بر_شهيد_همت!!
🌷مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر میگردم. رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد....
🌷گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه میخواستیم از جاده ای رد شویم که مینگذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، میدانی چی میشد ژیلا؟ خندیدم. با خنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من!
🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر فرماندهى شهيد محمدابراهيم همت
راوی: خانم ژیلا بدیهیان همسر شهید
📚 كتاب "به مجنون گفتم زنـده بمان" كتاب سوم، ص ٥٤
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#اخلاق_شهدایی
🌷همسرم، شهید کمیل خیلی با محبت بود. مثل یه مادری که از بچهاش مراقبت میکنه از من مراقبت میکرد. یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود. خسته بودم، رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم، من به گرما خیلی حساسم. خواب بودم و احساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته. بعد از چند ثانیه....
🌷بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و به زور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه.... دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم میچرخونه تا خنک بشم و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی.... شاید بعد نیم ساعت تا یک ساعت خواب بودم و وقتی بیدار شدم، دیدم....
🌷دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنکه روی سرم میچرخونه تا خنک بشم. پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری میچرخونی!؟ خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و چون به گرما حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی و دلم نیومد....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز کمیل صفری تبار
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
ای همه عاشوریان ، باید که قربانی شویم
با نوای حیدری، غرق رجزخوانی شویم
پای درس فاطمه، در مکتب خون خدا
عاشق پیر خمین، باید جمارانی شویم
دل به دریاها زد و بر اهل دنیا دل نَبست
بحر اقیانوس ها باید، که طوفانی شویم
کربلا درس اطاعت بود، از سالار خود
ای خوشا در کوی جانان، مرد میدانی شویم
منبری ها، روضه خان ها، سینه زن های حسین
صبح که آمد ، عازم پیکار پایانی شویم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#سالگرد_شهید_سلیمانی🥀
#سالگرد_شهید_ابومهدی🥀
◾️13 دی سالروز شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس و همراهان شهیدش گرامی باد.
https://zil.ink/maddahanesf
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمَ
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب شهدا و صدیقین
#شهید یوسف داورپناه
▪️مادر شهید داورپناه: کومله ها اومدن تو روستامون و یوسفمو تکه تکه کردن و سرشو بریدن.جگر پسرمو دادن به زنی که همراهشون بود تا ویارش از بین بره
🍃🌸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها 🌸🍃
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهیدشناسی
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب شهدا و صدیقین
🍃🌸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها 🌸🍃
♥️اللهم عجل لولیک الفرج به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها ♥️
#شهید_ناصرالدین_باغانی
"معشوق خدا"❣
وصیتنامۀ معشوقانۀ! شهید ناصرالدین باغانی.🌱
مقام معظم رهبری(مدظله): من مکرّر دستنوشتههای این شهید را خوانده و هر بار بهره و فیض تازهای از آن گرفتهام.
🍃🌸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها 🌸🍃
♥️اللهم عجل لولیک الفرج به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها ♥️
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهید_ناصرالدین_باغانی
#رفیق_شهیدم
#اَللّٰهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِّوَلِیِــکَ_الْفَــرَجـــ_بِحَــقِّ_حَضرَتِ_زِیْنَـبِ_کُبْــریٰ_سَــلٰامُ_الله_عَلَیْهٰـــا
#وصیت_نامه
#شهدا_زنده_اند
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
#شهید_امید_اکبری
یڪے از صفات بارزے ڪہ آرمان داشت این بود ڪہ هرگز این اجازه را بہ خودش نمےداد ڪہ بہ ڪسے توهین بڪند.
این موضوع در حدے بود ڪہ اگر جلوے آرمان حرف زشتے زده میشد، صورتش بہ شدت سرخ میشد و خجالت مےڪشید.
شاید اگر اغتشاشگران از این موضوع باخبر بودند، دیگر از آرمان درخواست نمےڪردند بہ حضرت آقا اهانت ڪند؛
آرمان حتے بہ آنها نیز توهین نمےڪرد؛
چہ برسد بہ حضرت آقا....
🍃🌸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها 🌸🍃
♥️اللهم عجل لولیک الفرج به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها ♥️
🍃🌸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به حق خانم حضرت زینب سلام الله علیها 🌸🍃
🦋یاعلی
🦋💗یا خانم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 😍💗
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮
@shahidomidakbari
╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯
#داخل_آب...!!
🌷حسین از بچههای انتخابی گردان بود که دوره آموزش شنا و غواصی را چند ماه قبل در شهر تبریز طی کرده و هنگام آموزش نیروهای گردان در کنار رودخانه کارون بعنوان مربی به بچهها شنا و غواصی یاد میداد و حسابی هم باهاشون گرم گرفته و سر و کله میزد، بچهها هم که اکثریتشون اصلاً شنا بلد نبودن و با آب و لوازم غواصی واقعاً بیگانه بودند، خیلی سخت و دشوار تمرینات را یاد گرفته و انجام میدادند و با کارها و حرکات خندهدارشون مدام نظم کلاس را بهم میزدند و موجب شاکی شدن حسین میشدند. حسین هم که اصلاً اهل فرماندهبازی و عصبانیت نبود، وقتی....
🌷وقتی خیلی اذیت میشد، هی با خنده میگفت: الهی همگی تو آب شهید شیم! آخه یه کم مثل بچههای باکلاس و درسخون رفتار کنید تا به کارمون برسیم! وقت نداریمها! و بچهها هم با شوخی و خنده میگفتند: آخر چرا تو خشکی نه؟! تو آب؟! حسین هم یه قیافه جدی میگرفت با لبخند میگفت: یک جای تو کتابها خوندم که ثوابش خیلی و خیلی زیاده! آخرش هم حرفش به جاش افتاد و با همون بچههایی که شنا و غواصی کار میکرد، اونطرف رودخانه اروند کنار اسکله چهارچراغه عراق میون موانع خورشیدی گیر افتاده و با انفجار مین منور همهشون شناسایی شده و داخل آب به شهادت رسیدند.
🌹خاطره ای به یاد بسیجی غواص ۱۹ ساله شهید معزز حسین شاکری نوری
منبع: وبلاگ دل باخته
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#اذان_سيصد_نفرى!
🌷در عمليات والفجر هشت وقتى دشمن را در پايگاه موشكى به محاصره در آورديم، حجم آتش توپخانهى دشمن به روى ما زياد شد. از طرفى هم آنهايى كه در محاصره به سر میبردند با حمايتى كه آتش توپخانه از آنها میکرد، پررو شده بودند! بچههاى ما ـ گردان سيف الله ـ به خاطر اينكه به بعثىها بفهمانند كه از آتش تهيه آنها هراسى ندارند؛ دسته جمعى....
🌷دسته جمعی به بالاى خاكريز میرفتند و با صداى بلند اذان میگفتند. وقتى صداى سيصد نفر در بالاى خاكريز بلند میشد، عراقیها مثل موش به داخل سوراخهاى سنگر میخزيدند. اينجا بود كه ما فهميدم تنها چيزى كه ما را میتواند در مقابل دشمن حفظ كند ذكر خدا و معنويات است.
#راوی: رزمنده دلاور سيد مجيد كريمى فارسى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات