یکی از ارادتمندان به شهید خواب شان را اینگونه تعریف کردند:
در صحن گوهر شاد, ایوان مقصوره وارد شدم
اما ایوان مقصوره در خوابم خیلی زیباتر، نورانی تر و بزرگ تر بود
شهید عبداللهی را با قد بلند ولباس سفید و نورانی دیدم
از ایشان پرسیدم: شما اینجا چکار میکنید ؟
گفتند: اینجا خانه منه
بعد ۳ بار فرمودند: قدر زیارت امام رضا را بدونید♥️
پی نوشت: این عکس از حضور شهید در ایوان مقصوره در آخرین سفر ایشان به مشهد مقدس قبل از شهادتشان می باشد (سال ۹۹)
«صلی الله علیک یا مولانا یا علی ابن موسی الرضا»
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
پرچم ها را از کمدها و بقچه ها بیرون آوردیم
باندهای بلندگو و سیم و چراغ ها از زیر زمین بالا آورده شد
نخود و لوبیاها پاک شد
فرش ها را اما امروز از زیر زمین بالا میاریم و پهن میکنیم
بساط چایی روضه هم امروز آروم آروم پهن میشه
روضه های دهگی منزل شهید عبداللهی داره شروع میشه💔
نوه هااز چند ماه قبل تر با شوق و ذوق از پدرجون می پرسیدند کی میرسه؟
و پدرجون که از ماهها قبل حواسشون به همه چیز بود
وقتی میگم همه چیز
یعنی حتی ریز ترین چیزهایی که به چشم ها هم نمیاد...
هر سال پدرجون همه را در دفتری مینوشتند تجربه های سال قبل را
تعداد و کیل برنج را و کم و زیاد اومدن غذا را...
دقت ها و زیر نگریهایی که همیشه خیال ما را راحت میکرد که
پدرجون هستند
وحواسشون هست...
از صدای بلندگو که نباید بیشتر از اندازه ای بود که همسایه ها اذیت نشند
تازمان روضه که باید کوتاه باشه که مردم به کار و زندگی شون برسند
تا اعلامیه روضه که نباید پایینش اسمشون باشه برای اینکه معروف نشند وگمنام بمونند
همه چیزرا یه بنده صالح خدا برنامه ریزی کرده بود...
امسال اما..
چند ماهی هست که سر درگمیم که چه کنیم بدون عزیز دلمون😭
همه از هم نگاهمون را می دزدیم
همه زیر لب نجوا داریم که:
شهید عزیزم!
ما راه و چاه را بلد نیستیم
ما هیچ چی نمیدونیم
ما شما را میخواهیم
و....
الحق و الانصاف که شهید امسال عجیب هستند
خواب هایی که میبینند میگه
تدبیر همه چیز باز به دست ایشونه...
چه روضه ای بشه روضه ای که شهید برنامه ریزی شو بکنه
که مهمونهاشو دعوت کنه😭
السلام علی الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک
eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
یادمه یکبار این جمله رو از پدر شنیدم و همچنان عمیقاً در قبل و ذهنم حک شده:
✨آدمهای بزرگ با دقت در کارهای کوچک بزرگ میشند✨
ماجرای روضههای ۴۰ ساله پدر و مادر هم از این قاعده مستثنی نبود:
پدر به چیزهایی فکر میکردند که حتی به ذهن ما هم خطور نمیکرد...
🌱 برای انتخاب زمان روضه دقت میکردند در محله روضه دیگهای نباشه، میگفتند: اینطوری اون روضه خلوت میشه..
🌱 در دفترشون نقشه فرشهای حیاط را کشیده بودند با شمارهای که پشت فرشها دوخته شده بود. اینطوری همه میدونستیم هر فرش کجا باید پهن بشه
🌱 در دفترشون همه آنچه سال بعد باید انجام بشه رو یادداشت کرده بودند
مثلا: سوراخ میله پرچم در کوچه باید تمیز بشه!
🌱 هر کی قدمی برای روضه بر میداشت حتی بچهها، حتما بعنوان هدیه پول بهشون میدادند، برای روضه حسابی بریز و بپاش میکردند
🌱 هر چه در روضه اتفاق میافتاد رو کامل در دفتر یادداشت میکردن که برای سال بعد اشتباهات تکرار نشه
حتی مقدار و وکیل برنج و غذا را ..
🌱 با وجود مشغله زیاد در روضه، حتما همه منبرها را گوش میدادند و پای روضهها اشک میریختند
🌱 وقتی کارهای مقدماتی روضه تمام میشد از همان قبل از غروب کنار حیاط رو به قبله به عبادت و نماز و مناجات مشغول بودند
پی نوشت: این عکس مربوط به آخرین حضور شهید در روضه قبل از شهادت شون هست🥺
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
روز چهارشنبه مصادف با شهادت آقا امام رضا جان بنده که چند وقتی هست حاجت مهمی دارم
روز شهادت پدر امام جواد دو رکعت نماز هدیه به امام جواد کردم
بعد از نماز در عالم خواب روضه های شهید عزیز حاج اصغر عبداللهی را دیدم که روز اولش بود من رفتم به سمت منزل شهید
دیدم هنوز در منزل بسته است منتظر بودم مثل هر سال شهید را دم درب در حال خوش آمد گویی ببینم،
اما ایشان نبودند یک آقایی که اصلا صورتشان مشخص نبود پشت در ایستاده بودند و به دیوار تکیه داده بودند من در ذهن خودم گفتم چرا اصغر آقا نیستند ؟
یک نفر در گوشم زمزمه کرد: «من امام جواد هستم و من زودتر از اصغر آقا آمده ام و منتظرم که روضه شروع شود و ایشان در راه هستند و حالا میرسند»
همیشه که روضه های منزل شهید عجیب حالم رو خوب میکرد و در زندگی شخصی خودم اثرات خیلی خوبی داشت اما مطمئن هستم که انشاالله امسال برایم پر بار تر از سال های قبل هست و حتما باید برای ورود به روضه ی منزل شهید عزیز با وضو و احترام و ذکر وارد شوم چرا که حتما مهمانان ویژه و خاص زیاد در این مجلس هستند
التماس دعا
نوشته یکی از آشنایان شهید عبداللهی💚
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
#شب_دوم
قدر مشترک خوابهایی که از پدرجون می بینند جوان و کودک بوده
انگار اصلا خدا حاج اصغر عبدالهی را به این دنیا آورد برای غصه خوردن برای جوانان ...
همه ۴۱سال جانبازی هم خرج بچه های مردم شد...
امشب ، شب دوم روضه، خانم غریبه ای در روضه خوابشون را برام تعریف کردند که دو روز قبل از دیدن اطلاعیه روضه دیده بودند:
« منزل شهید روضه است و شهید درب منزل هستند_مثل رسم هر ساله و هر شب شون _هر جوان و کودکی که میخواد وارد روضه بشه حاج اصغر بهشون هدیه میدهند 😭
در خواب به نوه ام هم هدیه دادند...
و امشب نوه ام را آورده ام تا از دست شهید هدیه بگیره »😭
این خواب را گذاشتم کنار خواب که یکی از نزدیکان دیده که در مجلس روضه شهید، وسط سالن میز بسیار بزرگیه پر از جایزه برای بچه ها...
و زیر زمین آن رواق های بزرگ حرم حضرت معصومه...
زندگی شهید پر بود از دغدغه بچه ها:
در بدترین حالت بیماری غصه پسرها را میخوردند که در مسجد ملک، قرآن به دست منتظرشون نشستند....
و الان هم انگار صدای حاج اصغر در عالم می پیچه:
آهای جوونایی که دنیا اسیر و دلگیرتون کرده
آهای اهالی مضطر دنیا!
من هنوز نگران شما هستم😭😭
و البته دستانم بازتره....
شهید عزیزم! شما را به غم قشنگ و آسمانی تون برای جوانان دستمون را بگیرید😭
بحق الحسین🤲
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
به نام خدا
به استحضار میرساند برنامه روضه هفتگی منزل شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی،این هفته،باتوجه به برگزاری روضه دهگی درمنزل شهید، تعطیل میباشد
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
#گزارش #تصویری
شب سوم روضه
منزل شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy