شهید جواد الله کرم قسمت 5.aac
6.69M
ماجرای عنایت ویژه شهید خانطومان شهید مدافع حرم شهید جواد الله کرم به بازرگان کاشی یزدی بسیار شنیدنی لطفا نشر دهید . جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
May 11
داستان عنایت امام زمان عج به مسابقه.aac
9.11M
داستان عنایت امام عصر به قرعه کشی اسامی مهدی👆👆👆👆
جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
عنایت شهید مهدی ثامنی به مداح اهل بیت .aac
3.93M
عنایت شهید مهدی ثامنی راد از ورامین👆👆👆جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
عنایت شهید محمد رضا دهقان امیری.aac
4.3M
عنایت شهید محمد رضا دهقان امیری👆👆👆👆
جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
عنایت شهید جواد الله کرم با دانشجوی جوان .aac
7.75M
عنایت شهید جواد الله کرم به جوان دانشجو التماس دعا . با ذکر صلوات جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
عنایت شهید جواد الله کرم به سخنران کشوری.aac
5.23M
عنایت شهید جواد الله کرم به سخنران مطرح کشوری
جهت دیدن سایر خاطر شهدا به کانال معجزات شهدا ما بپیوندید
🔚🔚لینک کانال 🔚🔚
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
46.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه و عنایت شهیدی از اردبیل با ذکر صلوات گوش کنید و التماس دعا
34.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑مستند زندگی شهید هدایت الله طیب
این بهشت کوچک
در گوشه ای دنج اما دورافتاده زاگرس که می بینید زادگاه دانشمندی عجیب و گمنام است ،
جوانی بود روستایی، از رودخانه خروشان مارون عبور کرد و برای تحصیل و کسب علم تا فلوریدای آمریکا بار سفر بست!
آنجا باعث حیرت دانشگاهیان و رسانه های وقت شد و در مناظرات علمی و سیاسی از همه شرف و آبروی مردم و کشورش دفاع می کرد .
تجمعات ایرانیان مقابل بیمارستان محل حضور شاه مخلوع را ساماندهی کرد و نهایت با شنیدن شیپور جنگ از آن رفاه و و زندگی در آمریکا دست کشید به میهن بازگشت تا در سنگر خاکی جبهه های دفاع مقدس حاضر شود و از قافله شهدا عقب نماند «از فلوریدا تا فتح المبین » سراسیمه آمد
🔹اکنون این دیار بهشت گونه در کهگیلویه و بویراحمد غریب و تنها بدون راه دسترسی گلزار این انسان گرانقدر است
«دانشمند شهید هدایت الله طیب»
کاری از : سیدجواد هادی اصل
#مستندساز
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معجزهای که با نذر صلوات رخ داد
روایتی از شهیدی که هویتش نامعلوم بود و قرار بود در بین شهدای گمنام قرار گیرد اما به برکت نذر صلوات شناسایی شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جواد اقای الله کرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقا جواد خیلی با معرفت بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که امام رضا علیه السلام جواب سلام وی را حضورا داد.
سردار شهید مهندس عبدالمهدی مغفوری شهید مستجاب الدعوه ای که هنگام سلام به امام رضا علیه السلام در حرم مطهرش و مقابل ضریح مطهر امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام جلویش حی و حاضر شد و حضورا جواب وی را داد.
پیشنهاد دانلود ویژه
راوی آقای صادقی هیئت شهدای گمنام مشکین شهر
هدایت شده از عنایات و کرامات شهدا
یکی از کارمندان شرکت ما قصد ازدواج داشتند و برای مراسم عروسی تاریخ تعیین کرده بودند و خیلی از کارهاشون را انجام داده بودند که ناگهان با مشکل بزرگی مواجه شدند در ادامه فایل صوتی را گوش کنید 👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه زیبای شهید حسین عرب نژاد که بواسطه یک خواب بعد از 20 و خورده ای سال مفقودیت پیدا شد:
[به تمام مردم بگو: هرکس یک قدم به طرف ما شهدا و امام حسین بردارد، ما 10 قدم به طرفش قدم بر می داریم.]
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
معجزه ای دیگر از شهید حسین عرب نژاد
مجله امتداد خرداد 1387، شماره 29
مسجدی است در تهران، خیابان ایران، کوچه شهید فیاض بخش. در محوطة این مسجد، بنایی زیبا پنج نگین را در خود جای داده است؛ پنج شهید گمنام از دوران دفاع مقدس.
شاید برای بعضی ها باورش سخت باشد که یکی از این شهدای گمنام در خوابی کسی آمده باشد و خود را معرفی کرده باشد و نشانی خانواده خود را داده باشد. شاید آنها می خواهند با این کار حجت را بر ما تمام کنند که ما غرق شدگان دیار ناپیدای دنیا، معنای «عندربهم یرزقون» را بفهمیم. آنجا مأمن و جایگاهی است که من و تو به راحتی می توانیم تا ملکوت آسمان ها با آبروی آن شهیدان و دست گیری آنها صعود کنیم و راه را پیدا کنیم. هرچه باشد، بالاخره این واقعیت اتفاق افتاده و این معنا در چشم خیلی ها روشن شده که شهدا زنده اند و دنیازدگانی چون ما مرده ایم و هفتاد کفن در همین چند روزة دنیا پوسانده ایم.
مسجد فاتق، خیابان ایران، کوچه شهید فیاض بخش
این که مردم این محله، برای پنج شهید گمنام مزار و بارگاه زیبایی ساخته اند کاری است ستودنی.
آقای یدالله یزدی زاده، ساکن روستای کاظم آباد کرمان، مداح اهل بیت(ع) است. می گوید در شب 22 ماه مبارک رمضان 1427 (24 مهرماه 1385) در شبکه 3 تلویزیون مراسم تشییع پیکر شهید گمنام را دیدم و با خودم گفتم این شهیدان اهل کجا هستند و چه کسانی هستند؟! همان شب در خواب دیدم آن پنج شهید را تشیع می کردند و به من گفتند تو باید شهید سوم را تشییع و داخل قبر دفن کنی. گفتم از میان این همه مردم چرا من؟! بالاخره جنازه را برداشتم و داخل قبر رفتم و دیدم که قبر مانند اتاقی بزرگ شد. در کنار اتاق تختی بود. شهید را روی تخت گذاشتم با خود گفتم: خدایا چه کنم؟ دیدم شهید از جا برخاست. ترسیدم و از او دور شدم، اما دوباره برگشتم و نزدیک رفتم و با شهید صحبت و درد دل کردم. روضه قتل گاه امام حسین(ع) را خواندم و سینه زدم و شهید هم با من سینه می زد. شهید گفت: من یک درخواست از تو دارم، برو به روستای خانوک، مرا آنجا به اسم حسین اکبر عرب نژاد می شناسند. از قول من به پدر و مادرم بگو من دیروز در تهران در اینجا در قبر سوم دفن شده ام. سپس گفت: هر حاجتی داری بگو من برآورده می کنم. من تو را در روز قیامت شفاعت می کنم.
آقای یدالله یزدی زاده در ادامه می گوید: صبح برخاستم و نماز صبح را خواندم و در تعجب از خوابی که دیده بودم، آن را برای همسرم تعریف کردم. گفتم: به خانوک بروم و چه بگویم؟ بگویم شهید حسین اکبر را در خواب دیده ام؟ مگر از من قبول می کنند! ما خانواده فقیری هستیم. ممکن است فکر کنند این خواب را ساخته ام که از آنها کمکی بگیرم. همسرم گفت: شما پیام شهید را برسان، کاری نداشته باش که آنها چه فکر می کنند، باور می کنند یا نمی کنند.
آقای یزدی زاده می گوید: موتور خود را برداشتم و به طرف روستای خانوک حرکت کردم. روستای خانوک با کاظم آباد، سی کیلومتر فاصله دارد. همسرم را هم سوار کردم و با من آمد و به روستای خانوک رسیدیم. پس از جستجوی بسیار، دایی شهید را پیدا کردیم. در همین حال پدر شهید هم سر رسید. خود را معرفی کردم و خواب را برای آنها گفتم. آنها با تعجب به من نگاه می کردند. می خواستم خداحافظی کنم اما آنها مرا به خانه شان دعوت کردند.
آنها مرا به خانه خود بردند و بعد از پذیرایی مختصر از من پرسیدند در خواب صورت شهید ما را دیده ای، آیا یادت هست فرزند ما در خواب چه شکلی بود؟ آن گاه عکس پنج شهید را آوردند و گفتند اینها شهیدان ما هستند، بگو کدام یک را در خواب دیده ای؟ به عکس شهیدان نگاه کردم. پدر شهید هم زیر چشم با دقت به من نگاه می کرد. چهرة شهیدی را که در خواب دیده بودم، در بین عکس ها ندیدم. بالاخره گفتم چهرة شهیدی که من در خواب دیدم در میان این عکس ها نیست. گویا می خواستند صداقت مرا بسنجند که چنین روشی را به کار بستند. در مرحله دوم رفتند و یک عکس دیگر را آوردند، تا عکس را دیدم گفتم: بله، همین است. اعضای خانواده با چشمان اشک بار برای شهیدشان صلوات فرستادند و اظهار خوشنودی و شادی می کردند. و به این ترتیب صداقت مرا تأیید کردند. من هم خدا را شکر کردم که پیام شهید را رساندم. بعد از ساعتی به روستای خود بازگشتم.
آقای حاج حسین اسدی، همرزم شهید و از خویشاوندان اوست که هم اکنون با درجة سرهنگی در سپاه کرمان خدمت می کند و مسئول شهیدان خانوک است. او می گوید: از آن روزی که خواب را شنیدم، برای اطمینان بیشتر به تحقیق پرداختم. همة نشانی ها با شهید ما، حسین اکبر، تطبیق می کرد. محل شهادت و سن شهید همه مطابقت داشت و شهید در منطقه ای پیدا شده بود که لشکر کرمان در آن منطقه عملیات داشته و من نیز در آن عملیات بودم.