eitaa logo
شهید مهدی باکری
146 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
35 فایل
امده ام از انقلاب و امامین انقلاب و شهدای انقلاب بگم پس وصف العشق نصف العشق...... لینک کانال https://eitaa.com/shahid5714
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مهدی باکری
   خانه/خاطره شهدا خاطره شهدا سقایی سلطانعلی روایتی از شهید سرافراز سلطانعلی شاه محمدی  علی موجودی ارسال ایمیلمهر ۲۹, ۱۳۹۵ ۱1,237 خواندن این مطلب 2 دقیقه زمان میبرد  بالانویس: در اسفندماه ۹۴( اینجا) به طور مفصل از «شهید سلطانعلی شاه محمدی» نوشتم. اما این خاطره ی آقای الله وردی و تناسبش با این روزهای محرم ، باعث شد دوباره از سلطانعلی یاد کنم. سقایی سلطانعلی روایتی از شهید سرافراز سلطانعلی شاه محمدی در اوج درگیری های عملیات کربلای ۵ ، در  منطقه «نون ۱۴ » تشنگی امانمان را بریده بود. چند لشکر برای تصرف آن منطقه عمل کرده بودند، اما موفقیتی به دست نیامده بود و ما هم  از دیشب که درگیر شده بودیم تا عصر فردایش که آفتاب  رنگ و بوی غروب به خودش گرفته بود، لب به غذا که نزده بودیم، هیچ، جیره ی  آبمان هم تمام شده بود. زبانمان چسبیده بود به سقف دهانمان و نمی شد با آن حتی لب های ترک خورده مان را مرطوب کنیم. آتش دشمن زیاد بود و ما هم به شدت مشغول نبردی تنگاتنگ بودیم برای تصرف نون ۱۴ و از فرط تشنگی کم کم داشتیم از پا می افتادیم. قمقمه ها خالی بود و آب توی منطقه نبود. باید یکی می رفت و از عقبه منطقه ی درگیری آب می آورد. در آن هیر و ویر عملیات، «سلطانعلی» را دیدم که راه افتاد سمت عقب و گفت : «من میرم آب بیارم» آرپی جی زن بود و دلاوریهایش را در بحبوحه ی عملیات کربلای ۴ با آن قبضه ی آرپی جی اش دیده بودم. زمانی که چشم توی چشم تانک دشمن تمام قد ایستاد و بدون ذره ای ترس، شکارش کرد. مدتی گذشت و داشتم یکی از بچه ها را که مجروح شده بود، می آوردم انتهای کانال که دیدم سلطانعلی با یک گونی پر از کیسه های پلاستیکی آب دارد خودش را می رساند به بچه ها. آن موقع بطری آب معدنی مثل الان نبود. آب را در کیسه های پلاستیکی پرس شده می دادند دست بچه ها. سلطانعلی کمر خم ، با گونی پر از کیسه های آب خوردن رسید و کیسه را گذاشت زمین.
شهید مهدی باکری
   خانه/خاطره شهدا خاطره شهدا سقایی سلطانعلی روایتی از شهید سرافراز سلطانعلی شاه محمدی  علی
سرش را بلند کرد و گفت : « نگران نباشین! بالاخره آب آوردم!» یک نگاه انداختم به گونی پر از کیسه های آب خوردن که هنوز درِ آن باز نشده بود و یک نگاه به لب های سلطانعلی که هنوز خشک و ترک خورده بود. این همه راه را رفته بود عقب، گونی پر از کیسه های آب را به دوش کشیده بود و تا نون ۱۴ خودش را رسانده بود، اما خودش لب به آب نزده بود. نگاهم در نگاه سلطانعلی گره خورد و بغض کردم. دلم رفت جایی دیگر. اشک توی چشم هایم حلقه زده بود. نیاز نبود کسی برایم روضه ی عباس بخواند. روضه ی علمدار و سقایی که در نهایت عطش به آب رسید و بیاد تشنگی اهل حرم، آب نخورد. روایت این سقایی، شده بود روایت سقایی اباالفضل العباس(ع) و شباهت این سقایت زمانی به اوج خود رسید که لحظاتی بعد پیکر «سلطانعلی شاه محمدی» بوسه باران ترکش ها شد و افتاد روی زمین. روضه ی پرواز سلطانعلی را باید به همراه روضه ی عباس تلاوت کرد. صلی الله علیک یا اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ رهبر انقلاب به سوال برخی که میگن چرا عاشورا رو با عظمت برگزار می‌کنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️عملی که بزرگان دین در شب و روز عاشورا انجام میدادند... 📚 سبک زندگی علما و بزرگان دین، درسی برای ما شاگردان مکتب آن‌هاست. 🏴 یکی از این درس‌ها، سبک رفتاری ایشان هنگام عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام است. 🎙 حال بشنویم از سبک زندگی بزرگان، در شب و روز عاشورای حسینی...
. کربلا؛ قتلگاه است، که باید قربانی شوند تعلقات دنیوی در پای حقانیت آری؛ در موقف کربلا باید ذبح کرد یکایک تعلقات دنیوی را، تا به مقام شهود رسید در فناء فی الله... و عظیم ترین و خالص ترین ذبیح الله در طول تاریخ بشریت، سیدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسین است که در محضر حق با تمام اعوان و انصار و فرزندانش به قتلگاه عظیم نینوا وارد شد و تا پایان به نیکوترین شیوه بر مدار عشق و عهد الهی اش ایستاد... و الگویی شد تمام عیار برای انسانیت در طول تاریخ تا همگان را آفتابی باشد روشنی بخش برای نجات از ظلمات غفلت و گمراهی در زمین پر آشوب و فتنه گون...
🔻 به عقیده من، عجیب ترین جمله مقام معظم رهبری این جمله هست: "مردم را وادار کنیم به کتاب‌خوانی"(۱۳۹۴/۱۰/۱۴) 🔹 واقعا عجیبه؛ ما در هیچ موضوع دیگه ای نداریم که رهبری مطالبه وادار کردن مردم رو داشته باشن، عموما از ابزارهای تشویق و فرهنگ سازی و توصیه و تبلیغ استفاده میکنن اما وادار کردن(مجبور کردن) نه... 🔹 این مسئله هم گواه کتاب در منظومه فکری رهبری داره 👈 اهمیت کتاب را دست کم نگیریم👌
🏴 وقتی به خیمه گاه عزای حسین علیه السلام میرویم باید بدانیم که: ▪️منیّت را باید بیرون خیمه گاه رها کنیم و همچون مرید بوتراب داخل شویم ▪️ اگر من گفتیم و من خواستیم و من شنیدیم بدانیم بیراهه رفته ایم در خیمه حسین علیه السلام ▪️ اگر درگیر مقام و منصب و جاه و خاندان و جایگاه بودیم بویی نبرده ایم از مرام حسین علیه السلام ▪️اگر غرور بود زیر شال عزا و پیراهن سیاهمان که باید در فلان جایگاه بشینیم و فلان قدر محترم شمرده شویم و فلان نفر مراقبمان باشند یقینا از لذت عاشقی برای حسین علیه السلام بهره ایم نبرده ایم ▪️در خیمه حسین علیه السلام هر چه خاکی تر عالی تر، هر چه مظلوم تر والاتر، هر چه گمنام تر مقرب تر میشویم. پس راه را گم نکنیم ▪️یادمان باشد در راه حسین علیه السلام هر چه عزیزتر باشیم جام بلا را بیشتر باید بنوشیم. پس زیر شمشیر غمش عاشقانه بخندیم و هروله کنیم 🏴زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت 🏴کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد 🏴هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است 🏴این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم لحظات آخر قبل از شهادت شهید مصطفی صدر زاده در روز ... اینطوری این مملکت پابرجا مونده اونوقت چارتا هَوَل فکر میکنن با لخت شدن میتونن این مملکت رو نابود کنن! شما با لخت شدن و نیم تنه پوشیدن،فقط خودتو مفت و مجانی در معرض دیگران قرار دادی و فقط ازت استفاده ابزاری شده...
این اشک ما را وفادار می ‎کند! ▪️همين دلسوزی ها و اشک ريختن‌ ها، رابطه قلبی بين ما و سيدالشهدا(علیه ‎السلام) و اهداف او ايجاد مي کند و باعث می شود که در شرايط مشابه، ما هم آمادگی آن فداکاری ها را داشته باشيم. 🔺️ بیانات آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)، ۱۳۸۹/۰۹/۰۹