{شهید مصطفی صدرزاده}
#شهیدانـه••🌿 همهشهرپرازبوۍخداست؛ عابرےگفت: ڪهاینمطلقنادیدهڪجاست؟! شاپرڪپرزدوبارقصخودآهسته
توجه به همسر
نوروز 91 فاطمه از روی چهارپایه افتاد و گل سری که روی سرش بود باعث شد که سرش بشکند. مصطفی هم نبود. وقتی آمد سعی کردم که مقدمه چینی کنم و مطلب را بگویم. استرس داشتم. به مصطفی گفتم: «شرمنده، حواسم به فاطمه بود ولی در چند دقیقهای که رو برگرداندم، فاطمه از روی چهارپایه افتاد و سرش شکست»؛ مصطفی نگاهی به من کرد و با خنده گفت: «میخواهی فاطمه را قربانی کنم و تو از روی او رد شوی؟»
#شھید_صدرزادہ
#خاطرہ