قبل از ایام محرم یک شب #عباس از من خواست برایش حنا بیاورم، وقتی دلیلش را پرسیدم گفت که این دستها قرار است قطع شود، ناراحت شدم با این حال به اصرار او حنا درست کردم، وقتی در حال گذاشتن حنا روی دستهایش بود اسم #حضرت قاسم و #حضرت علی اکبر و #حضرت علی اصغر را آورد، دیگر اوقاتم خیلی تلخ شده بود، قسمش دادم که امسال محرم در تکیه خودمان عزاداری کن و نوحه بخوان او هم قبول کرد اما گویا سرنوشت چیز دیگری برای او رقم زده بود و او را به دوباره به جبههها کشاند.
خودش را آماده شهادت کرده بود، نواری وجود دارد که در دوکوهه چند روز قبل ضبط کرده و در آن گفته بود که در حمام حاج همت هستم و غسل شهادت میکنم، آرزو کرده بود که در عاشورای همان سال محضر ارباب عالم اباعبدالله الحسین (ع) باشد و همین اتفاق هم افتاد.
#شهیدعباس صابری🌷
راوی: مادر #شهید🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛۲