ارسال شده از سروش+:
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷
هویت
سال 1370 بود که مقام معظم رهبری برای مراسم اعطای سردوشی تشریف آورده بودند. جلو رفتم و ایشون درجهم رو گذاشتند روی شونههام و محکم فشار دادند. احساس کردم اعطای این درجه مُهر تأییدی از طرف رهبریه. وقتی مراسم تموم شد رفتم کنار حسن و گفتم: "تو فرماندهی من بودی و این درجهای که به من دادند، حق تو بود." با خنده گفت: "نه یعقوب جان؛ همین که درجه روی شونههای تو قرار گرفته، انگار روی دوش منه. عنوان و درجه به ما هویت نمیده، این ماییم که به این درجه هویت میدیم."
#شهیدحسن طهرانی مقدم🌷
ماهنامه فرهنگی همشهری،آیه، ش10، ص 9
سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی
🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴؛۵
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷
از تو حرکت، از خدا برکت
ده روز پیش گفته بود جزیره را شناسایی کنند، ولی خبری نبود. همش می گفتند: جریان آب تنده، نمی شه رد شد. گرداب که بشه، همه چیز رو می کشه تو خودش! گفت: «خُب چه بکنیم؟ می خوایید بریم سراغ خدا بگیم خدایا آب رو نگه دار؟! شاید خدا روز قیامت جلوت رو گرفت پرسید: تو اومدی؟! اگه می اومدی، کمک می کردیم. اون وقت چی جواب می دی؟ آخه گرداب که بشه...! همش عقلی بحث می کنه! بابا تو بفرست، شاید خدا کمک کرد.»
#شهیدحسن باقری🌷
یادگاران/ ص62
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷؛۶
ارسال شده از سروش+:
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
#شهیدسيدمحمد🌷 اعتقاد محكم و استواري داشت و در اوقات نماز خيلي مراقبت مي نمود، حتي بعد از شهادتش نيز زمان نماز را به نيروها يادآوري مي كرد.
يك بار كه گردان به خاطر عمليات سنگين شبانه، صبح خوابش برد، يك نفر از بچه ها، قبل از اين كه نماز قضا بشود، گردان را بيدار كرد و گفت: «من الآن آقا سيد را خواب ديدم كه زمان نماز را به من گوشزد كرد.» همه بيدار شدند و نمازشان را خواندند.
#شهيدسيدمحمد زينال حسيني🌷
راوي : همرزم #شهيدآقاي صمدزاده🌷
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴؛۷
ارسال شده از سروش+:
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
حیف است بمیرید
دو هفته پیش، #شهید احمد كاظمى پیش من آمد و گفت: "از شما دو درخواست دارم؛ یكى اینكه دعا كنید من روسفید بشوم، دوم اینكه دعا كنید من #شهید بشوم." گفتم: "شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها كه این روزگارهاى مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید #شهید شوید؛ ولیكن حالا زود است و هنوز كشور و نظام به شما احتیاج دارد." بعد گفتم: "آن روزى كه خبر #شهادت صیاد🌷 را به من دادند، من گفتم صیاد شایستهى #شهادت بود، حقش بود، حیف بود #صیاد🌷 بمیرد." وقتى این جمله را گفتم
چشمهاى #شهید كاظمى🌷 پُرِ اشك شد، گفت: "انشاءالله خبر من را هم بهتان بدهند!"
#شهیداحمد کاظمی🌷
بیانات امام خامنهای(حفظهالله) در مراسم تشییع پیكرهاى فرماندهان سپاه 1384/10/21
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷؛۹
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷
" #شهدا " . . .
اعتبار این مرز و بومند ،
اعتبارمان را از پلاکها پاک نکنیم
#کوچه_شهید
#شهید_حذف_شدنی_نیست
🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
#شهدای غواص ( از خاطرات #شهید مسلم خیزاب🌷 )
بعد از مراسم تشییع شهدای غواص که وی ساعتها در کنار آنها بود، گفت:
اول شهادت و بعد سلامتی خانواده را از شهدای غواص خواستم و به هر دو خواسته نیز خواهم رسید.
وی همواره میگفت آرزو دارم با گلوله مستقیم دشمن شهید شوم و به من نیز تاکید کرد
اگر دیدی سر بر تن من نیست،گلوگاهم را ببوس و بگو خدایا این قربانی را از ما بپذیر
جهت شادی روح پر فتوح #شهیدان🌷 این مرز وبوم از صدر اسلام تاکنون
هدیه ایی از جنس صلوات وفاتحه می فرستیم.
باشد که شفاعت کنندگان ما در جهان باقی باشند..
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴؛۱۰
پنج شنبه است بیایید یادی کنیم از گذشتگان
🌷یاد کنیم شهدارا
🌷شهدای مدافع حرم
🌷شهدای هشت سال دفاع مقدس
🌷شهدای انقلاب اسلامی
🌹شهدای عرصه ی هسته ای و شهدای مرزبان و تمامی عزیزانی که در راه خداو حفظ ارزشهای اسلام و برای دفاع از عقاید ناب اسلامی و کشور اسلامی ایران از جان شیرین خود گذشتند.
🌺یادی کنیم از امام راحل و بزرگان و مراجع تقلید
🌻شهدای مظلوم وتشنه کام فاجعه منا
🌹و همه در گذشتگان
روح همگی شاد
سبک زنـدگی #شـــهدا🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛۱
قبل از ایام محرم یک شب #عباس از من خواست برایش حنا بیاورم، وقتی دلیلش را پرسیدم گفت که این دستها قرار است قطع شود، ناراحت شدم با این حال به اصرار او حنا درست کردم، وقتی در حال گذاشتن حنا روی دستهایش بود اسم #حضرت قاسم و #حضرت علی اکبر و #حضرت علی اصغر را آورد، دیگر اوقاتم خیلی تلخ شده بود، قسمش دادم که امسال محرم در تکیه خودمان عزاداری کن و نوحه بخوان او هم قبول کرد اما گویا سرنوشت چیز دیگری برای او رقم زده بود و او را به دوباره به جبههها کشاند.
خودش را آماده شهادت کرده بود، نواری وجود دارد که در دوکوهه چند روز قبل ضبط کرده و در آن گفته بود که در حمام حاج همت هستم و غسل شهادت میکنم، آرزو کرده بود که در عاشورای همان سال محضر ارباب عالم اباعبدالله الحسین (ع) باشد و همین اتفاق هم افتاد.
#شهیدعباس صابری🌷
راوی: مادر #شهید🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛۲