#خاطره_شهید 🎤 🍃
یه روز داشتیم با هم حرف میزدیم اوایل آشناییمون بود،
تازه از خدمت اومده بودم،
ایشون میدونست،
ولی نمیدونست چند وقته
ازم پرسید: کربلا رفتی؟!
من یه نیشخند زدم گفتم:
کربلا برا ماها نیست، برا از ما بهترونه، ما اینقدر گناه کردیم که آقا ماها رو نمیخره..😏😕
یه دفعه بعد اینکه حرفم تموم شد با خنده بهم گفت:
محسن جون!!
#کربلا طلبیدنی نیست،
#کربلا رفتن زوریه... :) ♥️ 🦋
با این حرف من هم پارسال رفتم
و هم امسال که هیچ جوره نمیشد برم ... 💔
به روایت
شاگرد شهید علی خلیلی
#شهید_علی_خلیلی 📿
#داداش_علے 💌
@ShahidAliKhalili
#خاطره_شهید 💞✏️
نیت کرده بود فاطمیه دوم🏴، رو پا وایسته برای حضرت نوکری کنه 😇
رو تختش🛏 بودم پاهاش روی کتفم بود، ماساژش میدادم.💪🏻 😌
از فاطمیه و کارا پرسید ، بهش گفتم.
آخر صحبتام گفتم ان شاءالله هرشب فیلمای هیئت و میارم برات.🎥
آروم با پاهاش بهم زد و گفت:
زبونت رو گاز بگیر 🙁 میخوام برا حضرت نوکری کنم.😇 💝
رسید فاطمیه و...
علی رسید به مادرش...🥀💔 :)
به روایت از:
سید حامد مولوی✨
#شهید_علی_خلیلی ❣
#داداش_علے 🌻
@ShahidAliKhalili ✨ 🕊
#خاطره_شهید 📝 💖
وقتی ضارب علی را با چاقو زد🔪
ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم.... 💔
پیرمردی آمد و گفت:
خوب شد؟😏 همینو میخواستی؟
به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟😒😠
علی باصدای ضعیفی گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست ،
من از ناموس شما دفاع کردم.... 🥀 :)
#شهید_علی_خلیلی ❤️
#داداش_علے 💕
به روایت تصویر :) 🍃
@ShahidAliKhalili ✨ 🕊
طلبه شهید علی خلیلی
#دلتنگی_شهدایی💔 😔 می شـود کمــی مــا را دعــا کنیـد... 🥀 دلمان عجیب زخمی ست ! جـــا نمــی شــوی
#خاطره_شهید 💌
یه روز به علی آقا گفتم:
برای کاری نذر کرده بودم، دعام مستجاب شده؛
قصد کردم یه هیئت برپا کنم و روضه اباعبدالله (علیه السلام) رو بخونیم😌 و آخرش هم به بچهها پیتزا🍕 بدم😋
گفت: واقعا قصد انجامش رو داری؟
گفتم: آره ☺️
همون موقع تلفن همراهش رو برداشت و شروع کرد زنگ زدن به چندتا از بچهها...📲 جمعشون کرد دور هم.
بعد به یکی گفت بشین روضه بخون...🏴 اون هم مونده بود...
شروع کرد به خوندن... چند دقیقهای دلهامون کربلایی شد و تمام :) ♥️
با لبخند و خیلی جدی گفت: خب حالا وقت مرحله دوم نذر شماست. اونم پیتزا دادن به اهل هیئت...🍕✨
به همین راحتی...😌
اصلا معتقد نبود که باید با تعداد خاصی با شرایط خاصی در مکان خاصی روضه و هیئت برپا کرد...
هرجا دلش میرفت ، بچهها رو دورهم جمع میکرد و به یکی هم میگفت بخون. ✨
همیشه اولین نفری هم که اشکش جاری میشد خودش بود ...💦 🥀
✨به روایت از:حسین رزمی✨
#شهید_علی_خلیلی :) 🥀
#داداش_علے 💞
@ShahidAliKhalili ✨ 🕊
#خاطره_شهید🎤♥️
تو اون محلی که فعالیت فرهنگی داشتیم، من تو قسمت نشریه مشغول بودم و قسمتی از فعالیت نشریه مصاحبه با بزرگترهای هیئت بود✨
اون روز رفتم برای مصاحبه با علے آقا ...
البته فکرشم نمیکردم یه روزی این مصاحبهی کوتاه رو پخش کنم که علی آقا شهید شده و...
ما جاموندیم ... 💔
قسمتی از مصاحبه:
ــ سلام
+سلام☺️
ــ اول خودتونو معرفی میکنید🙂
+علی خلیلی هستم، کمربندمم نبستم.😉😁
ــ از کاری که کردید پشیمون نیستید!؟🙃
+نه، خیلی هم افتخار میکنم!♥️✌️🏻
ــ اگر دوباره چنین صحنهای پیش بیاد چه کاری میکنید!؟
+شاید برم جلو، شاید هم نرم ...😇
ــ اگه ضاربتون رو تو خیابون ببینید چه کار میکنید!؟
+اول میخندم...😁 بعد باهاش سلام علیک میکنم!!🙂
📌به نقل از : حسین رزمی
#شهید_علی_خلیلی ♥️
#داداش_علے 💞
فدای روحیه بسیجیت داداش!
ضاربتم ببینی باهاش سلام علیک میکنی... 🙃🥀
@ShahidAliKhalili ✨ 🕊
#خاطره_شهید🎤♥️
خب بالاخره وظیفه خطیر تربیت نسبت به این دانش آموزا باعث شدش که حالا مسئولیت مربی بودن به علی داده شده بود و حالا امر تربیت این دانش آموزا با علی بود!
مربی بودن علی به صورت کارمندی نبود که بالفرض روزی دو ساعت بیاد کار کنه،بعد کارت بزنه بگه یاعلی کار ما تموم شد و بره خونشون...
یه طرف داستان این بچه ها بودن علی بود و یک قسمتی از داستان این مربی مجاهدانه باید برنامه ریزی میکرد✌️🏻
من خودم وقتی که با علی بودم غصه خوردنای علی رو میدیدم،خب بچه ها میومدن پیش علی و کلی عشق میکردن و میرفتن خونه هاشون...
بچه ها نمیدونستن اینا چقد برنامه پشتشه...حالا علی میموند و غصه خوردناش واسه دانش آموزا🙃
به نقل از:امیرحسین شهبازی ✨
#شهید_علی_خلیلی ♥️
@shahidalikhalili ✨ 🕊
#خاطره_شهید🎤 ♥️
سال ٩٢ تو ایام انتخابات ریاست جمهوری با علی آقا تو ستاد یکی از کاندیداها فعالیت داشتیم،
یه وقتایی میشد وقت ناهار یا شام مجبور بودیم بمونیم و اونجا هم برامون غذا میاوردن؛🍱
همه شروع میکردیم به خوردن ولی علی آقا از اون غذا نمیخورد!😳
گشنه هم بود؛ 😕
وقتی دلیلش رو پرسیدیم گفت: آخه معلوم نیست مالش و پول تهیه غذا از کجاست !
ته دلم خالی شد!😥
واسم عجیب بود این همه اهمیت روی این مسائل...
ولی بعد ها که شهید شد نتیجهاش رو خوووب متوجه شدم!🙃♥️
✨به روایت از دوستان شهید✨