eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
350 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
97 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲 🤲 🔰 | 🔻 به غیبت کردن خیلی حساس بود می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید شب این سنگ ها را بشمارید این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ... سردار 📕 ستارگان خاکی ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۰۱ روز ( ۳ سال و ۶ ماه و ۲۳ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 صدای گرمی داشت با یه عده طلبه از تهران آمده بودند همه شان شهید شدند الا محسن ! این اواخر حال عجیبی داشت شبها تا صبح گریه میکرد و روزها شاد و خندان بود، میگفت: همه کارهایم رو کردم آماده و هیچ نگرانی ندارم . به یکی از بچه‌ها گفته بود وقتی شهید شدم این سربند رو ببند رو سینه ام !! جنازه اش که آمد سر نداشت سربند رو بستند به سینه اش روی سربند نوشته بود انا زائر الحسین...... 📕 خط عاشقی ، ج۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۰۲ روز ( ۳ سال و ۶ ماه و ۲۴ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 مسئول گروهان بعثت از گردان زهیر ، لشکر 10 سیدالشهدا بود . مداحی هم میکرد و روضه های علی اصغرش عجیب بود .بار آخر هم توی حسینیه سنندج از حضرت علی اصغر (ع) خواند . آخرش هم تیر خورد توی گلویش و مثل علی اصغر شهید شد.... 📕 پلاک ۱۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۱۲ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۳ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 یه تانک عراقی آتش گرفته بود راننده ازش امد بیرون و در حالی که اسلحه دستش بود هاج و واج به اطراف نگاه می کرد بعد قمقمه آبش را در آورد و شروع به آب خوردن کرد یکی از بچه‌ها او را نشانه گرفته بود که علی اکبر اسلحه اش را کنار زد و گفت مگر نمی بینی که دارد آب می خورد ما شیعه (ع) هستیم باید مثل امام رفتار کنیم نه مثل یزیدیان...... 📕 خط عاشقی ، ج۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۱۴ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۵ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 شب عملیات آمد پای خاکریز کنار بقیه بچه ‌ها مثل یک بسیجی ساده اسلحه دستش گرفت و جنگید . قرار بود نیروی کمکی بفرستند اما خبری نشد. علی برای بررسی موقعیت رفت جلو سر خاکریز یه لحظه بلند شد که تیر خورد به قلبش و افتاد زمین انگار تشنه اش بود ولی کسی آب همراهش نبود خودش سفارش کرده بود قمقمه هاتون را پر نکنید ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده.... سردار 🌷 📕 خط عاشقی ، ج۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۱۶ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۷ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 پست نگهبانی اش نیمه شب بود تنهای تنها !! سر پست نشسته بود و اطراف را نگاه و زیر لب زمزمه میکرد . صبح که رفتیم پست رو تحویل بگیریم دیدم روی زمین افتاده اولش فکر کردیم به سجده رفته ، ولی هرچه صدایش زدیم جواب نداد ، وقتی تکانش دادیم دیدم یک تیر خورده توی پیشانی اش و غریبانه شهید شده. تا چند روز فکر تنها شهید شدنش اذتمان میکرد تا اینکه به خواب یکی از بچه‌ها آمده بود و گفت ناراحت نباشید همین که تیر خوردم به زمین نرسیده افتادم توی آغوش آقا .... 📕 خط عاشقی ، ج۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۲۲ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۱۳ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
💢حتی اگر علی اصغر امام حسین باشد؟ 🔹 چهار دختر و سه پسر داشتم اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشتم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ایی گذاشتم. 🔹 همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است، درب خانه را هم کسی می زند‌. در را باز کردم، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت. رو به من کرد و گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم بچه زیاد دارم! آن آقا فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رفت. صدا زدم: آقا شما که هستید؟ فرمود: علی ابن الحسین، امام سجاد! هراسان از خواب پریدم و رفتم سراغ داروها، دیدم ظرف دارو خالی است! 🔹 صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم آقا فرمود: شما صاحب پسری می شوید که بین شانه هایش نشانه ای است، آن رانگه دار. 🔹 آخرین پسرم روز میلاد امام سجاد (ع) به دنیا آمد، نامش را علی اصغر گذاشتم؛ در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!! علی اصغرم بزرگ شد و در عملیات محرم در روز شهادت امام سجاد(ع)، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد...🌷 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 ✍🏻 فرمانده 🔻 خسته که می شدی، کلافه، عصبانی و ناامید وقتی که میخواستی قید همه چیز را بزنی می رفتی پیش رهنمون، نگاهش میکردی نگاهت میکرد و باهات حرف میزد .... ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۲۴ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۱۵ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 تیربارچیِ ما بسیجیِ جوانی بود که فقط سه مـاه آموزش دیده بود. اسیرِ عراقی با دست او را نشان می‌داد و با حرص می‌گفت هفت سـال است در ارتش عراق تیربارچی هستم اما جلویِ شجاعتِ این جوان کم آوردم... 📕 زائرین راهیان نور ، ص۸۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۲۶ روز ( ۳ سال و ۷ ماه و ۱۷ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فرمانده ی دلها؛خاطره ای از شهید "مهدی باکری" 🔸در عملیات بدر، به من مأموریت دادند یک پست امداد شناور روی آب بسازم تا مجروح‌ها را بتوانیم منتقل کنیم. 🔹اولش برایم خیلی سخت بود، اما با استفاده از پلهای خیبر یک سازه شناور درست کردیم و روی آن سنگر زدیم. وقتی فرمانده آمد و دید، خیلی تحسین کرد. راوی: مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده ‎‎‌‌‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔻 دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن می‌نوشت روزی که خیلی کار برای خدا انجام میداد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود ! یادم هست یک بار گفت امروز بهترین روز من است چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده‌‌ خدا باز کنم .... 📕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۴۱ روز ( ۳ سال و ۸ ماه و ۱ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━
🤲 🤲 🔰 | 🔰هر طرف که می‌نگری شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می‌کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس می‌کنی که در وجودت چیزی در هم می‌ریزد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــ🔰🔰🔰ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۴۲ روز ( ۳ سال و ۸ ماه و ۲ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. ــــــــــــــــــــــــ💐💐💐ــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━━🕊🇮🇷🕊━━━┓ 📲@shahid_AranandBidgol ┗━━━━ 💐🌺🌸━━━