#خاطره_ناب
[ شهیدی که به فکر آخرت دوستانش بود. ]
حسین رو تو مسجد دیدم.
خیلی ناراحت بود.
بهش گفتم حسین چی شده؟؟
چرا انقد ناراحتی؟!
با بغض گفت یکی از دوستانم از دنیا رفته و نماز هم نمی خونده.
قصد داشتم باهاش صحبت کنم ولی هربار فرصتش پیش نمی اومد.
حالا که از دنیا رفته نمی دونم تکلیفش تو اون دنیا چی میشه!!
می گفت وقتی می بینم کسی از فضای مسجد دور شده جگرم می سوزه...
#شهید_حسین_ولایتی