خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب 📚در کتاب✨ ملاقات در ملکوت✨
این قسمت
برادر مهربان
#بخش_دوم
⭐️راوی:نورهان دقدوق خواهر شهید
🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍
#احمد با رفتارش، به من عشق، علاقه❤️ و وفاداری به خانواده را می آموخت.بسیار به مادر و مادربزرگش علاقه مند بود. #احمد محبت بسیاری به مادرش ابراز می کرد و عشق او به مادرش بی نظیر و غیر قابل وصف بود.به بهانه های مختلف برایش هدیه 🎁🛍می گرفت و روز به روز ارتباط آن ها با هم صمیمی تر می شد.
در کارهای منزل🛋🚪 به او کمک می کرد. حتی کارهای زنانه در آشپزخانه🍳 را نیز برای مادرش انجام می داد.
گاهی اوقات #احمد خودش برای همه غذا 🍖درست می کرد و به کار در خانه افتخار می کرد. اگر در انجام کاری اشتباهی از او سر می زد و کار خطایی می کرد، خیلی زود ابراز پشیمانی کرده و درصدد جبران اشتباهش بر می آمد.
🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍🎍
#ملاقات_درملکوت
#راوي_نورهان_دقدوق
#شهیداحمدمشلب
#معروف_به_شهیدBMWسوار
❄️🌟کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب در تلگرام❄️🌟
https://t.me/ahmadmashlab199
@fadaeian_eslami
کف خیابان🇮🇷
🎈| #حاج_حسین_یکتا بچه ها بگردید یه #رفیق خدایی پیدا کنید ڪ وسط میدون #مین گناه دستمون رو بگیره.
⚘﷽⚘
خاطرات #شهیداحمدمشلب
در کتاب ملاقات در ملکوت📚
احمد مثل همه دوستان به لباس و ماشین خود اهمیت می داد،و خیلی به آن می رسید.
یک روز از او پرسیدم:
من را بیشتر دوست داری یا ماشینت را؟
لبخندی زد و گفت:برادر ،تو که می دانی چقدر برایم عزیزی،من به ماشینم رسیدگی میکنم،زیرا که نعمتی از طرف خداوند است و خدا به ما سفارش کرده است هر نعمتی که به شما می دهم قدرش را بدانید و اگر قدرش را ندانم از آن محروم می شوم.
با این وجود، علتی که خداوند این قدر به احمد کرامت داد این بود که او حُبّ دنیا را از قلبش خارج کرد و راه جهاد در پیش گرفت،راهی که به قول خودش راهی سخت و پر از خار است.
#نقل_از_دوست_شهید
📎یادش_باصلوات
💔#سلام_بر_شهدا
یکی از دوستان صمیمی این شهید در خاطره ای از وی تعریف کرد:
دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به #شهیداحمدمشلب داشت.
این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و این طور تعریف کرد:
یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم. از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟ گفت: بله، گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزو شهدا در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی.
#شهیداحمدمشلب به من گفت: اسمت چیست؟!
گفتم:علی الهادی! شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد.
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید.
#شهید_علی_الهادی_الحسین
#شهید_احمد_مشلب
🖤@shahid_Beyzaii
#شبتون_شهدایی