🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸🌹
🌹🌸🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹⚡️🌹 🌸⚡️🌸
🌹🌸🌹 🌸
🌹⚡️🌹🌸
🌹🌸🌹⚡️🌸
🌹🌹🌹🌸
#کارگر
#شهیدمدافع_حرم_حجت_اصغری
یه روز ظهر گرم ، ساختمان کهنه خونمونو کوبیده بودیم داشتم مصالح ساختمانی میدادم طبقه دوم که حجت از راه رسید سلام و احوال پرسی کرد گفت ،چیکار میکنی ،به مزاح گفتم مصالح میدم بالا ،کارگری، حمالی، حجتم از اون خندهای دلنشین کرد گفت ،خوبه کارگری کن _ پیامبر بوسه به دست کارگر زد ،، منم به شوخی سریع دستمو اوردم جلو گفتم این دست کارگر ببوس ،،باورم نمیشد تا چشم بهم زدم دیدم حجت دستمو گرفته داره میبوسه فکر کردم داره ادا و ریا میکنه منم گفتم بهترین موقع هستش بزار ببوسه دیدم ول کن نیست همینطور بوسه میزنه،،،دستموکشیدم گفتم حجت چیکار میکنی دیونه شدی!؟ گفت دارم کاری که رسول خدا انجام داده بهش عمل میکنم و رفت،، !! خیلی جا خوردم گفتم حجت چشه چرا اینجوری کرد!!؟ بعد یه مدتم رفت سوریه و اونجام کاری که عباس(علیه السلام) برای زینب(سلام الله علیها) انجام داد رو عملی کرد روز تاسوعا مثل اربابش سرو هر دو دستشو تقدیم عمه سادات کرد .....
به نقل از آقا حمید(یکی از هم محله ای های شهید)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌹
🌹🌹⚡️🌸⚡️🌹🌹