در صدا کردنِ نام #تو
یک "کجایی؟" پنهان است
یک "کاش مےبودی"💔
یک "کاش باشی"
من نامِ تو را
حذف به قرینهء این همه #دلتنگی ❣و پرسش
صدا مےزنم:
برادرم....💔
#شهید_حسین_معز_غلامی
@shahid_beyzaii
#تلنگر
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه میگویید !!!
(نساء / 43 )
بسیارند نمازگزارانی که شرابی ننوشیدهاند اما نمیدانند که در نمازشان چه میگویند ! دنیا و مشغولیتهایش آنان را مست کرده است و جز به نماز ، به هر چیزی فکر میکنند !!!
اما دوستان ، این دور از اخلاق بندگی هستش ، به یقین بدانید و آگاه باشید که ، اخلاق بندگی میگوید :
هرگاه در نمازت عجله کردی ، به یاد بیاور که هر چه میخواهی به دست بیاوری و هر چه میترسی از دستش بدهی ، در دست همان کسی است که در برابرش به نماز ایستادهای ....
@shahid_beyzaii 🍃
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳
🌳 ❄️❄️ 🌸 ❄️❄️ 🌳
❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️
❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️
❄️🌹🔸🌹 ❄️ 🌹🔸🌹❄️
❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️
❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️
❄️❄️ 🌸 ❄️❄️
🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
#معرفینامه
#شهیددفاع_مقدس
#محمد_حیدری
نام و نام خانوادگی : محمد حیدری
فرزند : میرزاحسین
تاریخ تولد : ۱۳۳۵/۱۰/۵
محل تولد : دستجرد جرقویه اصفهان
تعداد خواهر و برادر : ۴ خواهر و برادر ندارد
وضعیت تاهل : متاهل
تعداد فرزندان : ۱ فرزند بنام علی
لقب : چمران
میزان تحصیلات : پنجم ابتدایی
شغل : جهادگر
نیروی ارگان : بسیج
تاریخ اعزام : ۱۳۶۱
مسولیت در جبهه : تک تیرانداز
درجه : پاسدار
کارهای مهم : پشتیبانی نیروها
کارهای دیگر : پانزده سال مفقودالاثر بود
و پیکر پاکش در سال ۱۳۷۶/۲/۱۵ بازگشت
محل شهادت : درعملیات رمضان ؛ شرق بصره
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۵/۱۵
آدرس مزار : اصفهان ، دستجرد جرقویه ، گلزار شهدای بهشت محمد
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌸 ❄️ 🌸🌳
🔸 ❄️🌹❄️ 🔸
🌳🌸 ❄️ 🌸🌳
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳
🌳 ❄️❄️ 🌸 ❄️❄️ 🌳
❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️
❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️
❄️🌹🔸🌹 ❄️ 🌹🔸🌹❄️
❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️
❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️
❄️❄️ 🌸 ❄️❄️
🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
#زندگینامه
#به_نقل_ازپدرگرامی
#شهیددفاع_مقدس
#محمد_حیدری
فرزند ارشد خانواده محمد بود. او از کودکی بسیار آرام و سر به زیر و پیروی حرف من و مادرش بود. با اینکه در یک خانه کوچک وهمراه با چند خانواده دیگر زندگی می کردیم اما هیچگاه شکایتی از دعوا یا آزار رساندن محمد نبودو همه او را دوست داشتند. محمد بسیار مهربان بود و از همان کودکی علاقه زیادی به نماز و عبادت داشت و همراه من به مسجد می آمد و هرگز نماز اول وقت را فراموش نمی کرد. محمد با وجود اینکه تک پسر بود ولی اصلا لوس و نازپرورده نبود و در بچه زرنگ و فهمیده ای بود و همیشه حامی و پشتیبان من و خواهرانش بود. من آرزوهای بزرگی برای آینده پسرم داشتم ولی او زود از کنار ما رفت. داغ محمد بسیار سنگین و جانسوز بود ولی من بخاطر خدا و اسلام صبر کردم. چه آرزوهایی که با رفتن پسرم بر دلم ماند. همیشه آرزو داشتم محمد بعداز ازدواج برایمان چند نوه بیاورد و در خانه بدوند و بازی کنند و من نظاره گر زندگی شاد پسرم در کنار همسر و فرزندانش باشم ولی خب تقدیر چیز دیگری رقم خورد واو از میان ما برگزیده شد تا به راه حق شهید شود و فقط تنها یک یادگار از پسرم ماند بنام علی که ان شاء الله همیشه در پناه خدا باشد.
#درگذشت_پدرشهید
#ازلسان_همسر_شهید
زمانی که حال پدر محمد بد شد با آمبولانس تماس گرفتیم تا سریع ایشان را به اصفهان برسانیم در راه هنگامی که به بهشت محمد (صل الله علیه وآله وسلم) رسیدیم پدر محمد از من سوال کردند که آیا به بهشت محمد(صل الله علیه وآله وسلم) رسیده ایم؟ درپاسخ گفتم: بله ایشان سَر؛ خم کردند و شروع به حرف زدن با محمد کردند و گفتند: محمد جان پسرم برای من دعا کن؛ از تو التماس دعا دارم باباجان؛ داغ تو مرا از پای درآورد دعا کن این آخرین سفر من باشد و من افتاده و زمین گیر نشوم و هرچه زودتر به پیش تو بیایم. ما پدر محمد را به بیمارستان منتقل کردیم. آن شب پسرم علی در کنار پدربزرگش ماند و من صبح به پیش پدرشوهرم رفتم در حدود ساعت 10 صبح بود که من کنار تخت نشسته بودم و پدرمحمد به حالت نیم نشسته بودند که یکدفعه نشستند و محمد را صدا زدند. من سوال کردم که پدرجان با چه کسی حرف میزنید ایشان گفتند: با پسرم محمد هستم کنار تختم ایستاده بود. من گفتم: خواب که نبودید حتما در نظر شما آمده. پدرشوهرم گفت: نمی دانم شاید و شروع به اشک ریختن کردند. ایشان در ساعت 12 همان شب چشم از جهان فرو بستند و به دیدار معبود و پسرشان محمد شتافتند.
(روحش شاد)
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌸 ❄️ 🌸🌳
🔸 ❄️🌹❄️ 🔸
🌳🌸 ❄️