#برگیازخاطرات
🌱گلولههای دشمن پشت سر هم میریخت روی سرمان ☄
مانده بودیم چهکار کنیم❗️😥
جابری گفت: «متوسل بشین به حضرت فاطمه (س) تا بارون بیاد 🌧».
دست برداشتیم به دعا و حضرت زهرا (س) را واسطه کردیم...
یک ربع نگذشته بود که باران بارید و آتش دشمن آرام شد ⛈✨
اللهیار داشت از خوشحالی گریه میکرد. گفت:
«یادتون باشه از حضرت فاطمه (س) دست برندارین. هر وقت گرفتار شدین امام زمان (عج) را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب میگیرید».
🌷 شادی روح پاک شهید اللهیار جابری صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمایید 🌷
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh