✍ #خاطرات_ شهدا
احمد می گفت: از این که تمام وقت خود را صرف رسیدگی به کارهای دسته و نیروها کرده ام و وقتی برای #خودسازی و #خودشناسی خودم ندارم، خیلی ناراحتم. تصمیم گرفتم به گردان دیگری بروم که کسی مرا نشناسد و در آنجا بتوانم کمی به خودم برسم. او این کار را انجام داد. او رفت و #تدارکات_چی یکی از دسته ها در گردان دیگری شد.
او #فرمانده_ی_آر.پی.جی زن های گردان عمار در لشگر ۲۷ #حضرت_رسول (صلّی اللّه و علیه و آله و سلّم) بود. امّا به عنوان یک #سرباز_معمولی در یکی از پایگاههای زمان جنگ، کار می کرد. او همیشه مشغول نظافت #توالت_های_پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آن جا برخورد می کند و او #شهید و در زیر آوار مدفون می شود.
✍ #راوی :خواهر شهید
🌷 #شهید_سید_احمد_پلارک🌷
🌷#شهیدی که مزارش بوی گلاب می هد
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
# شادےروح شهدا صلوات
#کانال شهید مهران شوری زاده(شاهرودی)
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
🔰 #خاطرات_ آسمان نشینان
🔹در مورد مهریه نظر خانوادهها را ملاک قرار دادیم، من از آقا وحید خواسته بودم در کنار هر مهریهای که خانوادهها صحبت کنند 12 شاخه گل نرگس به نیت حضور حضرت مهدی ذکر کنند.
🔸بعد از صحبتها آقا وحید یک دسته گل آورده بودند وقتی با دقت نگاه کردم دیدم چند شاخه گل نرگس بینشان است و این برای من نشانه خوبی بود. مهریه من 114 سکه بهار آزادی به همراه سفر حج بود که من مهریهام را بخشیدم.
🔹من به او میگفتم «از خدا خواستهام اگر قرار بر جدایی بین ماست این جدایی با شهادت باشد ولی اگر مرگ بین ما جدایی میاندازد مرگ اول برای من باشد، چرا که من طاقت جدایی و تنها ماندن را ندارم و امیدوارم شهادتت در رکاب آقا امام زمان(عج) باشد. میگفتم وحیدم لایق شهادت هستی و او میگفت شهادت لیاقت میخواهد.
✍ به روایت همسر شهید
شهیدمدافعحرم #وحید_فرهنگی والا💛
#کانال شهید مهران شوری زاده(شاهرودی)
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh