✍ #خاطره_ای_از_شهید_علیرضا_احمدوند
🌷۶ ساله که بود، در محمدشهر کرج زندگی می کردند. خانه استیجاری بود و در حیاطش چند درخت میوه داشت.
علیرضا هر روز به درخت ها و گل و گیاه خانه رسیدگی می کرد و بی آنکه کسی از او بخواهد، مراقبشان بود.
#صاحبخانه از این کار او خیلی خوشش می آمد. قدر دستان کوچکش را می دانست و هر بار که او را می دید، می بوسیدش و می گفت: تو خودت هم #مثل_گل می مانی.
شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh